این بخشی از درد دل های گندم کاران و شالیکارانی است که از حاصل کار و تلاش یکساله شان ناراضی هستند و معتقدند کاشت برنج و گندم برایشان صرفه اقتصادی ندارد.

به گزارش پارس به نقل از ایسنا، شالیکاران که با هزینه های بالای تولید و بی مهری های مسئولان و بازار مواجهند، گاهی پیشنهاد دلالان برای ویلاسازی را برای گذران زندگی آرام تر بر ادامه شالیکاری ترجیح می دهند. گندم کاران هم که یکسال به انتظار روز برداشت و البته حساب و کتاب نشسته اند تا حاصل زحمت شان را درو کنند، بهای اندک خرید تضمینی گندم خستگی به تن شان می ماند.

شیرین پارسی – شالیکار نمونه شهرستان طالش استان گیلان - به ایسنا گفت: اگر به استان گیلان سفر کنید از کنار هر جاده اش که بگذرید، می بینید شالیزارهایی که تا پیش از این تامین کننده ی اصلی برنج کشور بودند به ویلاهای رنگارنگ تبدیل شده است.

به گفته وی این بیماری در مازندران پیش تر از این رخ داده بود و از سه سال اخیر تاکنون شالیزارهای استان گیلان نیز رها و خشک شده اند چراکه شالیکاران نمی توانند نان خود را از شالیزار تامین کنند؛ بنابراین زمین زراعی شان که میراث شان است می فروشند تا با سرمایه گذاری در کارهای دیگر مانند ویلا سازی درآمدی برای تامین زندگی خود کسب کنند.

کشاورزان هر روز پیرتر می شوند

این شالیکار نمونه معتقد است: در سال های اخیر علی رغم این که قیمت نهاده های کشاورزی بیش از ۳۰۰ درصد افزایش داشته و ماشین آلات و دستمزد کارگران بسیار گران تر شده هیچ گونه حمایتی از شالیکاران صورت نگرفته آنها همچنان با سیستم سنتی تولید دست و پنجه نرم می کنند که این باعث خود رغبت ورود نسل جوان به بخش کشاورزی را گرفته و میانگین سنی کشاورزان را روز به روز افزایش می دهد.

وی اظهار کرد: در کشور هایی مانند ترکیه کشاورزان حدود ۲۰ درصد از یارانه های دولتی برخوردارند و در کشور های پیشرفته همچون آمریکا و ژاپن بعضا تا ۶۰ درصد از این یارانه ها استفاده می کنند اما در ایران خبری از این حمایت ها نیست.

پارسی با ابراز تاسف از اینکه بی رغبتی شالیکاران حاصل سیاست گذاری نادرست و نبود حمایت از کشاورزان است، تصریح کرد: وقتی یک دلال با موبایلش سود های میلیونی از دسترنج کشاورزان جابه جا می کند شالیکاری با چه انگیزه ای چگونه در گرما، سرما، باران و برف در گل ولای شالیزار تولید کنند. از طرف دیگر برنج های نامرغوب هندی و پاکستانی حتی در شهرستان های برنج خیز کشور بازار را از آن خود کرده اند.

یدالله رشیدی - یکی دیگر از شالیکار نمونه استان گیلان - به خبرنگار ایسنا گفت: نهاده های تولید کشاورزان، حق و حقوق کارگران، هزینه های تولید مانند دستمزد کارگری با افزایش قیمت بسیاری همراه بوده است و این می شود که کشاورز دخل وخرجش با هم جور در نمی آید و دیگر رغبتی برای ادامه ی کشت برنج ندارد.

وقتی شالیکاران به پیشنهادات کلان دلالان پاسخ مثبت می دهند و شالیزار ها ویلا می شوند…

وی افزود: هنگامی که شالیکاران پس از یک سال رنج و تلاش محصول خود را می خواهند بفروشند شاهد بی ثباتی بازاری هستند و محصولشان به نازل ترین قیمت خرید می شود و پس از چند ماه نگهداری از زمستان این محصول را به بالاترین قیمت می فروشند.

این شالیکار نمونه استان گیلان ادامه داد: شالیکاران از تولید و فروش برنج سودی نمی برند در حالی که هزینه های بسیاری متحمل شده و حمایتی هم از دولت دریافت نکرده اند.

رشیدی گفت: این بی انگیزگی باعث می شود شایکاران به پیشنهادات کلان دلالان پاسخ مثبت بدهند و شالیزار های خود را به دست ویلاسازان بسپارند.

وی اظهارکرد: گرچه اخیرا دولت از ویلاسازی در شالیزارها جلوگیری می کند اما شالیکاران از آنجاکه تولید برایشان صرفه ندارد زمین های خود را به استخر های پرورش ماهی یا مزارع زارعت چوب تبدیل می کنند و با ادامه این وضعیت در سال های آینده دیگر نمی توان امیدی به دوام آوردن برنج ایرانی در بازار داشت.

