براساس گزارش مرکز آمار ایران ، نرخ تورم سالانه تیرماه امسال برای خانوارهای کشور به ٤٤/٢ درصد رسیده که نسبت به ماه قبل، ١/٢ واحد درصد افزایش را نشان می‌دهد. نرخ تورم نقطه‌ای در تیرماه  ۱۴۰۰ هم به عدد ٤٣/٦ درصد رسیده است که در مقایسه با ماه قبل ٤/٠ واحد درصد کاهش‌یافته است. تورم نقطه‌ای به این معناست که خانوارهای کشور به‌طور میانگین ٤٣/٦ درصد بیشتر از تیر ١٣٩٩ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کرده‌اند.  طبق اعلام مرکز آمار نرخ تورم ماهانه تیر امسال به ٣/٥ درصد رسیده که در مقایسه با ماه قبل، ١/٠ واحد درصد افزایش داشته است. براساس اعلام این مرکز رشد ماهانه قیمت در تیرماه ۱۴۰۰ بیشترین میزان افزایش را در ۸ ماه گذشته داشته است که بیشتر ناشی از تورم کالاهای غیرخوراکی بوده است.
صندوق بین‌المللی پول نیز نرخ تورم در سال جاری میلادی را  برای کشور ۳۹ درصد تخمین زده، درحالی‌که نرخ تورم در سال گذشته را ۳۶.۵ درصد اعلام کرده بود. در دوسال گذشته تورم در ایران جهش زیادی یافته است و به‌همین‌علت بعضی از کارشناسان اقتصادی هم درباره شکل‌گیری ابرتورم در کشور هشدار داده‌اند. به‌طور میانگین نرخ تورم سالانه در جهان طی یک دهه گذشته در حدود ۵ درصد بوده، اما اقتصاد ایران در دهه ۹۰ به‌طور متوسط بیش از ۲۰ درصد تورم سالانه را تجربه کرده است.
اقتصاد کشور طی ۵۰ سال گذشته بالاترین نرخ تورم را در سال ۱۳۷۴ با نرخ ۴۹.۴ درصد به خود اختصاص داده است که تاکنون نرخ آن شکسته نشده است.
افزایش قیمت‌ها در حالی است که خردادماه سال قبل بانک مرکزی هدف تورمی را ۲۲ درصد
 تعیین کرده بود، اما تورم در پایان سال ۹۹ به بیش از ۴۰ درصد رسید. دولت در سال‌های اول آغاز به کار خود باوجود بعضی از گشایش‌های اقتصادی پس از برجام توانست برای مدتی نرخ تورم را کاهش دهد و نرخ ارز را کنترل کند، اما با شدت یافتن تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی نرخ تورم با افزایش نرخ ارز و عدم کنترل اقتصاد جهش یافت. 
شیوع کرونا و افزایش تحریم‌های آمریکا اقتصاد ایران را با چالش‌های زیادی روبه رو کرد و هزینه‌های زیادی را بر دوش دولت گذاشت و میزان کسری بودجه را افزایش داد.
  اولین تأثیر تورم، کاهش قدرت خرید مردم
ایران یکی از بالاترین نرخ‌های تورم را در جهان داراست و افزایش هزینه‌های زندگی مهم‌ترین عامل فشار روانی بر مردم محسوب می‌شود که به دنبال خود گرانی مسکن و اجاره را به‌عنوان دومین عامل مؤثر بر فشار مضاعف بر زندگی اقشار مختلف به همراه دارد. اولین تأثیر تورم در معیشت افراد کاسته شدن از قدرت خرید آن‌هاست که در بسیاری از مواقع آسیب‌های زیادی با خود به‌همراه می‌آورد و می‌تواند اقتصاد، کسب‌وکار، تولید و زندگی مردم را تحت‌تأثیر اثرات منفی خود قرار دهد. 
  انتشار بدون پشتوانه پول و رشد نقدینگی از دلایل رشد تورم 
یکی‌از دلایل رشد تورم، انتشار بدون پشتوانه پول و رشد نقدینگی است. طبق اعلام بانک مرکزی از آمارهای کلان اقتصادی در خردادماه، رشد شدید پایه ‌پولی و استقراض دولت از بانک‌ مرکزی در بهار سال ۱۴۰۰ شکل‌گرفته که منجر به شکل‌گیری افزایش انتظارات تورمی شده و نگرانی از رشد نقدینگی را با خود به‌همراه آورده است. 
