به گزارش پارس به نقل از خراسان: با وجود چالش ها و مسائلی که اقتصاد کشور در چند سال اخیر با آن دست و پنجه نرم کرده است، بازار سرمایه ایران که نماد آن در شاخص بورس خلاصه می شود روند رو به رشدی داشته است. این روند با آغاز سال جدید و به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری و فضای امیدواری که بر اقتصاد کشور حاکم شد، سرعت گرفت به گونه ای که میانگین بازدهی سرمایه گذاری در بورس از ابتدای سال جاری تاکنون به مرز ۴۵ درصد رسیده است که نسبت به همه بازارهای موازی سوددهی بیشتری را نشان می دهد. فارغ از دلایل رشد شاخص بورس و ارتباط آن با افزایش نرخ تورم و نرخ ارز، آمارها حاکی از ورود سرمایه ها به بازار بورس است، به گونه ای که ارزش معاملات روزانه بورس با رشد ۸ برابری طی ۳ سال اخیر به ۲۰۰ میلیارد تومان در روز رسید. همچنین به گفته برخی فعالان بازار بورس روزانه حدود ۲ تا ۳ میلیارد تومان سرمایه های سرمایه داران خرد وارد بازار بورس می شود. این مقدمات و پیش بینی های تداوم روند صعودی بورس این سوال را ایجاد می کند که رشد شاخص بورس تا چه اندازه بر سایر بخش های اقتصاد تأثیر مثبت می گذارد؟ به عبارت دیگر آیا رشد شاخص بورس و افزایش معاملات سهام و ورود سرمایه های جدید به این بازار به خودی خود می تواند رونق را به سایر بخش های اقتصاد برگرداند؟ برای پاسخ به این سوال به ۲ نکته ذیل باید توجه کرد:

۱ - رشد شاخص بورس و بازدهی بالای بازار سرمایه بهترین تبلیغ برای جذب سرمایه ها به این بازار است. تردیدی نیست برای اقتصادی که از پدیده انحراف نقدینگی و سوق یافتن سرمایه های خرد و کلان به بازارهای سفته بازی آسیب های زیادی دیده است ورود سرمایه های مردم به بورس و خروج آن از بازارهای سفته بازی پدیده مبارکی است و رشد سرمایه گذاری در بورس حداقل از این منظر امر مبارکی است.

۲ - اگر رشد شاخص بورس در ارتباط با سایر بخش های اقتصاد دیده نشود، مسئولان اقتصادی و سیاستگذاران را با خطا در فهم واقعیت مواجه می کند. به عبارت دیگر رشد شاخص بورس ممکن است ناشی از هجوم سرمایه ها، افزایش فعالیت های سوداگرانه در بورس و رشد کاذب قیمت ها در این بازارباشد. به عبارت دیگر هجوم مدیریت نشده سرمایه ها به بورس ممکن است بازاری را که طی سال های اخیر فقط مقابل بازارهای دلالی ارز و سکه قلمداد می شد، به بازاری با فعالیت های سوداگرانه و خرید و فروش کاذب سهام منجر کند. برای حل این مشکل کارشناسان تقویت عرضه سهام در برابر رشد تقاضا را راهکار تعادل بازار بورس عنوان می کنند. در این شرایط افزایش عرضه سهام شرکت های دولتی در راستای اجرای قانون سیاست های کلی اصل ۴۴ می تواند عطش تقاضا در بازار بورس را مدیریت کند.

۳ - اما نکته مهمی که می تواند اثرات مثبت رشد بازار بورس را برای سایر بخش های اقتصاد رقم بزند، توجه به بُعد تأمین مالی بازار بورس است. بدون تردید یکی از اصلی ترین مشکلات اقتصاد کشور در شرایط فعلی کمبود نقدینگی واحدهای تولیدی است، در شرایط فعلی از واحدهای تولیدی کوچک گرفته تا پروژه های عظیم نفتی و گازی معطل سرمایه گذاری برای توسعه فعالیت ها هستند. از سوی دیگر یکی از رسالت های اصلی بازار بورس کشور تأمین مالی برای بخش های مختلف اقتصادی است.

بازار بورس از طریق عرضه سهام یا سایر اوراق بهادار و ورود سرمایه های جدید به بورس می تواند نقدینگی مورد نیاز واحدهای اقتصادی را تأمین کند. حتی در پروژه های عظیم نفتی و گازی نظیر پارس جنوبی که امکان واگذاری سهام به دلیل ماهیت عمومی منابع ملی و انفال وجود ندارد، امکان استفاده از ابزارهای سرمایه گذاری نظیر اوراق مشارکت، اوراق صکوک (اجاره) و اوراق سلف نفتی (پیش فروش نفت و گاز) و عرضه این اوراق در بازار بورس می تواند بخش عمده ای از اصلی ترین نیاز این فعالیت ها که نیاز به منابع مالی است را رفع کند. بر این اساس پیشنهاد می شود مسئولان با توجه به رونق بازار بورس و ورود سرمایه ها به این بازار با نگاهی خریدارانه استفاده از ابزارهای سرمایه گذاری و تأمین مالی در بورس را جدی بگیرند.

دیگر وقت دل خوش کردن به رشد شاخص بورس نیست، افزایش ارزش بازار سرمایه بدون این که از ظرفیت آن برای تأمین مالی بخش های مختلف اقتصاد استفاده ای نشود ارزش چندانی ندارد و بیشتر به آمار و ارقامی می ماند که برای فخرفروشی خوب است، در حالی که می تواند از ورود سرمایه ها به بورس برای رونق بخش های مختلف اقتصاد یاری گرفت.