به گزارش پارس به نقل ازتسنیمسال 2016 میلادی در اروپا با انتقاد از رهبری آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان آغاز شده است. رهبری اتحادیه اروپا و نقشی که برلین در این زمینه ایفا می کند، مرکل را بیش از پیش در معرض قضاوت افکار عمومی اروپا قرار داده است. اگرچه در تحقیقات و نظرسنجی های صورت گرفته، مرکل به عنوان یکی از قدرتمندترین سیاستمداران جهان در سال 2015 میلادی شناخته شده است، اما انتقاد شدید شهروندان اروپایی از نقش آفرینی منفی وی در قاره سبز موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت!

صدر اعظم سرزمین ژرمن‌ها این روزها بیش از هر زمان دیگری از سوی شهروندان و احزاب اروپایی مورد انتقاد قرار می گیرد. آنگلا مرکل در سال 2015 میلادی با سه مسئله مهم دست و پنجه نرم می کرد:

نخستین این موارد، بحران اقتصادی اروپا بود. بحران اقتصادی اروپا در سال 2015 نیز به قوت خود باقی مانده و حتی در برخی کشورها شاهد تقویت آن بودیم. مرکل در چنین شرایطی نه تنها در تصمیم خود مبنی بر اعمال سیاستهای ریاضتی در اروپا تجدید نظر نکرد، بلکه این سیاستها را بار دیگر مورد دفاع قرار داد. مرکل در سال 2015 بارها بر روی اجرای سیاستهای ریاضتی تاکید کرد. نتیجه این اصرار، بر سر کار آمدن حزب سیریزا در قدرت ( در کشور یونان ) و رشد احزاب ضد یورو بود. بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی و اقتصادی بر این باورند که اگر اصرار های مرکل بر روی سیاستهای ریاضتی نبود، احزاب و گروههای ضد یورو تا این اندازه در معرض تسخیر کل اروپای واحد قرار نمی گرفتند. به هر حال مرکل همچنان بر روی سیاستهای ریاضتی تاکید می ورزد. او در نسخه های اقتصادی خود اساسا اعتقادی به رشد اقتصادی ندارد. این نقطه اختلاف مرکل با سیاستمدارانی مانند فرانسوا اولاند رئیبس جمهور فرانسه محسوب می شود. بنابراین نخستین مورد و مسئله ای که شهروندان اروپایی بابت آن از مرکل ناراضی هستند، به سیاستهای ریاضتی باز می گردد.

دومین مورد  نارضایتی از مرکل ، به سیاستهای امنیتی اروپا باز می گردد. اگرچه در سیاستهای امنیتی اروپا دو کشور فرانسه و انگلیس نیز دخیل هستند اما آلمان به عنوان یکی از شرکای جاسوسی ایالات متحده آمریکا در این پازل نقش پررنگی دارد. طی یکسال اخیر بارها شاهد افشای جاسوسی های دستگاه امنیتی آلمان به سود اهداف ایالات متحده آمریکا بوده ایم. موضوعی که منجر به خشم و نارضایتی شرکای اروپایی برلین و اعضای اتحادیه اروپا گردیده است. از سوی دیگر، وقوع حادثه تروریستی پاریس ، هیمنه امنیتی اروپا را تا حدود زیادی شکست. در این خصوص سیاستگذاری های امنیتی نادرست کشورهایی مانند آلمان و فرانسه ببش از پیش مورد نارضایتی و انتقاد افکار عمومی اروپا قرار گرفت. این روند همچنان ادامه دارد. شهروندان اروپایی به درستی معتقدند که وقوع حوادث تروریستی پاریس معلول سیاستها و رفتارهایی است که دولتهای آلمان و فرانسه و انگلیس در حمایت از گروههای تکفیری و تروریستی در منطقه (مانند داعش و النصره) در پیش گرفته اند. از این رو تروییکای اروپایی در وقوع جنایاتی که در سال 2015 در قاره سبز رخ داد دخیل هستند.

موضوع سوم به بحرانهای اجتماعی و مسئله مهاجرت باز می گردد. در این خصوص احزاب و گروههای مختلف سیاسی در آلمان و دیگر کشورها با مرکل بر سر نحوه چذیرش پناهجویان درگیر هستند. مرکل در این خصوص سیاست درهای باز را در پیش گرفته است. سیاست درهای باز مورد انتقا کشورهایی مانند دانمارک و نروژ و اتریش قرار گرفته است.تعداد پناهجویانی که وارد آلمان شده اند، هم اکنون از یک میلیون نفر فراتر رفته است. مرکل در پیام سال نوی میلادی خود تاکید کرد که نسبت به پناهجویان نگاهی فرصت محور دارد. با این حال احزاب و گروههای آلمانی در این خصوص نگاهی مشابه صدر اعظم این کشور ندارند!

"کریستین لیندنر"، رئیس حزب لیبرال دموکرات آلمان در خصوص بحران مهاجرین و مسئله پناهجویان  اعلام کرده است:
"مرکل سال 2015  با تصمیمات یکجانبه ناهماهنگ خود اروپا را به هرج و مرج کشاند.ما نباید در سال جدید نیز دچار بحران شویم ."
با این حال مشخص نیست که آیا مرکل می تواند در سال جدید در خصوص موضوع پناهجویان سیاستگزاری واحدی در اتحادیه اروپا صورت دهد ؟ آیا کشورهای اروپایی در این خصوص تابع بازی مرکل خواهند بود یا به مانند سال 2015 وی ر در این آوردگاه تنها خواهند گذاشت؟