براساس آمار بانک مرکزی در خردادماه پایه پولی رشد بیش از ۳۰ درصدی را به ثبت رسانده است. رشد ماهانه پایه پولی به حدود ۲.۳ درصد رسیده که تا پایان فصل بهار امسال به بیش از ۹ درصد افزایش‌یافته است. بااین‌حساب در صورت تداوم این رشد ماهانه تا پایان سال، پایه پولی رشد بیش از ۴۰ درصدی را در سال جاری تجربه خواهد کرد.
استفاده دولت از تنخواه بانک مرکزی در ماه‌های اخیر بر رشد شدید پایه پولی و انتظارات تورمی دامن زده است.
 براساس آمارهای مرتبط با متغیرهای پولی انتظارات تورمی که در ماه‌های اخیر روند کاهشی را طی می‌کردند، اکنون نشان‌دهنده افزایش انتظارات تورمی هستند.
 رشد تورم با افزایش نرخ دلار
از دیگر عوامل مهم در افزایش نرخ تورم در کشور بالا رفتن نرخ دلار است. به‌طور سنتی از سال‌های گذشته، تحولات نرخ ارز نقش اثرگذاری در تعیین میزان تورم و قیمت‌ها در ایران ایفا می‌کرده است. 
هر زمان نرخ ارز بالا می‌رود انتظارات تورمی هم به همان نسبت رشد می‌کند و هرگاه نرخ ارز کنترل و کاهش می‌یابد، انتظارات تورمی نیز پایین می‌آید. 
به‌همین‌دلیل همواره سیاست کنترل نرخ ارز یکی از مهم‌ترین روش‌های کنترل تورم محسوب می‌شود، اما تجربه نشان داده در سال‌های گذشته این سیاست نتوانسته به‌درستی نقش خود را ایفا کند و به همین علت ما جهش‌های دوره‌ای نرخ دلار را شاهد بوده‌ایم. 
مهم‌ترین اثر مستقیم افزایش دلار در زندگی مردم بر روی هزینه‌ها و قیمت کالاهاست.
 با بالا رفتن نرخ ارز، قیمت کالاهای وارداتی و واسطه‌ای هم زیاد می‌شوند که باعث افزایش هزینه تولید و گرانی در کالاهای تولیدشده  می‌شود و به‌این‌ترتیب همه کالاهای تولیدی و وارداتی که با نرخ ارز محاسبه می‌شوند، افزایش چند برابری پیدا می‌کنند. 
یکی‌از آسیب‌های جدی تورم در نا اطمینانی از قیمت‌های آینده، نوسان و عدم چشم‌انداز قابل پیش‌بینی در اقتصاد است. عدم ثبات در قیمت‌ها به نا اطمینانی بیشتر از تورم منجر می‌شود که یکی از مهم‌ترین‌ زیان‌های اقتصادی ناشی از تورم محسوب می‌شود. 
تورم از عوامل مهم در تضعیف تولید نیز در نظر گرفته می‌شود که باوجود عدم چشم‌انداز قابل پیش‌بینی و عدم ثبات در قیمت‌ها، تصمیم‌گیری را برای فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان دشوار می‌کند، چراکه قدرت ریسک و برنامه‌ریزی را از آن‌ها سلب کرده و عدم برآورد از آینده قیمت‌ها و تورم، باعث عدم تمایل در سرمایه‌گذاری و انجام فعالیت‌های تولید محور و درنتیجه بیکاری می‌شود. 
تورم باقی‌مانده در اوج بیش از ۴۰ درصدی که با کسری بودجه برای دولت آینده هم همراه است، برای بیشتر دهک‌ها که درآمد آن‌ها با افزایش نرخ تورم تناسب ندارد، منجر به بدترشدن وضعیت مالی آن‌ها و معیشت افرادی که دارای حقوق ثابت ماهیانه هستند، خواهد شد، چراکه تورم ماه‌به‌ماه افزایش پیدا می‌کند ولی درآمد افراد ثابت مانده است و به همین علت در قدرت خرید خانوارها و محدود‌شدن آن اثر مستقیمی می‌گذارد.