به گزارش پارس نیوز،  مراسم تشییع و خاک‌سپاری مرحوم خشایار الوند هم، پیرو ترحیم هنرمندان در دو سال اخیر حاشیه‌هایی داشت که هرچند تکراری شده اما نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت.

انگار این‌روزها هیچ‌کس حتی اختیاردار خودش هم نیست. مرحوم خشایار الوند در کنار تخصصش در نویسندگی، یک ویژگی پررنگ دیگر هم داشت؛ او انسانی محترم، خانواده‌دوست و بدون حاشیه بود. چقدر تأسف‌برانگیز است که در مراسم ترحیم چنین فردی، سکانس پایانی را دیگرانی رقم بزنند که هیچ ربطی به حال و هوای متوفی ندارند. 

متلک‌های‌احساسی

مراسم مرحوم الوند آغاز شد و مانند دیگر جلسات از این دست تعدادی از سینماگران چند دقیقه‌ای را پشت تریبون رفتند تا درباره خشایار الوند صحبت کنند. 

یکی از آن‌ها که به قول خودش شناخت زیادی از مرحوم نداشت، کیومرث پوراحمد بود. 

پوراحمد گفت: «آقای ملکی (کامران) می‌گفت که امروز روز بدی است، روز سختی است. 

وی در سخنانی بی‌ربط مدعی‌شد در چهل سال گذشته روز خوبی نداشته و این خشایار الوند، یک منافق واقعی بود چون مردم را می‌خنداند. خنده یا مکروه یا حرام است. 

او دوباره بدون‌توجه به حضور در مراسم ترحیم به مباحث سیاسی پرداخت و با تمسخر گفت: در چهل سال گذشته ما همیشه در برهه حساس بودیم.

صحبت‌های کارگردان «تیغ و ترمه» آنقدر غافلگیرکننده بود که حتی برخی از حضار بهت‌زده شده بودند.

کیومرث پوراحمد، در این برنامه صحبت‌هایی را به زبان آورد که تشییع جنازه مرحوم الوند را به حاشیه برد. وی با طرح این ادعا که پس از تماس تلفنی خانواده الوند در ساعت ۶ صبح با اورژانس، ۴۵ دقیقه طول کشیده تا آمبولانس به خانه آن مرحوم برسد، با کنایه بیان داشت: افرادی چون الوند در اینجا تلف می‌شوند. ادعای پوراحمد مستقیماً متوجه اورژانس تهران بود.

پس از این ادعا، محمدکرم درآبادی، مدیر روابط عمومی اورژانس تهران به «وطن امروز» گفت: «ساعت ۶:۰۲ دقیقه با اورژانس تهران تماس گرفته شد که آدرس نامفهومی هم برای ارسال آمبولانس داده شد. آمبولانس رأس ساعت ۶:۲۰ در محل حاضر بود.»، وی با بیان اینکه از همان ابتدا مرحوم الوند تمام علائم حیاتی خود را از دست داده بود، اعلام داشت: «بعد از رسیدن به محل، بیمار را با CPR مستقیماً به نزدیک‌ترین بیمارستان انتقال می‌دهند». 

به نظر می‌رسد کیومرث پوراحمد متأثر از فضای غم‌اندود و تنها با استناد به شنیده‌های خود، صحبتی را در مراسم تشییع مرحوم الوند انجام داده که خالی از صداقت و اعتبار است و نتیجه آن ایجاد فضای بی‌اعتمادی نسبت به نیروهای زحمتکش اورژانس کشور آن هم بدون دلیل منطقی است.

بار اول ‌نیست

اما آیا اینچنین حرف‌های عجیب و غریب در عزای هنرمندان چیز جدیدی است؟ به طور ویژه در دو سال اخیر گویا این رفتار در مراسم ترحیم برخی از هنرمندان به یک بدعت ناپسند تبدیل شده است. 

چندی پیش آقای رضا کیانیان که از حاضران در مراسم ترحیم مرحوم سیدضیاءالدین دری بود، گفت: «چرا حالا باید اینجا بیایم و از او تعریف کنم؟ چرا نرفتم خانه‌اش؟ چرا ازش دور بودم؟ چهل سال از انقلاب می‌گذرد. 

