من باید بوکوفسکی می شدم و یا کارور لاجرم امیر آقایی شدم! غوطه ور میانِ کاغذها و نوشته هایِ بی شمارم. نه شاعری به غایت نه کتابخوانی به تمامی، در این میانه یِ تردید و تناقض شعرهایی مرا سرود و من هم شعرهایی را. با این همه اما راضی ام چندان که خود می دانم، و این سیاهه ها که بعضأ می خوانید شرحِ حالِ شاعری ست که تنها با کاغذ ها شروطی نانوشته دارد، و همین. #امیر آقایی #شعر #پناه_بر_کتاب