به گزارش پارس نیوز- محمد عبداللهی، فعال رسانه ای و کارشناس سیاسی در یادداشتی به موضوع یمن و حملات پهپادی به آرامکو پرداخته است. در ادامه یادداشت را می خوانیم:

می گویند «سیاست که تمام می شود، جنگ آغاز می شود.» این روزها باید گفت «با تهاجم متقابل، صلح آغاز می شود».

اوضاع کنونی یمن بی شباهت به روزهای آخر جنگ 33 روزه نیست. حمله موشکی به آرامکو (مهمترین تاسیسات نفتی جهان) و سپس عملیات زمینی یمنی ها به نجران و اسیرگیری 2000 نفری از عربستان، یادآور انهدام ناو اسرائیلی و تانکهای مرکاوا در جنگ 33 روزه لبنان است.

پس از حدود 5 سال بمباران مداوم یمن، اینک عربستان، آمریکا و اسرائیل به خوبی فهمیده اند توان نظامی یمنی ها به نقطه بی بازگشت و تهاجمی رسیده و امکان حملات دردناک تری وجود دارد. توان نظامی که تا یک سال پیش انکار و حتی تمسخر می شد، اینک باعث خسارات فراوانی به سعودی ها شده است. کاهش بی سابقه تولید نفت عربستان تا 50 درصد و افزایش سریع قیمت نفت و تحقیر توان نظامی عربستان و البته سلاح های گران قیمت آمریکایی از تبعات این دو اقدام استراتژیک یمنی ها بود. پیام اصلی این دو عملیات آن بود که اولا "توان جبهه مقاومت قابل حدس و وزن کشی نیست و به نقطه تهاجمی و بدون بازگشت رسیده" و ثانیا "اگر نفت ما صادر نشود، نفت شما هم صادر نخواهد شد"! سعودی ها چنان خود را تحقیرشده یافتند که حتی با اتهام زنی به ایران و تقلا برای جلب جامعه جهانی و بردن پرونده ایران به شورای امنیت نتوانستند کاری کنند و با عملیات زمینی "نصر من الله" و اسیر شدن تعداد کثیری از نیروهایشان دریافتند نمی توانند با متهم کردن ایران، از معرکه بگریزند. آنان چنان دچار سردرگمی و ضعف شدند که پس از دو هفته هنوز نفهمیده اند موشک های اصابت شده به آرامکو از چه نقطه ای شلیک شده است. این یعنی در صورت ادامه جنگ، آنها با غافلگیری های بزرگتری مواجه خواهند شد و نخواهند فهمید از کجا خورده اند..

بدتر آنکه ضربات عرصه میدانی چنان آسیب زننده بوده که پشتوانه سیاسی سعودی ها یعنی آمریکا هم جاخالی داده است. درست بعد از سقوط گلوبال هاوک و انفعال و خودداری آمریکا از پاسخ بود که اول اماراتی ها و سپس سعودی ها متوجه شدند لویاتان دیگر نمی تواند از آنها محافظت کند و در رویارویی با ایران تقریبا تنها شده اند و به نحوی آلت دست اسرائیل قرار گرفته اند.

با این وصف، درست پس از این رویدادها بود که پالس های صلح و آتش بس آغاز شد. لحن بعضی از شخصیت های عربستانی ملایم تر شد و برای نخستین بار بن سلمان در مصاحبه با یک آمریکایی با رد گزینه جنگ، اعلام کرد گزینه سیاسی را ترجیح می دهد. فورا پس از آن عربستان با درخواست از کشورهای منطقه (عراق و پاکستان) برای میانجی گری با ایران اقدام کرد. گرچه لحن مقامات سعودی در این میان سینوسی است و همچنان شاهد اتهام زنی به ایران هستیم، اما این مواضع بیانگر آن است که عربستان به دنبال راه حل آبرومندانه برای خروج از باتلاق یمن است. و بعید نیست برای دست بالا داشتن در مذاکرات صلح، به یک اقدام تهاجمی قابل توجه دیگر دست زند.

اما آنچه واضح است جنگ یمن پس از حدود 4 سال (از مارس 2015) اینک به ایستگاه پایانی خود رسیده است و ان شاالله در ماههای آتی شاهد پایان جنگ در یمن خواهیم بود. چیزی که یک سال پیش در سوریه و عراق با زنگ پایان داعش شاهد بودیم.

 پایان جنگ یمن نه تنها شکست آمریکا و عربستان و امارات که پایان رویای اسرائیل نیز خواهد بود. تنها طرفی که مایل به ادامه جنگ در منطقه (برای در امان ماندن خود) است و البته با اخراج جان بولتون و منزوی تر شدن صهیونیست های دوآتشه و عدم تمایل شخص ترامپ به جنگ جدید، دیگر تیغ آنها نیز کند شده است.