به گزارش پارس نیوز،  رضا میرکریمی می‌گوید فیلم جاده‌ای ساختن سختی‌های خودش را دارد اما جذابیت‌های کار کردن در این ژانر و پرداختن به مفاهیم سفر او را به سمت ساخت اثری مانند «قصر شیرین» سوق داده است.
رضا میرکریمی کارگردان چندان پرکاری نیست اما در سال‌های اخیر به جز تهیه‌کنندگی فیلم‌های خودش همکاری‌های دیگری را هم دیگر کارگردان‌ها در زمینه تهیه‌کنندگی کلید زده است و همین موضوع حاشیه‌هایی را برایش به وجود آورده است. او که دبیری جشنواره جهانی فجر را هم عهده‌دار است و همین سمت هم او را از حرف و حدیث‌های زیادی مصون نگه نداشته امسال با فیلم سینمایی «قصر شیرین» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرده است.

«قصر شیرین» فضای متفاوت و تازه‌ای دارد و به گفته کارگردانش بازخوردهای مخاطبان هم تا اینجا خوب بوده است. میرکریمی در گفت‌وگو با خبرآنلاین درباره جزئیات این فیلم و البته دلیل ایجاد حاشیه‌ها برای خودش بیشتر گفته است.
آقای میرکریمی نکته‌ای که می‌خواهم قبل از بحث درباره «قصر شیرین» ازتان بپرسم درباره حاشیه‌هاست، چرا جدیدا نام شما اینقدر با حاشیه عجین شده است؟ حرف و حدیث‌های زیادی برای فیلم‌هایی که به عنوان تهیه‌کننده یا کارگردان در آنها حضور دارید به وجود می‌آید، درباره جشنواره‌ای که دبیرش هستید این اتفاق می‌افتد، حتی نشست خبری «قصر شیرین» هم تا حدی این فضا را داشت.
برای خودم هم این مسئله خیلی سوال‌برانگیز است. من نه برای کسی حاشیه درست می‌کنم و نه اصولا خودم را در شرایطی که برایم حاشیه ایجاد شود قرار می‌دهم. همیشه هم سعی کردم در کارهایی که حتی خارج از سینما هم انجام می‌دهم به منافع عمومی فکر کنم. این میزان حاشیه که البته میزان زیادی هم نیست و اتفاقاتی که می‌افتد بعضی‌ وقت‌ها من را بدبین می‌کند که انگار یک سازماندهی پشت این قضایا هست.
فکر می‌کنید به چه دلیل این مسئله وجود دارد؟
چرایش را واقعا نمی‌دانم و چون دلیلش را نمی‌دانم خیلی به آن اهمیت نمی‌دهم.
فکر می‌کنید ادامه پیدا کردن این حاشیه‌ها به «قصر شیرین» هم کشیده شود؟
به «قصرشیرین» کشیده نشده و اگر منظورتان اتفاقات نشست خبری بعد از نمایش فیلم در سینمای اهالی رسانه است یک آقایی است که همیشه سعی می‌کند در مصاحبه‌های مطبوعاتی من را عصبانی کند، سوالی بپرسد و فکر می‌کند من عصبانی می‌شوم. البته دلیل این قضیه را هم نمی‌دانم ولی من هم سعی می‌کنم زیادی عصبانی نشوم.
اگر بخواهیم «قصر شیرین» را ژانر فیلم‌های جاده‌ای قرار دهیم که به نظرم قطعا در این ژانر می‌گنجد، باید بگوییم شما انتخاب نسبتا پرریسکی داشتید چون این ژانر در سینمای ما اساسا ژانر چندان پرمخاطبی نیست و آنچنان زیاد هم به آن پرداخته نشده است.
البته که سفر همیشه یکی از المان‌های فیلم‌های من بوده حتی اگر سفری انجام نمی‌شده به نوعی راجع به آن یا حرف زده می‌شده و یا قصد یکی از شخصیت‌های فیلم بوده است. من فیلم جاده‌ای هم ساختم و «خیلی دور خیلی نزدیک» را هم می‌شود گفت یک فیلم جاده‌ای است. اما فیلم جاده‌ای ساختن کار سختی است و به همین دلیل هم شاید خیلی‌ها دنبال آن نمی‌روند. از طرفی جذاب درآوردن چنین اثری هم کار دشواری است چون در فیلم جاده‌ای شما مجموعه‌ای بازیگر ثابت داری و تعدادی هم هستند که در منزلگاه‌های مختلف وارد قصه و بعد از مدتی خارج می‌شوند و پیوند خوردن این خرده قصه‌ها به قصه اصلی پیچیدگی خاصی دارد که معمولا در نگارش فیلمنامه به سختی از عهده‌اش بر می‌آیند. به همین دلیل هم کمتر سراغش می‌روند. ولی سفر و فیلم جاده‌ای ساختن یک ویژگی دارد و آن این است که یک تجربه فشرده را به مخاطب انتقال می‌دهد، تنوع بصری و گذری که شما از کنار منزلگاه‌های مختلف دارید که در تصویر هم بیشتر دیده می‌شود تجربه فشرده‌ای از زندگی را برای شخصیت‌های اصلی فراهم می‌کند که معمولا نمی‌شود در یک مکان ایستا به آن نائل آمد. این وسوسه‌انگیز است و کمک می‌کند که من به عنوان یک فیلمساز به این سمت سوق داده شوم.
