انتخابات جنجالی و چالش‌برانگیز آمریکا  برگزار شد و نتیجه غیررسمی آن جو بایدن، کاندیدای دموکرات را برنده اعلام کرد. دونالد ترامپ ، رئیس‌جمهور فعلی و کاندیدای جمهوری‌خواه، سلامت انتخابات را زیر سؤال برده و گفت که در آن فساد و تقلب بوده است. او تهدید کرده که قرار است موضوع را در دادگاه پیگیری کند.
انتخابات اخیر و رقابت نزدیک ترامپ و بایدن در آمریکا نشان داد که جامعه این کشور دوقطبی و دوپاره شده است  و چنین امری، روند حکمرانی در ایالات‌متحده را نامتحد می‌کند.
 پیروزی بایدن تقریبا  آغاز ماجرا بوده و چالش بین جناح دموکرات و جمهوری‌خواه انتظار می رود تشدید شود؛ به‌ویژه اینکه هنوز دموکرات‌ها نتوانسته‌اند در مجلس سنا اکثریت را کسب کند و هنوز تکلیف آن مشخص نیست.  افتراق در ترکیب کنگره و مردم آمریکا بیش‌از  پیش می‌تواند مسیر مجادلات را به سطح خیابان‌ها بکشاند. در همین حال بسیاری از کشورها به‌تناسب وضعیت و نسبت خود با واشنگتن نتایج انتخابات آمریکا را پیگیری کرده و پیام‌های تبریک خود را به رئیس‌جمهور منتخب آمریکا نوشته‌اند.  در کشور ما هم بخشی از جامعه و نخبگان نیز به‌شدت پیگیر سرنوشت انتخابات بودند. درست است که پایان ترامپ در کاخ سفید فی النفسه امری نیک است، اما چنین گزارهای بدان مفهوم نیست که رقیب و جایگزین او، یعنی بایدن، سیاستی مطلوب را در قبال ایران اتخاذ کند. 
نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که بسیاری از مشکلات معیشتی این روزهای کشور که در رسانه ها به آن پرداخته می شود و مردم نیز با پوست و گوشت خود آن را حس می کنند داروی داخلی دارد و نباید آن را به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و برنده نهایی آن گره زد. در این شرایط و حتی در زمان شمارش آرای انتخابات آمریکا گروهی تلاش دارند تا با شرطی سازی رفع مشکلات مردم با انتخاب رئیس جمهور دموکرات آمریکا این شائبه را در جامعه دامن بزنند که  ارزانی های پیش رو به دلیل رفتن ترامپ و انتخاب بایدن صورت گرفته و از این اتفاق از آب گل آلود ماهی بگیرند.
این جمع برای رسیدن به این هدف مدتی است با سازوکارهای مشخص به دنبال وارد کردم بسیاری کالاهای رسوب کرده در گمرکات کشور به بازار هستند که به طور طبعی باعث فراوانی اقلام ضروری مردم و به تبع آن کاهش قیمت‌ها خواهد شد. اگر این اتفاق مدت‌ها پیش افتاده بود و مردم طعم ارزانی و فراوانی را زودتر از این‌ها حس می کردند دیگر نیازی به گره‌زدن ارزانی‌ها به حضور بایدن و انتخابات آمریکا نبود و شیطنت حاصل از این تدبیر نشان می دهد که در پس اتفاقات آینده و احتمالا فراوانی و ارزانی کالاهای ضروری مردم سیاستی نهفته بود که بازهم عوامل خارجی را عامل و بانی رفع مشکلات عنوان نماید. درحالی که ذره ای مدیریت و درایت می توانست رنج و تالم مردم را پیشتر از اینها کم کرده و بهانه ای برای بهره بردای سیاستمداران فراهم نکند.
نکته اول اینکه، گر‌ه‌زدن مشکلات و معیشت مردم به موضوعات سیاست خارجی با اهداف انتخاباتی، آدرس غلطی مهم در تجویز نسخه التیام مشکلات کشور است. شاید سؤال مهم‌تر این است که چه کردیم و چه شد که کار به اینجا کشید که بخشی از جامعه برای حل مشکلات خود بیش از آنکه به پاستور چشم دوخته باشند، منتظر این هستند که چه کسی به کاخ سفید راه می یابد.برای آسیب‌شناسی این موضوع توجه به چند اتفاق حائز اهمیت است. دولت تدبیر و امید، کار خود را از ابتدا با شعارهای سیاست خارجی و مذاکره با آمریکا آغاز کرد، اما نتیجه آن درنهایت منجر  به وفای به عهد ایران و فشار حداکثری آمریکا شد. اما رأس و بدنه دولت به‌جای پاسخگویی و عذرخواهی از مردم، ریشه مشکلات را به آدرس «واشنگتن دی سی» حواله دادند. طبیعی است  مادامی‌که دولت مستقر در پاستور  به‌جای تدبیر برای حل مشکل، چشم امید به خارج دوخته باشد، بخشی از مردم نیز از پاستور ناامید خواهند شد.
حال که انتخابات مناقشه برانگیز آمریکا برگزار شده است و هنوز نه به بار است و نه به دار، برخی مقامات دولتی از آمدن رئیس‌جمهور منتخب جدید چنان اشتیاق زائدالوصفی از خود نشان می‌دهند که گویا این آمریکا نبوده است که در زمان شیوع کرونا با فشار حداکثری، زانو بر گردن مردم ایران گذاشته است و سردار محبوب آن را شبانه و به طرز ناجوانمردانه‌ای به شهادت رسانده است و عدهای با بیان اینکه قاتل شهید سلیمانی رفته، ابراز خوشحالی می‌کنند. درست، اما بد نیست که به بیانیه بایدن پس از ترور حاج قاسم سلیمانی نیز نگاهی بیندازیم. 