بی ارزش بودن گندم ایرانی و ارز دولتی که به جیب کشاورزان خارجی می رود…

و اما گندم که محصول استراتژیک همه کشورهاست در کشور ما پس از سالها تلاش برای رسیدن به خودکفایی در تولید، بازهم گندم های خارجی نان مردم می شود چراکه گندم های ایرانی به دلیل ارزانی نان سفره های همسایگان می شود یا در جیره غذایی دام ها قرار می گیرد چون بعضا قیمت آن از کاه هم ارزان تر است…

ایرج کاشفی – یکی از گندم کاران شهرستان صحنه استان کرمانشاه – با ابزار نارضایتی از وضعیت تولید امسال، گفت: گندم کاران غرب کشور امسال با مشکلاتی مانند آفت سن و خشکسالی مواجه شدند اما این مشکلات برای آنها زمانی که قیمت های جدید اعلام شد، محسوس تر شد چراکه از طرفی این شرایط باعث شد نیمی از محصولشان که یکسال برایش زحمت کشیدند از بین برود و از طرفی هم کاهش محصول با قیمت های پایین، امیدی برای کشاورز باقی نگذاشت.

این گندم کار کرمانشاهی با گلایه از اینکه چگونه یک کشاورز می تواند با درآمد دو میلیون تومانی زندگی خود و خانواده اش را تا سال آینده بچرخاند، اظهار کرد: گرچه برخی کشاورزان برای افزایش درآمد خود در کنار گندم، نخود هم می کارند اما با شرایط آب و هوایی و ادامه بارش ها امیدی به سالم ماندن محصول نخود هم نیست.

کاشفی معتقد است: اگر دولت می خواهد از گندم کاران حمایت کند باید کودهای مورد نیاز آنها را به موقع به دستشان برساند این درحالیست که امسال به دلیل توزیع دیرهنگام کود، آفت های مختلف در محصول گندم بروز کرد و شیوع یافت. اکنون هم با قیمت پایین خرید تضمینی، زیان بیشتری برای کشاورزان رقم می زنند.

کورش غلامی - گندم کار کرمانشاهی در منطقه قصرشیرین - که خود کارشناس ارشد کشاورزی است، اظهار کرد: عراقی ها، مرغداران، دلالان و دولت خریداران گندم کشاورزان هستند که در این بین نهایتا کشاورزان ضرر می کنند.

به گفته وی دولت با اجبار می خواهد گندم های کشاورزان را به قیمت پایین بخرد و به همین دلیل محدودیت های تردد را برای کامیون های حامل گندم اعمال کرده است اما غافل از اینکه دلالان ایرانی و عراقی قبل از برداشت، محصول کشاورزان را پیش خرید کرده و شبانه آن را به انبارهای خود می برند.

ارز مرجع به گندم های خارجی می دهند ۲۰۰ تومان به گندم ایرانی، نه

این گندم کار با ابراز تاسف از اینکه ارزش محصول داخلی پایین تلقی می شود، گفت: مسئولان حاضر نیستند ۲۰۰ تومان بیشتر بابت گندم ایرانی بپردازند اما ارز مرجع برای واردات گندم های خارجی اختصاص می دهند که این سود به جیب کشاورزان خارجی می رود و کشاورزان داخلی همچنان از سود تولید بی بهره هستند.

وی تصریح کرد: در شرایطی که قیمت نهاده ها و عوامل تولید بالاست و یک کشاورز باید یک کیسه کود را که قبلا ۵۰۰۰ تومان بود ۵۰ هزار تومان بخرد، قیمت ۸۰۰ تومان هم برای هر کیلو گندم نمی تواند برای کشاورزان به صرفه و راضی کننده باشد.

غلامی با گلایه از نحوه خرید نامناسب گندم گفت: دولت به بهانه های مختلف مانند آفت زدگی و پایین بودن کیفیت و… از وزن گندم های تحویلی کشاورزان می کاهد تا پول کمتری به آنها بدهد. در صورتیکه دلالان و مشتریان عراقی بدون این بهانه تراشی ها پول مناسبی بابت گندم های کشاورزان می پردازند و کشاورزان هم برای فروش محصول خود به دلالان انگیزه بیشتری دارند.

یکی دیگر از مشکلاتی که این کارشناس ارشد کشاورزی به آن اشاره دارد، این است که ۲۰ روز تا یک ماه طول می کشد تا بهای دسترنج کشاورزان پرداخت شود درحالیکه دلالان ایرانی و عراقی بهای گندم را در مزرعه و سر باسکول به کشاورزان می پردازند.