به گزارش پارس نیوز، 

پیش از شروع بحث، الزامی است که تکلیف یک موضوع را روشن کنیم. تعامل با دنیا نه تنها ضروری است بلکه گسترش آن باعث رونق و سرمایه‌گذاری بیشتر می‌شود، اما اکنون که با قدرت بزرگ اقتصادی جهان درافتاده‌ایم و زورگویی‌های او منجر به اعمال تحریم و عبور از یک توافقنامه جامع بین‌المللی در حوزه اقتصاد شده است، چه باید بکنیم؟

این جملات اولیه را از این جهت نوشته‌ام که برخی طرفداران اقتصاد بازار آزاد که اتفاقاً تریبون روزنامه‌ای هم دارند، هنوز به‌رغم شعارهای لزوم اجماع همه نیروها در خروج از بحران‌های چهار گانه اقتصاد به دنبال دوگانه‌سازی هستند و گویی به دنبال حداکثرکردن سود خود در ایجاد نفاق هستند.

شاید تشکیل همین شورای عالی هماهنگی اقتصاد از نتایج همین سم‌پاشی‌های مکرر باشد که امیدواریم گامی در جهت همسوکردن نیروهای انقلابی و بهبود شرایط و چشم‌انداز اقتصاد شوند!

اما داستان چیست؟ برخی اقتصاددانان در همین شرایط که دولت درگیر مذاکرات سخت دیپلماتیک است ودر حوزه اقتصاد به اذعان دکتر نوبخت «تنها چیزی که زیاد داریم مشکل است و به‌رغم موفقیت‌ها و روندهای مثبت زیاد اذعان می‌کنیم که مردم ما لیاقت بیشتری دارند و دشمنان سعی می‌کنند چشمه ما که دلارهای نفتی است را بخشکانند.» همچنان به دنبال داستان حیدری و نعمتی‌کردن فضا هستند و معتقدند که برخی در داخل موافق عبور از برجام هستند و الا و لابد باید چشم امید بر اروپا داشت وگرنه به فنا می‌رویم و مخالفان این نوع نگرش هم متهم به جنگ‌طلبی هستند.

محض توجه این گروه که بیش از حد خوش‌بین هستند و اتفاقاً بخشی از آثار تورم انتظاری، نتیجه تزریق همین نوع نگاه اقتصادی به بنده دولت بوده است، چون تمام تخم‌مرغ‌ها را در سبد برجام جا داده‌اند، باید عرض کرد: خروج از برجام آورده‌ای اقتصادی برای ما ندارد، اما این حرف همانقدر از نگاه اقتصاد کلان واضح است که شرط‌بندی روی اسب مرده برجام هم باختن حتمی را به همراه خواهد داشت!

دوستان عاشق و علاقه‌مند به غرب توجه داشته باشند که پنج سال تلاش در گذاشتن همه تخم‌مرغ‌ها در سبد برجام اشتباهی محض بوده که نتایج آن اکنون ملموس و غیرقابل پنهان‌کاری است و در پنج ماه آینده هر آنچه در این چند سال به نام نرخ رشد به خورد مردم داده‌اید، بر باد خواهد رفت، بنابراین بدانید که اگر کسی از اقتصاد بی‌برجام سخن می‌گوید، توجه به نیمه پر لیوان است. آن نیمه‌ای که اتفاقاً مربوط به مردم و مسئولان و حاکمیت ماست، نه کاسه گدایی‌ که شاید! اروپایی‌ها از سر صدقه در آن سکه‌ای بیندازند.

چه اصراری دارید که همچنان بر اشتباه خود پا فشاری کنید و دوگانه حامیان برجام و مخالفان برجام راه بیندازید؟ چه! آنکه اگر باید طلبکاری هم وجود داشته باشد، یقیناً آنهایی نیستند که هنوز به دنبال روغن ریخته و کوزه شکسته برجام هستند! این کارشناسان باید از خود سؤال کنند خروج از برجام هزینه بیشتری دارد یا معطلی پنج‌ساله یک کشور با سیاست های پولی - مالی و بدتر شدن محیط کسب و کار برای مولدان؟

بیایید به جای فرار از مسئولیت و انداختن تقصیرها بعد از پنج سال بر گردن دیگران و دشمنان خیالی دست‌ساز، با واقعیت روبه‌رو شوید و به مردم و مولدان داخلی میدان بدهید. چرا باید در مدت کمتر از سه ماه 20میلیارد دلار ثبت‌سفارش داشته باشیم؟ چرا همچنان با تصمیمات غلط اصرار بر زایش رانت دارید و سر سفره رانت برای رد گم‌کردن دیگران را مقصر جلوه می‌دهید و داستان حیدری و نعمتی راه می‌اندازید؟

از قدیم راست گفته‌اند که بدهکار را که به حال خود گذاشتی، طلبکار می‌شود!

انتهای یپام/