به گزارش پارس نیوز، 

بعد از ظهر روز شنبه اول اردیبهشت ماه محوطه یکی از کاخ های خانواده سلطنتی عربستان در محله «الخزامی» ریاض صحنه وقوع تیراندازی های ممتد و سنگین بود.
پس از این رخداد، تصاویر آن در شبکه های مجازی به همراه اخبار و شایعه هایی پراکنده شد. بنابر اعلان برخی منابع، آغاز درگیری ها از جانب یکی از مقامات ارشد نظامی بوده که قصد داشته با رهبری عده ای گارد سلطنتی عربستان را غافلگیر کند. در همین ارتباط برخی رسانه های غربی از کشته شدن شش یا هفت نفر در درگیری های الخزامی از جمله پنج تبعه از کشورهای آمریکا، انگلیس و استرالیا خبر دادند.
زخمی شدن «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان در جریان درگیری ها، فرار پادشاه و ولیعهد از کاخ سلطنتی و مخفی شدن آنان در پایگاهی هوایی اندک زمانی پس از تیراندازی در تعدادی از رسانه ها مخابره شد.
چند ساعت پس از رخداد بعد از ظهر روز شنبه، خبرگزاری رسمی عربستان به نقل از سخنگوی پلیس ریاض اعلام کرد تیراندازی ها برای ساقط کردن پهپادی تفریحی بوده که برفراز اقامتگاه خانواده سلطنتی به پرواز درآمده است. هنگام اعلام رسمی در زمان تیراندازی، پادشاه عربستان در کاخ الخزامی حضور نداشته و در مزرعه ای شخصی به سر می برده است.
یکی از مهمترین نکاتی که در نخستین ساعات پس از وقوع تیراندازی در ریاض مورد توجه قرار گرفت، تعدد و گوناگونی اخباری بود که انتشار می یافت. در این زمینه حتی طول زمان تیراندازی نیز محل اختلاف بود تا جایی که گروهی آن را 30 ثانیه و عده ای 30 دقیقه مخابره کردند.
وضعیت اطلاع رسانی رسمی درباره این رخداد و حجم گسترده آتشی که به گفته مقامات سعودی به سوی یک پهپاد کوچک گشوده شده از دید برخی ناظران نشانه نوعی غافلگیری و شتابزدگی است که می توان آن را دال بر وقوع یک درگیری میان نیروهای حاضر در اقامتگاه سلطنتی دانست.
یکی دیگر از گمانه های مربوط به رخداد اخیر، از پیش برنامه ریزی شده بودن آن بود. از دید شماری وقایعی اینچنین را می توان در زمره تمهیدات ولیعهد سعودی برای کسب بهانه ای تازه به منظور سرکوب عده ای از مخالفان در نظر گرفت.
در مقابل، عده ای می گویند مسبوق بودن حملات نظامی به اقامتگاه رهبران سعودی از احتمال مطلع بودن و دست داشتن پدر و پسر تاجدار در اقداماتی از پیش طرح ریزی شده می کاهد زیرا ضعف آنان را در برابر تهدیدات امنیتی به تصویر می کشد. مهرماه سال گذشته بود که جوانی 28 ساله با یک قبضه اسلحه و تعدادی بمب به کاخ سلطنتی در جده حمله کرد و چند تن از محافظان آن را از پای درآورد.
صرف نظر از گمانه زنی هایی که درباره رخداد اخیر صورت گرفته، دو دلیل عمده وجود دارد که وقوع کودتا را برای سعودی ها به شکل تهدیدی جدی درآورده است.
نخست اینکه پادشاه سعودی پس از کنار زدن برادرش «مقرن بن عبدالعزیز» و برادرزاده خود یعنی «محمد بن نایف» برای نشاندن بن سلمان بر جایگاه دو ولیعهد مذکور، با انتقادات جدی و نیز مخالفت هایی از سوی شاهزادگان و طائفه آل سعود روبرو شد؛ مخالفت هایی که به رغم سانسور شدید در عربستان بخشی از آن در مراسم بیعت با بن سلمان علنی گشت.
وجود همین مخالفت ها سبب شد، سلمان و پسرش کمر به قلع و قمع مخالفان ببندند و آبان ماه پارسال در اقدامی ده ها شاهزاده و مقام دولتی را به اتهام فساد اقتصاد دستگیر کنند؛ شاهزادگانی که در میان آنان افراد سرشناسی چون «متعب بن عبدالله» فرزند پادشاه پیشین و رییس گارد سلطنتی و نیز «ولید بن طلال» حضور داشتند.
هراس از گرفتاری در چنگ بن سلمان حتی سبب شد شاهزادگانی چون «منصور بن مقرن» فرزند ولیعهد اسبق و فرماندار استان عسیر تصمیم به فرار از عربستان بگیرند که پرواز آنان به شکلی پرسش برانگیز سقوط کرد.
مساله دیگر اصلاحات یکباره ای است که بن سلمان در عربستان کلید زده و از دید تحلیلگران نارضایتی شدیدی را در میان برخی اقشار سنتی، بنیادگرا و دسته ای از وهابیون برانگیخته است. رهبران ریاض پس از اعطای حق رانندگی به زنان در مهرماه 96، ورود آنان به ورزشگاه ها، گردشگری بدون همراهی مردان، برابری حقوق، شرکت در مسابقات ورزشی چون دوچرخه سواری و ... را آزاد اعلام کردند.
گره خوردن نارضایتی طیف گسترده ای از آل سعود با اقشار ناراضی از اصلاحات فرمایشی ولیعهد از نگاه ناظران مسائل عربستان تهدیدی است که به صورتی جدی در برابر سلمان و فرزندش خودنمایی می کند و می تواند منجر به رخدادهایی غیرقابل پیش بینی در ریاض گردد.