به گزارش پارس نیوز، 

علیرضا داودنژاد فیلمساز که پیش از انقلاب هم مشغول فعالیت در سینمای ایران بود، در این‌باره می‌گوید: «خبرهای نگران‌کننده کم نبود و هرچه روزها بیشتر می‌گذشت، نگرانی‌ها بخصوص نسبت به آینده سینما بیشتر بالا می‌گرفت. آتش زدن بعضی سینماها نگرانی‌ها را به اوج می‌رساند و به این تصور دامن می‌زد که با پیروزی انقلاب، سینما در ایران نابود خواهد شد.»

داودنژاد در ادامه می‌گوید: «به یاد دارم روزی در «فیلمکار» با روبیک منصوری و دوست او مرحوم واروژ که روحیه انقلابی داشت و طرفدار امام بود، صحبت می‌کردیم. طبق معمول بحث از انقلاب، آینده و تاثیر آن روی سینما بود. روبیک کاملا ناامید بود و عقیده داشت کار سینما تمام است و باید به فکر کار و کاسبی دیگری بود.» اما واقعا چه شد که پیش‌بینی «روبیک» و خیلی‌های دیگر درست از کار درنیامد؛ آن هم در حالی که با پیروزی انقلاب و روی کار آمدن نظام سیاسی جدید، ظاهرا سیر حوادث و وقایع به درستی آن گواهی می‌داد؟ آتش زدن سینماها، تعطیلی لاله‌زار، مهاجرت چهره‌های مشهور و محبوب، تشکیل دادگاه‌هایی که با پیروزی انقلاب، بسیاری از خواننده‌ها و هنرپیشه‌ها و سینماگران ترک وطن نکرده را به محاکمه فرا می‌خواند و بالاخره ورود بسیاری از نیروهای افراطی و سختگیر مذهبی به عرصه‌های تصمیم‌گیری و اجرا، همه و همه حکایت از این داشت که چشم‌انداز آینده هنر، موسیقی و بخصوص سینما در ایران تیره و تار است و آنچه روبیک پیش‌بینی می‌کرد، تنها آینده ممکن برای سینمای ایران خواهد بود.

داریوش مهرجویی درباره حال و هوای سینما در روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی می‌گوید: «در شرایط اوایل انقلاب سینما موضوع ملعونی بود، چون می‌گفتند محل ترویج فساد است. به همین دلیل تولید فیلم به صفر رسید و سینماها تعطیل شد.»

وضعیت صداوسیما هم در آن ایام بهتر از صداوسیمای الان نبود. سیدمحمد بهشتی، رئیس پیشین بنیاد سینمایی فارابی در این‌باره می‌گوید: «من در سال‌های ابتدایی حضور در صداوسیما در گروه پخش بودم. خاطرم هست که تا ماه‌ها در تلویزیون تولیدی صورت نمی‌گرفت. در واقع ما دچار سرگیجه بودیم. بنابراین، بیشتر برنامه‌هایی که پخش می‌کردیم، زنده و بیشتر هم سخنرانی‌هایی بود که در مکان‌های دیگر صورت می‌گرفت.»

داریوش مهرجویی می‌گوید: «در این وضعیت تلویزیون به‌طور اتفاقی فیلم «گاو» را نشان داد و امام خمینی(ره) این فیلم را مشاهده کردند و در نطقی گفتند: «ما نمی‌گوییم سینما اساسا بد است. نظیر فیلم «گاو» می‌تواند فیلم فرهنگی و آموزنده‌ای باشد و فکر و روح بیننده را تعالی دهد.»

عین جملاتی که مهرجویی از امام نقل به مضمون کرده بود، این است: «من غالبا فیلم‌هایی که خود ایرانی‌ها درست می‌کنند به نظرم بهتر از دیگران است. مثلا فیلم «گاو» آموزنده بود.»

به قول مهرجویی در آن زمان همه مانده بودند که چه‌کار کنند اما « نه‌تنها نظر من، بلکه نظر تمامی مورخین این است که حضرت امام خمینی (ره)، خط‌مشی سینمای ایران را مشخص کرد که چگونه باشد، ایشان دلیل وجودی سینما را مشخص کرد که عامل تعیین‌کننده مهمی بود.»

