رضا رفیع با انتشار این عکس نوشت:

سه همشهری در یک قاب

برای اولین بار در طول تاریخ بشری، سه همشهری که هر سه، زادگاهمان شهر تربت حیدریه در خراسان رضوی است، در یک قاب تصویری در کنار هم قرار گرفتیم. دو پادشاه در اقلیمی نگنجند، اما سه همشهری رفیق و شفیق در یک قاب بگنجند!

خانم لاله اسکندری که نیازی به معرفی ندارد و به قدر کافی با چهره و هنر بازیگری ایشان در حوزه سینما و تلویزیون آشنا هستید. همچنین دیگر خواهر هنرمندشان ستاره خانم که هر دو خواهر، زاده شده خراسان هستند و عین دو قلو!.... پدر ارجمند این خواهران قریب، از دبیران باکلاس و باسواد و خوش تیپ شهر زادگاهم بودند که از بقیه شنیده ام. این دو خواهر نیز همچون پدر عزیزشان شخصیتی متین و موقر و با ادب و به دور از حواشی های زرد موجود دارند. به هنرهای نگارگری و نقاشی نیز آراسته اند. از هر انگشت شان هنری می ریزد.

بانوی دیگر که در قاب اول تا سوم در کنارشان نشسته ام؛ یکی از هنرمندان کاربلد و پیشکسوت سینما و تلویزیون در زمینه طراحی صحنه و لباس است که سالهاست در پاریس زندگی می کنند. اولین بار فکر کنم حوالی سال ۱۳۷۲ بود که نام ایشان را در تیتراژ پایانی فیلم سینمایی "تولد یک پروانه" دیدم و متوجه شدم که اهل روستای حیدرآباد تربت حیدریه اند و خیلی برایم جالب بود این کشف!

برای اولین بار بود که بانو ملک جهان خزائی را از نزدیک می دیدم. اولش نشناختم و خیال کردم از بستگان خانم گوهر خیراندیش هستند؛ تا اینکه چون با لاله خانم ذکر خیر زادگاهمان شد؛ ایشان خانم خزائی را نشانم دادند و گفتند: ایشون هم اهل تربت حیدریه است و هر سه همشهری هستیم. برایم جالب آمد که دست روزگار در محفل اهل هنر، ما سه تن را در کنار هم قرار داد تا عکس قابل مکثی به یادگار از این همنشینی خاطره انگیز ثبت و ضبط گردد. گردش روزگار بر "عکس"است!

فیلم «شازده احتجاب» (بهمن فرمان‌آرا) نخستین فیلم سینمایی است که ملک‌جهان خزائی، طراحی صحنه و لباس آن را در ایران انجام داد.

او در چهارده سالگی به انگلستان رفت و در سن شانزده سالگی وارد دانشگاه شد. در در رشته هنرهای زیبا(نقاشی و مجسمه‌سازی) از دانشگاه لندن فارغ‌التحصیل شد و بعد در رشته مدیریت هنری از مدرسه «افلید یونیورسیتی کالج لندن» فوق لیسانس گرفت و دوره کارآموزی را در «رویال‌شکسپیر» گذراند.

فکر نمی کردم مرا بشناسد. اما اظهار محبت کرد و گفت که خانم خیراندیش از شما برایم گفتند. و خلاصه باب سخن باز شد و رفیق شدیم رفت!....بین من و خانم اسکندری، در یک عکس مهندس باهنر و در عکس دیگر علی مطهری مشاهده می شوند. ببخشید که پشت به اهل سیاست کرده ایم. هنر برتر از گوهر آمد پدید!