« چرا کسی صدای انجیرها را نمی شنود؟ » وقتی میوه برسد و چیده نشود حتی روی درخت هم خراب می شود ، هیچ میوه ای نمی خواهد خراب شود ولی اگر باغبان در فصل چیدن طمع کند و دنبال شخص بهتری برای عرضه میوه اش باشد ممکن است میوه چروک شود و حتی دیگر همان خواهان اولی هم طالب میوه باغبان نباشد و چقدر تلخ است عمری پای نهال بشینی و درختت را بزرگ کنی ولی چگونگی ارائه آن را بلد نباشی و یا حاکمان مملکت آنقدر بی عرضه و یا خائن باشند که شرایط عرضه و تقاضا را به هم زده باشند که اکثر میوه ها روی دست باغبانها بماند . کمال یک میوه چیده شدن است و در دل هر میوه دانه ای است که قابلیت نهال شدن و بقای نسل نو و جدید را دارد . هیچ میوه ای نمی خواهد خراب شود اگر زمان چیده شدن میوه بگذرد ممکن است میوه شل شده و از درخت خودش را روی زمین بی اندازد که در اکثر مواقع میوه افتاده خورده نمی شود و لگد مال شده و یا مثل انجیر چیده نشده پوستش باز می شود و خودنمایی می کند و سرخاب و سفید آب نمایان می کند که شاید چشم رهگذری را جذب کند در اینجا نمی توان به انجیر ایراد گرفت که چرا بی حیا شده ای انجیر در رقابت عجیبی گرفتار شده و میان خراب شدن و کمال چیده شدن گرفتار شده هر چند انجیری که باز شود طمع کلاغهای باغ برای توک زدن را بیشتر کرده ، پس چه باید کرد؟ چرا کسی صدای انجیرها را نمی شنود ؟ شاید باغبان مرده ، پس در اینجا همسایه ها و دوستان و نزدیکان غیرت مند باید همت کنند و میوه های باغ را بچینند و به دست طالبش برسانند .

62237610_700483983724502_8888268967203098972_n