آن خط‌مشی، راهبرد و دلیل وجودی که امام برای سینمای ایران تعیین کرد و باعث شد توجیهی برای ادامه حیات آن به‌دست بیاید، «هنر متعهد» بود. امام خمینی پیش از پیروزی انقلاب و در سخنرانی معروف بهشت‌زهرا هم به موضوع سینما اشاره کرده بودند و به غیر از جمله معروف «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم» به این هم اشاره کرد که «سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم و در خدمت تربیت این مردم باشد.» رویکرد امام در زنده کردن صداوسیمایی که معطل و نیمه‌تعطیل شده بود، راهگشا شد.

احمد مسجد جامعی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی در این‌باره می‌گوید: «همان سال‌های ابتدای انقلاب فیلمی تهیه کردند که برخی از بدترین صحنه‌های فیلم‌های فارسی قبل از انقلاب را بریده و کنار هم چسبانیده و بین همه پخش کرده بودند که بگویند سینما یعنی چه و چه؟! امام در آن شرایط درباره سینما اظهارنظر مثبت کردند و نمونه‌ای هم ارائه دادند(که فیلم گاو بود) حمایت‌های امام خمینی از فیلمسازان ایرانی و حتی فیلم‌های متعهد در سینمای جهان در موارد متعدد دیگری هم ادامه پیدا کرد و کم‌کم باعث پاگرفتن و مسیریابی سینمای نوپای ایران شد، چنانکه بهترین دوران سینمای ایران را چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ جذب مخاطب، سینمای دهه 60 می‌دانند.»

الرساله

فیلم «الرساله» در زمان شاه به دلیل روابط شاه ایران با حکومت سعودی در ایران اکران نشد. به عبارتی ایران و عربستان تنها کشورهایی بودند که این فیلم را اکران نکردند. بعد از انقلاب هم تا مدتی این فیلم هنوز نمی‌توانست در ایران اکران شود. در آن زمان ذهنیتی به وجود آمده بود که یک فیلمساز غیرشیعی فیلمی مذهبی درباره اسلام ساخته و در این فیلم شاید چیزهایی به ذائقه مردم سال 57 خوش نیاید. درنهایت صلاح و مصلحت‌هایی انجام گرفت و تصمیم بر این شد که موضوع را از طریق دفتر امام حل کنند. در نقل قولی از حسین بهزاد نویسنده و محقق در برنامه راز در بهار 59 بود و امام(ره) تازه از بیمارستان قلب مرخص شده بودند و چند روزی بود که در ساختمانی در شمال تهران ساکن بودند. امام(ره) را در جریان گذاشتند و قرار شد فیلم را برای ایشان پخش کنند.

امام راحل این فیلم را دیدند و تنها موقع نماز که می‌شد نمازشان را می‌خواندند و دوباره می‌نشستند که ادامه فیلم را ببینند. فیلم که تمام شد حاضران پرسیدند: «آقا شما مشکلی در این فیلم ندیدید؟» امام(ره) گفتند: «نه اشکالی ندارد، چطور مگر؟» یکی گفت: «آخه گفته می‌شود در این فیلم وقتی بلال در مدینه و همچنین در زمان فتح مکه بر بام کعبه اذان می‌گوید «اشهد ان علی ولی‌الله» را نمی‌گوید» که امام گفتند: «در زمان پیامبر (ص) که «اشهد ان علی ولی‌الله» نبوده و این جزء مستحبات اذان است، نه واجبات آن و این فیلم اشکالی ندارد» و گفتند این فیلم پخش شود. اکران این فیلم در سینماهای ایران و سپس پخش چندباره آن از تلویزیون، باعث تغذیه فکری یک نسل از مردم ایران شد.

 

سربداران

«سربداران» یکی از پروژه‌های مهم تلویزیون ایران بود و ساخت آن را می‌شد عصاره‌ای از واکنش جوانان روشنفکری دانست که در پیروزی انقلاب اسلامی همراه آن بودند. اما برخلاف این طیف پیش‌رو و مترقی، طیف‌های دیگری هم در اجتماع وجود داشتند که اگر جلوی تندروی‌هایشان گرفته نمی‌شد، نه‌تنها این سریال تلویزیونی، بلکه ممکن بود جلوی خیلی از فعالیت‌های دیگر فرهنگی در کشور را هم بگیرند. جالب است که این طیف تندرو در جریان پیروزی انقلاب اسلامی کمترین نقش و فعالیت را داشت. افسانه بایگان، بازیگر سینما و تلویزیون در ویژه برنامه شب یلدا شبکه یک سیما توضیح داد که چگونه نظر امام(ره) درباره نقشش در سریال سربداران، مانع از حذف این شخصیت شد. درباره اینکه آیا قرار بود نقش او در سریال «سربداران» حذف شود، توضیح داد: «در زمان سریال «سربداران» در مرحله صداگذاری وقتی کلاه‌گیس مرا دیده بودند گفته بودند این شخصیت دیگر چیست و می‌خواستند نقشم را حذف کنند اما خوشبختانه آقای نجفی لابی کرد و فیلم را به طریقی به حضرت امام(ره) رساند و ایشان گفتند چه اشکالی دارد؛ اگر قرار باشد زن دربار مغول مثل زنان دیگر باشد که نمی‌شود. این‌گونه به جز سه سکانس که نتوانست از زیر تیغ سانسور بگذرد، باقی صحنه‌ها پخش شد.»