جمله‌ای را دیدم که این روزها در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌چرخید و آن اینکه کشور و حل مشکلات آن، امروز بیش از آنکه به «جو بایدن» نیاز داشته باشد، به یک «جو همت» نیاز دارد. چشم امید دوختن به خارج نه دردی را تا به الان دوا کرده و نه دوا خواهد کرد. اما چه کنیم که انتخابات ریاست‌جمهوری کشورمان نزدیک است و شعار مذاکره اگر برای مردم آب ندارد، برای عده‌ای محدود نان دارد.آنچه عدهای این روزها درباره کاندیدای دموکرات می‌گویند یاد آو ر روزهای مذاکرات هسته‌ای است که می‌گفتند که همه تحریم‌ها بالمره لغو خواهند شد. اما تحریم که لغو نشد، بر آن اضافه هم شد.  بزک بایدن و دادن وعده‌های جورواجور  نسبتی با واقعیت ندارد و بیش از آنکه بیانگر سیاست واقعی تیم جدید در کاخ سفید، تراوش تمایلات ذهنی عده‌ای است که سودای ریاست جمهوری را در سر می‌پرورانند.
بهتر است به‌جای قلب واقعیت و جست‌وجوی آن از افراد غیر مرتبط، مستقیم به سراغ خود مؤلف برویم. بایدن در یادداشتی که ماه سپتامبر درباره ایران و در CNN نوشت، پیشنهاد داد که «راه هوشمندانه‌تری برای سخت‌گیری بر ایران وجود دارد.» چنین گزارهای نشان می‌دهد که بایدن نه‌تنها  با اصل فشار بر ایران مشکلی ندارد، بلکه معتقد است که برای فشار مؤثرتر، باید از روش‌های هوشمندانه‌تری استفاده کرد. او حتی اعمال تحریم‌های بیشتری را در حوزه حقوق‌بشری علیه ایران پیشنهاد می‌کند.
آنتونی بلینکن و جیک سولیوان از مشاوران نزدیک به بایدن در حوزه سیاست خارجی هستند. بلینکن در مصاحبه‌ای درباره ایران به نیاز با همکاری نزدیک‌تر با متحدان علیه تهران اشاره می‌کند. او می‌گوید که هدف این همکاری آن است که «بتوانیم باهم به‌طور مؤثرتر علیه سایر فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران فشار وارد کرده و این اطمینان را حاصل کنیم که در خصوص آن فعالیت‌ها، ایران منزوی شود  نه آمریکا.»
سولیوان هم درباره مذاکره احتمالی و آتی با ایران می‌گوید: «جو بایدن با ایران یک توافق پیرو مذاکره خواهد کرد که عملا امنیت آمریکا و اسرائیل و سایر شرکای منطقه‌ای ما را به‌پیش برد و ایران را پاسخگو و مسئول بداند.» طرفداران بایدن ازآن‌جهت از آمدنش خوشحال هستند که او در دولت باراک اوباما( رئیس‌جمهور سابق آمریکا )معاون بود و در زمان آنها برجام منعقد شد. اما تصویر جامع‌تر از عملکرد دولت اوباما نشان می‌دهد که بیشترین قوانین تحریمی علیه ایران در آن زمان علیه ایران تصویب شد. حتی در شورای امنیت نیز بیشترین تعداد قطعنامه‌های ضد ایرانی در زمان او  تصویب شدند که معروف‌ترین آنها قطعنامه ۱۹۲۹ بود. تحریم‌ها در دوران اوباما هم به لحاظ کمی گسترش یافت و هم اینکه به لحاظ کیفی از تحریم‌های اولیه و هدفمند به تحریم‌های ثانویه یا فراسرزمینی ارتقا یافت. 
بنابراین ارائه تصویری متفاوت از بایدن، آدرس غلطی است که بیش از آنکه مشکلات را حل کند، به‌طرف مقابل سیگنال اشتیاق برای مذاکره را ارسال می‌کند و حتی به فرض مذاکره باعث می‌شود که طرف مقابل از موضع حداکثری وارد شود و امتیاز چندانی را ندهد.
مسلما تیم جدید در کاخ سفید اگر بتواند از دستاندازها و جنجال انتخاباتی در آمریکا عبور کند، از فرصت‌هایی که ترامپ برای آنها در قبال ایران ایجاد کرده است، عبور نخواهد کرد و از آن به‌عنوان اهرم فشاری بر تهران استفاده خواهد کرد. تیم بایدن اعلام کرده است که به دنبال احیا و تقویت اجماع در قبال ایران خواهد بود. عدم کسب اکثریت توسط دموکرات‌ها در سنا و مشروط کردن بازگشت به برجام به موضوعات منطقه‌ای و موشکی، به‌نوعی نشان می‌دهد که مسیر پیش رو با آمریکا آنچنان‌که برخی به تصویر می‌کشند، سطح و هموار نیست بلکه سنگلاخی است که نمی‌توان به‌راحتی و به‌سلامت از آن عبور کرد.
این نوشته به هیچ عنوان بین ترامپ و بایدن ارجحیتی قائل نیست؛ بلکه راهبرد هر دو را یکی می‌داند. بنابراین مشکلات معیشتی توسط واشنگتن دی سی حل نمیشود و نباید از کسی که به دنبال مهار و تضعیف شماست، انتظار یاری و حل مشکل داشت. تا زمانی که مسئولان به این باور نرسند که لازمه حل مشکلات، تحرک و کار آنهاست، وضعیت به همین منوال باقی خواهد ماند.