منیر قیدی درباره ساخت سریال "ویلایی‌ها" که در فضای مجازی بسیار پخش شد، تأکید کرد: خبر اشتباهی بود که نمی‌دانم از کجا درآمد. من فعلاً به "دسته دختران" و رسیدنِ این فیلم به اکران و بقیه کارهایش فکر می‌کنم.

او درباره این فیلم سینمایی و اولین اکرانِ آن توضیح داد: ما این روزها درگیرِ مونتاژ و صداگذاری این کاریم و ان‌شاءالله برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر به نمایش درخواهد آمد. 

این کارگردان شناخته شده درباره سختی‌های "دسته دختران" گفت: آنچه در تصورتان از سختی است می‌توانید برای این کار متصور شوید. "دسته دختران" را در گرمای بالای ۴۰ درجه در اهواز و شرایط سخت کرونایی، همه چیز دست به دست هم داد کار ما بسیار سخت‌تر شود. 

قیدی درباره تفاوت "ویلایی‌ها" با "دسته دختران" توضیح داد: دو فرم متفاوتند؛ یکی آرام و یکی دیگر پرتحرک؛ من در "ویلایی‌ها" قصه‌ای را در یک فضای تلخ پر از انتظار و سکوت و سکون بیان می‌کنم و لازمه‌اش یک نوع کارگردانی است و در "دسته دختران" که ویژگی‌های خاص خودش را داشت و پرتحرک و اکشن بود هم یک نوع کارگردانی دیگری می‌طلبید. ما دو سکانس نداریم یک جا ایستاده باشیم و همه‌چیز متفاوت است. 

او درباره اتفاقی که برای تماشاگر "دسته دختران" به هنگام دیدن رخ می‌دهد، گفت: این فیلم دو وجه دارد؛ یک بخشی از تاریخ مقاومت خرمشهر است که کتاب درباره‌اش زیاد چاپ شده اما در فیلم‌ها کمتر به آن پرداخته‌اند. من در "ویلایی‌ها" سعی کردم و اینجا شاید بیشتر به این سمت رفته‌ام که برای نسلِ الان فیلم بسازم. یعنی اینکه نمی‌خواستم هم نسل‌های خودم و قبل‌تر از خودم بگویند ما مثلاً یک همچنین خاطره‌ای داشتم و چقدر خوب بود. واقعیت این است می‌خواهم آن نسلی که هیچ خاطره‌ای از این جنگ و مقاومت ندارند این فیلم برایشان جذاب باشد. با خودشان بگویند چه آدم‌های مهمی داشتیم که الان نداریم و یا کمتر داریم. هدفم بیشتر نسل جوان بوده که به تعبیری آشنایی‌زدایی کرده باشم. 

قیدی در پاسخ به سؤالی درباره انصراف لیلا حاتمی، گفت: لیلا خیلی منطقی و دوستانه نگران کرونا بود و بالأخره دو تا بچه هم داشت و از این جهت نتوانستیم ایشان را در فیلم داشته باشیم. البته خوشبختانه هیچ‌کدام از بازیگران و عوامل اصلی کار کرونا نگرفتند و کار در آن شرایط سخت هوایی و کرونایی اهواز به خوبی پیش رفت. 

او در پایان درباره شخصیت‌پردازی و بازیگرانِ "ویلایی‌ها" و در "دسته دختران" گفت: سعی می‌کنم از خودِ بازیگر به خود بازیگر نزدیک باشد؛ یعنی آن حس منتقل شود. گاهی اوقات یک چیزهایی را تغییر می‌دهم تا با حس و حال آن بازیگر هماهنگ شود. اتفاقاتی که شاید برای خود آن بازیگر خیلی در دسترس نباشد. بخشی از وجود او را هم در آن اتفاق دخیل می‌کنم.