به گزارش پارس نیوز، الهام چرخنده با انتشار این عکس نوشت: سلام.. .
دارم به لحظه مرگم فکر میکنم.
یه جوری یه جایی تموم میشه پیمانه.
به عزیز و آقاجون خبر میدن. به خواهرا به برادرم..
روزنامه ها پر میشه از تیتر مرگم...
سایت ها و کلی خبر و کامنت و تسلیت و بی شک کلی قضاوت و شکر اینکه دیگه نیستم...
فرداش یحتمل خونه پر گل هست و امیر شایان و ارسطو و همدمم کنار عکسمن...
مسجد و عزاداری اشک و جیغ و گریه.
یه سری میگن خوب آدمی بود یک سری هم میگن عجب فلان بیساری بود...
یک هفته میگذره.
شب هفت.
ریش آقاجون و داداش و همدمم و پسرا بلند تر شده .‌ زیر چشم عزیز گود رفته و همه جا سیاه پوشه...
یک ماه میگذره . چهلم میشه.
یه سنگ قبری برام ساختن.
گلهای هفته پیش خشک شده رو قبرم.
منی وجود نداره دیگه.. جسمی داره میگنده.
یک سال گذشت.‌ کم کم لباس مشکی ها در اومده .‌ عروسی ها راه افتاده.‌ بچه ها درس و زندگی.. خانواده مشغول روزمرگی.‌ این وسط یه آلبوم عکسه و یه سری خاطره و خلوت مادرم تو حیاط و گلهاش و پنج شنبه ها که یوهو سرزده برم و حالا دیگه نمیرم.
۵ سال گذشت. 
دیگه کسی یادش نیست نه سر خاکم بیاد.
نه قضاوتم کنه. نه بایکوتم کنن.
نه تیتر یک اخبار بشم و لینک بخورم.
نه بچه هام اذیت میشن.
نه... همدمم...
بهت گفته بودم . من الهامم و آزاده. عاشق زندگی و جاودانگی م و میدونی که تا زنده م.‌ زندگی میکنم و خوشحالم و بندگی میکنم برای خداوند که همیشه حواسش به ما بوده و هست. برای اینکه میتونم پنج شنبه ها یا حتی وسط هفته یوهویی بپرم تو دل عزیز و آقاجون عین بچگی هام .. دلبری کنم. خوشحالم که به آرزوم رسیدم ..پسر ارشدم پزشک شد و سید ارسطوم کنارخودم داره قد می‌کشه.
خوشحالم چون عاقبتمون خیر شد و پیش خودم شرمنده نیستم... ⚘وای خدا ⚘
من زنده م .‌ و نفس میکشم. من آرامشم عجیبه..
و همیشه عاشقم و هنوز کلی خاطره منتظر ماست که اونها رو بسازیم پس تا زنده ییم.‌ بندگی میکنیم و برای خودمون اون دنیا رو میسازیم.
یا علی. 
الهام. 

AndroidOnlineNewsImage (5)