پاییز رنگانگى بود
همان پاییز
که تو مى رفتى!
من چشم به درختان دوخته بودم
و آوازِ پرندها را گوش میدادم،
و تو مى رفتى،
من عاشق پاییز بودم
و عاشق تو!
پاییز دوباره آمد
و تو همچنان رفتى
حالا با عشقى نصفه و نیمه
نه پاییز رنگارنگ است
نه من مثل گذشته
عاشقِ پاییز!
فصلى میسازم که نه پاییز داشته باشد
نه تابستان
نه بهار باشد نه زمستان،
فصلى که،
رنگ و بى رنگى اش فرقى نکند!
نامش را میگذارم
فصل عاشقى
٩٨/٨/١٣
عکس قدیمى است و على بهارلویى عزیز آنرا ثبت کرده