ما یک روز خوش دیدیم؟ هر روز یک بحران است، هر روز یک داستان است. 

هر روز یک اتفاق است. هر روز جوری است که حالمان بد می‌شود و فکر می‌کنیم خب خدا را شکر از این بدتر نمی‌شود ولی بعد از این هم بدتر می‌شود. متأسفم برای خودمان ما مردم بدی نیستیم. چرا نباید یک روز خوش ببینیم؟ چرا نباید به آینده امیدوار باشیم؟ خب همین باعث می‌شود یواش یواش دوستان‌مان را فراموش می‌کنیم و یادمان می‌رود که به دیدار آن‌ها برویم و همه همدیگر را فراموش می‌کنیم. تقصیر ما نیست تقصیر شرایطی است که در آن قرار گرفتیم.» 

در موارد دیگری هم بوده که سخنرانان در اقدامی عجیب، به جای صحبت از متوفی سراغ سیاست رفته‌اند. 

سیاسی‌بازی ‌در ترحیم

علت این اتفاقات چیست؟ آیا در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما مراسم ترحیم یک فرد محلی برای بزرگداشت وی، دعا برای آمرزش گناهان و یاری معنوی بستگان است یا تریبونی برای حرکات عجیب و غریب؟ از چند سال پیش وقتی در چنین جلساتی عده‌ای کف و سوت زدند، کسی گمانش را نمی‌کرد که این رویه سر دراز داشته باشد و در ادامه به تریبونی برای بیان صحبت‌هایی احساسی و غلط بشود. ما دراین گزارش به گذشته افراد کاری نداریم. کاری نداریم که پوراحمد در زمانی که سینما دیجیتالی نشده بود (اشاره به ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۲)، بنیاد سازمان سینمایی فارابی به فیلمسازانی نظیر پوراحمد، نگاتیو و پوزتیو رایگان برای فیلمبرداری و نمایش اعطا می‌کرد. به گزارش مشرق، اما به دهه هفتاد که رسیدیم تلویزیون این نظام همیشه بحرانی، سرمایه‌ای در اختیار کیومرث پوراحمد قرار داد تا سریال قصه‌های مجید را بسازد و تأمین سرمایه این مجموعه تلویزیونی در شرایط نوسانات عجیب دلار در اوایل دهه هفتاد، به قدری خوب انجام شد که پوراحمد توانست غیر از ساخت یک سریال چندین قسمتی، چهار فیلم سینمایی مستقل از عواید قصه‌های مجید، تولید کند. این‌ها مشکل و سؤال ما نیستند. 

سؤال اینجاست چه می‌شود که برخی از سینماگران به قیمت مطرح شدن‌شان-در روزگاری که در پایان عمر حرفه‌ای هستند- حاضر به هتک حرمت مراسم ترحیم یک انسان می‌شوند. مگر انگشت‌نما شدن در فضای رسانه‌ای چقدر ارزش دارد؟ البته این ماجرا را باید از زاویه‌ای دیگر هم بررسی کرد. ظاهراً کیومرث پوراحمد که این روزها به دلیل اعتراضات به «تیغ و ترمه» حال و روز روحی خوبی ندارد؛ به ترحیم خشایار الوند می‌رود. ناگهان بدون این که خودش دلش بخواهد و بدون این که شناخت خاصی از الوند داشته باشد از او خواسته می‌شود سخنرانی کند. پوراحمد بدون برنامه‌ریزی پشت تریبون می‌رود. حالا مردی با احوال روحی نامناسب که ظاهراً بسیار احساساتی است و معمولاً نگاهی مطلق و صفرویک به مسائل دارد، قرار است در چنین جایی صحبت کند. عجیب نیست که به جای صحبت درباره سجایای اخلاقی خشایار الوند به سراغ خالی کردن خودش برود. از پوراحمد گله‌ای نیست، اما از مسوولان خانه سینما چه؟ اصولاً ملاک انتخاب سخنرانان در چنین جلساتی توسط خانه سینما چیست؟ آقایان ملکی و شاهسواری که تصمیم‌گیرنده‌اند چه پاسخی دارند؟ آیا خانه سینما به‌دنبال سیاسی‌بازی با ختم‌های هنرمندان است؟ احتمالاً این بار هم کسی پاسخگو نخواهد بود.