هزاران راه اشتباه،
هزاران تصمیمِ اشتباه،
هزاران اتفاقِ اشتباه،
هزاران آدمِ آسیب رسانِ اشتباه،
هزاران هزاراشتباه بایدرخ دهدتاروزی متوجه شویم
'اشتباهی وجودندارد'
تامتوجه شویم تمام این انتخابات و تصمیم هابخشی از
پروسه رشدمابوده.
رشدی که بماکمک کردبتوانیم مفهوم آسیب ومحافظت رادرک کنیم وبراین اساس درتجربه های جدیدتری قراربگیریم.
اگراشتباهات نباشندرشدی وجودنخواهدداشت.
اگررشدی وجودنداشته باشدماهیچگاه متوجه نخواهیم شدچه چیزی آسیب است وچه بخشهایی ازما احتیاج به محافظت دارد.
اشتباهی وجودندارد.
هرآنچه آسیب است ومامتوجه حضورش نیستیم آنقدرخودش رادرشکلهاواتفاقات مختلف تکرار میکند
تاروزی بالاخره متوجه شویم ومتوقفش کنیم.
هرآنچه خودش رامدام تکرارمی کند، فرصتی جدید
برای بازبینیِ دوباره است.