به گزارش پارس نیوز، 

عجیب، عجیب، عجیب

ترسناک، ترسناک، ترسناک

هنوز گیج گیجم و کمی ترسیده. ترسم بیشتر از خونسردیِ قاتله. از اینکه می بینم چند ساعت بعد از قتل تو آگاهی داره چای می خوره و انگار نه انگار. ترسم بابت اینه که قاتل دکتر نجفیه. الان برای هرگونه تحلیل و قضاوت زوده. خیلی زود. فقط اتفاقات و اخبار رو یکبار دیگه برای خودم مرور می کنم.

قاتل چند ساعت بعد از ارتکاب قتل با لبخند و با پای خود وارد آگاهی می شه. دوربین صدا و سیما به طرز عجیبی همه جا هست. حتا توی بازجویی. قاتل چند ماه پیش خودکشی کرده. قاتل قبلتر به بهانه بیماری قلبی از پست شهردار تهران استعفا داده. قاتل وزیر و معاون رییس جمهور بوده. قاتل استاد دانشگاه شریف بوده. مقتول قبل از قتل قرار مصاحبه اش رو عقب انداخته.... گیجی ام بیشتر و ترسم شدیدتر می شه. یه جایی خونده بودم یه مرد که از زندگی بریده بود می گفت: اگه الان یه کسی رو بکشم. مردم خیلی جدی نمی گیرن. می گن یه خلافکارِ معتاد زده یکیو کشته اما اگه پولدار شم. یه شرکت بزرگ راه بندازم. با یه زن خوشگل ازدواج کنم. از اون زن بچه دار شم. تو اوج خوشبختی که همه ما رو به هم نشون میدن زن و بچه ها مو بکشم؛ اونوقت موفق شدم. موفق شدم به همه نشون بدم زندگی چقدر گَنده.