به گزارش پارس نیوز، 

نوشت:

سال ٨٤#

.

ما چند نفر بودیم.

یک نفرمان پر از ایده بود،پر از طرح بود،پر از انرژی،میخواست به وقتش طرح های سینمایی اش را بنویسد و بسازد.مُرد.

تلف همین اعتلای سازمان و شبکه و راه انداختن سریال های تمام و ناتمام و دویدن دنبال طلب هایش شد!

ما چندنفر بودیم.یکی مان سردسته اعتلا دهندگان سازمان و شبکه بود.یهو زیر دلشان زد گفتند کارت را که نمیخواهیم هیچ،تصویرت را که نمیخواهیم هیچ،اسمت هم هیچ جا از دهان هیچ کس روی انتن درنیاید.هیچ.

عاقبت به خیر شد.طرح هایش را مینویسد و میسازد و حظش را سینما و نمایش خانگی و ما میبریم.

ما چند نفر بودیم.به یکی مان گفتند یک برنامه بترکون راه بینداز،راه انداخت.گفتند فقط اسمت در تیتراژ نباشد تا مشکلت حل شود.اسمش در تیتراژ نبود.گفتند توی فضای مجازی تصویری نگذار که کسی شک نکند این برنامه مال توست،مشکلت حل شود.تصویری نمیگذاشت . گفتند لوکیشن هم نیا،همان خانه بمان تا مشکلت حل شود.

چندسال است مثل گونی سیب زمینی گوشه خانه افتاده.نه مشکلش حل شد نه معلوم شد مشکلش چی بود،چی هست.

ما چند نفر بودیم. یکی مان، من...

یک بار یکی از مدیران سازمان گفت بچه خوبی هستی ولی ...کرم داری!