شوکه شدیم! صبوری به خرج دادیم! اما شوکه ماندیم! تصور ما از سطح داستان‌های کوتاهی که قرار بود برایمان بفرستید، بسیار بالاتر بود! تعداد قصه‌های ضعیفی که به دستمان رسید، آنقدر زیاد بود که حالا بتوانیم با صدای بلند بگوییم: "اوضاع، خراب است"! شما دست به دست هم دادید تا ما آشفته شویم! البته شاید هم مقصر کسانی بودند که می‌توانستند با داستان‌های خوبشان ما را از جنبه مثبت، غافلگیر کنند اما به هر علتی در مسابقه قصه‌نویسی ما شرکت نکردند! شاید مهم‌ترین ایرادی که می‌توانیم به‌عنوان "مشکل عمومی" مطرحش کنیم، این‌ باشد: اکثر نوشته‌های شما که قرار بود سر و شکل داستانی داشته باشند، از خصوصیات الزامی داستان و داستانک بهره‌ای نبرده بودند! از شما خواسته بودیم با محورقراردادن سه واژه دریا، زن و تولد برایمان قصه‌های کوتاهی بنویسید که حداکثر شصت و پنج کلمه دارند. متاسفانه اغلب متن‌هایی که برای شرکت در این‌مسابقه خلق کردید، ویژگی‌های شعر (البته از نوع دست و پاشکسته‌اش) را داشتند و یا بیشتر به نوشته‌هایی که در فضای مجازی مُد شده‌اند، شبیه بودند! از حجم انبوه غلط‌های املایی و انشایی هم بهتر است چیزی نگوییم!
با این‌وجود، ما متعهد به معرفی داستان‌های برتر بودیم! گرچه در بسیاری از مراحل این‌انتخاب نیز ترجیح‌دادن بد به بدتر، برایمان ملاک قضاوت شد، اما زیر قولمان نمی‌زنیم!
در جمع‌بندی نظرهای هیات داوران، قصه خانم ندا خادمی‌پور بیشترین رای مثبت را داشت. جسارتاً برای آنکه مراتب ناراحتی خودمان را بابت سطح پایین داستانک‌ها ابراز کنیم، به معرفی شش داستان دیگر اکتفا می‌کنیم و تعمداً جای چهار داستان را در لیستمان خالی نگه می‌داریم.
به این ترتیب، جز داستان خانم ندا خادمی‌پور، داستان‌های این پنج نفر در رتبه‌های دوم تا ششم قرار می‌گیرند: خانم مونا دستجردی، آقای سعید طیبی‌نیا، خانم کتایون کواکب، آقای جواد راستی و خانم عذرا اکبرزاده.
به امید مسابقه‌هایی جذاب‌تر که مضمون بیانیه پایانی هیات داورانش، لبریز از جمله‌های رضایت‌بخش و امیدوارکننده باشد!
رامبد جوان، نگار جواهریان، اشکان‌ خطیبی، مهسا محب‌علی و علی‌ بحرینی