سربداران سریالی تاریخی است براساس قیام سربداران خراسان به رهبری شیخ‌حسن جوری علیه استیلای مغول بر ایران ساخته شده ‌است. کارگردان این مجموعه محمدعلی نجفی بوده و کیهان رهگذار نویسندگی و مشاور کارگردانی آن را برعهده داشته ‌است. تصویربرداری این سریال تلویزیونی از شهریورماه ۱۳۶۰ آغاز و تا ۳ آبان ۱۳۶۲ ادامه داشت.

پاییز صحرا

نمونه دیگری از حمایت امام خمینی(ره) از هنرمندان را می‌توان در قضیه نمایش سریال «پاییز صحرا» دید. این سریال در اواسط دهه 60 از تلویزیون پخش می‌شد و برخی از علما و مراجع به نمایش این سریال اعتراض داشتند و خواستار جلو‌گیری از ادامه نمایش آن بودند. در یکی از خطبه‌های نمازجمعه آیت‌الله محمدی‌گیلانی در مورد پخش موسیقی، چهره مجریان سیما و بسیاری از مسائل دیگر مسائلی را بیان می‌کنند و خواستار استفاده مدیران سیما از رساله امام(ره) در مورد احکام این امور می‌شوند. این مساله جو سنگینی که علیه صداوسیما وجود داشت را سنگین‌تر می‌کند. محمد‌هاشمی، رئیس وقت سازمان صداوسیما به دیدن امام خمینی(ره) می‌رود و از ایشان کسب تکلیف می‌کند.

هاشمی ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند: «خدمت امام شرفیاب شدم و عرض کردم که «حتما خطبه‌های روز گذشته را شنیده‌اید؟ تکلیف ما چیست؟ ما که نمی‌خواهیم آخرت‌مان را به دنیای دیگران بفروشیم و اینکه برخی فقهای شورای نگهبان ما را تکفیر کنند برای ما سنگین است.»

امام فرمودند: «سوال کنید تا پاسخ آن را کتبا به شما ارسال کنم و بنده هم این کار را انجام دادم و راجع‌به تمامی سریال‌هایی که در آن زمان پخش می‌شد مانند «پاییز صحرا» که در آن زمان بسیار مورد مناقشه بود و برخی برنامه‌های ورزشی مانند کشتی که گفته می‌شد خانم‌ها نباید نگاه کنند را از ایشان پرسیدم. حضرت امام(ره) نیز در پاسخ به این مضمون مرقوم فرمودند: «نظر نمودن به این قبیل فیلم‌ها هیچ اشکال شرعی ندارد و حتی بسیاری از آنها آموزنده است لکن دو نکته را باید تذکر داد اول آنکه اجنبی گریم نکند، دیگر آنکه بینندگان از روی شهوت نظر نکنند.»

سیدصادق طباطبایی، در مورد پخش سریال پاییز صحرا، می‌گوید: «شبی در حضور امام خمینی بودیم که از دفتر آمدند و پیامی را از طرف یکی از مراجع وقت آوردند. مرجع مذکور گفته بود؛ همین فیلمی که در حال حاضر از تلویزیون پخش می‌شود؛ من پیر‌مرد را تحریک می‌کند؛ چه رسد به جوانان را.» به دستور امام تلویزیون را روشن کردند؛ قسمتی از یک سریال بود به نام «پاییز صحرا». امام(ره) با مشاهده آن فیلم؛ در پاسخ پیام چنین گفتند: «شما باید در تقویت نفس خود بکوشید تا به این آسانی تحریک نشوید. من در این فیلم نشانه‌هایی از خلاف عفت یا عوامل انحراف و تحریک نمی‌بینم.» به این صورت بسیاری از فشار‌هایی که بر سر پخش سریال‌ها و فیلم‌ها از تلویزیون بود برداشته شد.»