چه روزها که غم نان داشته ام روزی رسان را یادم نبود چه روزها که ترسیده ام پناهت را یادم نبوده و ای عشق چه روزهای که در قلبم زبانه کشیده ای و من دل نداده ام چه حرف ها چه راه ها چه خیابان های که مرا از تو دور کرد من ایستاده ام تا به تو برگردم و کاری به کار جهان بی تو ندارم هزار و یک سال و نوزده شب