گروه تحلیلی خبری" پارس"_ محمدجواد هاشم پور: روحانی روز گذشته در پنجاه و هفتمین مجمع سالیانه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران درحالی از ضرورت اعتماد میان مردم و مسئولان سخن گفت که همزمان منتقدان دولت را به کم عقلی متهم کرد. هرچند دلیل کم عقل بودن منتقدان از نظر آقای رئیس‌جمهور اعتراض به مسائل و مشکلات اقتصادی است که مردم با آن درگیر هستند.

البته اطلاق لفظ کم عقل به منتقدان تنها اظهارات آقای رئیس‌جمهور نبود و وی در ادامه سخنانش انتقادات منتقدانش را مخالفت و مبارزه با دولت نامید و اظهار داشت:« مبارزه با دولت معنی ندارد، مبارزه با دولت یعنی مبارزه با منافع ملی و منافع یک ملت، ضربه زدن به امید یک ملت به اعتماد مردم است.» بنابراین شاید یادآوری سخنان وی در اولین جلسه‌ تنفیذ در سال 92، در این روزها برای مفید فایده باشد. آن روزهایی که از بستن دهان منتقدان به خدا پناه می‌برد.

ای کاش رئیس‌جمهور به جای کم عقل خطاب کردن منتقدان دولت و از میان بردن مفهوم نقد در جامعه به واسطه قرار دادن منتقدان در مقابل منافع ملی، با تلاش بیشتر و محقق کردن وعده‌های انتخاباتی، نظر تمامی صاحب نظران را تامین می‌کرد.

جامعه فهیم ایرانی قطعا توانایی تشخیص میان نقد دولت و مبارزه با دولت را خواهد داشت. اگر امروز رئیس جمهور قدم در راهی بگذارد که دولت سازندگی در دوران هشت ساله خود با مخالفین و منتقدین در پیش گرفت، قطعا به اعتماد میان مردم و مسئولین ضربه خواهد زد و مردم اگر دولت را صادق و باادب‌تر بیابند بی‌شک به آن احترام بیشتری خواهند گذاشت و اعتماد بیشتری خواهند کرد. بدون تردید منتقدان نیز بخشی از بدنه فعال ملت هستند که اگر امروز به دولت خود بی‌اعتماد شده‌اند، باید دلایل آن را در حقایق اقتصادی امروز جامعه جستجو کرد، نه آنکه با زبان کنایه آنان را کم عقل خطاب کنیم.

 کم عقل خطاب کردن منتقدان اقتصادی دولت از آنجایی نشأت می‌گیرد که آنان تک رقمی شدن نرخ تورم را به بهای به کما رفتن اقتصاد کشور شایسته نمی‌دانند. وقتی که رکود سراسر بازار کار و صنعت را فرا بگیرد و تولیدی‌های خرد و کلان یکی پس از دیگری به تعطیلی بگرایند دیگر تجارتی در کار نخواهد بود تا تورمی به وجود بیاید. این رویکرد مثل این می‌ماند که شما با تعطیل کردن تمام بازار مدعی مبارزه با گرانفروشی شده باشید. بله اگر تمام بازار را تخته کنیم، عملا گرانفروشی نیز متوقف خواهد شد اما در کنار گران فروشی زندگی مردم و اوضاع تجارت نیز به رکود کشیده خواهد شد.

اینکه دولت با حاکم کردن رکود بر فعالیت‌های اقتصادی، مدعی تک رقمی کردن نرخ تورم در کشور می شود، نمی‌تواند صاحب نظران اقتصادی را قانع کند که دولت به وظایف خود در حوزه اقتصاد عمل کرده است.

جامعه فهیم ایرانی قطعا توانایی تشخیص میان نقد دولت و مبارزه با دولت را خواهد داشت. اگر امروز رئیس‌جمهور قدم در راهی بگذارد که دولت سازندگی در دوران هشت ساله خود با مخالفین و منتقدین در پیش گرفت، قطعا به اعتماد میان مردم و مسئولین ضربه خواهد زد.

ای کاش ریاست جمهوری به جای کم عقل خطاب کردن منتقدان دولت و از میان بردن مفهوم نقد در جامعه به واسطه قرار دادن منتقدان در مقابل منافع ملی، با تلاش بیشتر و محقق کردن وعده‌های انتخاباتی، نظر تمامی صاحب نظران را تامین می‌کرد.

این یک سوال اساسی است که آیا با ارائه آمارهای مثبت از سوی مسئولین اجرایی کشور، اوضاع معیشتی مردم نیز بهبود خواهد یافت؟ آیا مردم نمی‌توانند وضعیت اشتغال فرزندان خود را ارزیابی کنند و آیا ملت قادر به تشخیص رکود مرگبار بازار نیست؟

در پایان باید گفت هرگز زیبنده نیست که بالاترین مقام اجرایی کشور که سخنانش باید الگوی مشق شب کودکان این مرز و بوم باشد، آمیخته به چنین عبارات ناشایست و ناخوشایندی شود. بهتر آن بود که رئیس جمهور با پذیرش واقعیت های موجود در جامعه، دست یاری به سوی منتقدان دراز می‌کرد و در کمال ادب و احترام از نظرات آنان برای صیانت از منافع ملی مدد می‌جست.