به نظرتان این ژانر و این نوع فیلم‌ در گیشه چقدر می‌تواند موفق شود و برای مخاطب جذاب به نظر بیاید؟
فکر نمی‌کنم خود ژانر به تنهایی بتواند روی کمیت مخاطب تاثیر بگذارد، فیلم باید جذاب باشد، قصه جذابی داشته باشد، از ریتم مناسبی برخوردار باشد، همه اینها وقتی در کنار هم باشد مخاطب درگیر می‌شود.
«قصر شیرین» تا چه اندازه از این ویژگی‌هایی که گفتید را داراست؟
فکر می‌کنم همه‌شان را دارد.
«قصر شیرین» قصه جذابی دارد ولی قصه باز هم قصه درد و رنج است و دوباره مشکلات و سختی‌های یک آدم به تصویر کشیده شده است. جامعه ما این روزها حال خوبی ندارد و مردم نیز به لحاظ روحی چندان شرایط مساعدی ندارند. فکر می‌کنید با این اوضاع واکنش مخاطب نسبت به فیلم چگونه خواهد بود؟
راستش من احساس منفی از این موضوع ندارم و واکنش‌هایی که من در این چند روز در اکران‌های مردمی مشاهده کردم حتی یک مقدار هم هیجان‌زده‌ام کرد. میزان اقبالی که مردم نشان دادند فراتر از تصوری بود که من داشتم. درد و رنج و این حرف‌ها به نظرم صورت ماجراست و این چالش در همه فیلم‌ها هم می‌تواند وجود داشته باشد، ماهیت انسانی آثار است که اگر کمکی به پالایش روح مخاطب بکند و باعث شود احساس خوب انسانی در آنها شکل بگیرد مخاطب با تجربه شیرین و خوبی سینما را ترک می‌کند. همین تجربه را من در «به همین سادگی» هم داشتم، آن فیلم هم شاید به نظر فیلم عبوس و تلخی بود ولی سال‌های سال نه در زمان اکرانش حتی هنوز هم که هنوز هست آدم‌هایی به من مراجعه می‌کنند و می‌گویند ما تجربه شیرینی از تماشای فیلم داشتیم و این حس خوبی است.
از انتخاب حامد بهداد و دو کودک فیلم هم برایمان بگویید که واقعا درخشان ظاهر شدند...
حامد بهداد انتخاب اول من نبود و من با بازیگر سرشناس دیگری قرار و مدار گذاشته بودم، اما به دلایلی آن همکاری شکل نگرفت و خیلی خدا را شاکرم که برای گزینه بعدی‌ام به سراغ حامد بهداد رفتم. شاید روز اول فکر نمی‌کردم که حامد به این میزان برای فیلمم مناسب باشد اما الان از حاصل کار و تجربه‌ای که با حامد داشتم خیلی راضی هستم. از بچه‌ها از بین تعداد زیادی کودک که بعد از فراخوان آمده بودند تست گرفته بودیم و این دو را انتخاب کردیم و خیلی با استعداد بودند و از بقیه واقعا سرتر بودند. اما نکته جالب اینکه بعد از اینکه من این دو کودک را انتخاب کردم متوجه شدم که آنها با هم قبلا در یک سریال بازی کردند و از این جهت باید واقعا به تهیه‌کننده و کارگردان آن سریال تبریک بگویم که در واقع آنها این دو کودک را کشف کردند.
با اینکه آنها قبلا بازی کرده بودند مشکلی نداشتید؟
نه اصلا، چون اینجا نقش کاملا متفاوتی داشتند و آن سریال هم شاید در آن حجم گسترده دیده نشد. کار کردن با این بچه‌ها خیلی برایم جالب بود چون تقریبا این حس را داشتم که با دو بازیگر بزرگسال و حرفه‌ای کار می‌کنم و نیازی به تمهیدات غیرمستقیم‌گویی و این ماجراها نبود و خیلی مستقیم می‌توانستم نقش‌ها را از آنها بخواهم.