همه چیز از بیست و سه سالگی من و بیست و شش سالگی تو آغاز شد.
همان هیجان ناآشنا و شوق گنگ که نرنرمک عشقمان را زیباتر کرد.
این یک عاشقانه ی تا ابد شاعرانه است که زندگیمان را لبریز از آرامش و انگیزه و نیاز کرده..
ما در زندگی قانون گوش دادن به هم و شنیدن را با هم یادگرفتیم،قانون قهر نکردن را،ما با هم یاد گرفتیم که گاه گاهی در میان کار و روزمرگی ها به هم زنگ بزنیم و بگوییم (خسته نباشی،دلم برات تنگ شده،انرژی شنیدن صدات رو می خوام و...) و من با تو یاد گرفتم از خودگذشتگی را، صبوری را و حتی گاهی سکوت را...
همسرم! مهربانم
بیست و سوم مهرماه بر من و ما مبارک و روزگار مهرباران تمام آدمهایی که در کنار هم دلارامند و اعتماد عطر دل انگیز با هم بودنشان به تهنیت و تقدس.
سایه ات از سرم کم مباد دلدارم.