پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی دزفولی- هفته قبل تحریم های جدید علیه ایران تصویب شد که مهم ترین و جامع ترین تحریم های تمامی چهار دهه اخیر علیه ایران است. اینکه سپاه به عنوان مهم ترین نهاد امنیتی کشور که در حوزه سازندگی هم حضور جدی دارد تحریم شده است و بر اساس FATF که سال گذشته به امضاء ایران رسید بانک های داخلی ما حق مشارکت مالی با این نهاد را دیگر ندارند یعنی خود تحریمی داخلی که عملا سپاه را محدود می کند و هم باعث توقف فعالیت های عمرانی کشور که سپاه در آنها نقش دارد می شود و این یعنی ضربه پذیر شدن کشور.

اگر بانک ها هم به صورت مخفیانه با سپاه فعالیت ها را ادامه دهند که تحریم می شوند و کشور با بحران اقتصادی ارزی گسترده ای مواجه می شود که رابطه اقتصادی با جهان قطع می شود و نرخ ارز افزایش چشمگیر می یابد و همین مختصر پول نفت هم دیگر وارد کشور نمی شود. یعنی یک بن بستی که در نهایت نظام از آن متضرر می شود.

با چند کارشناسی که در هفته های اخیر صحبت کرده ام همه یک نظر واحد داشته اند. پس از صنعت هسته ای به دلیل اتفاقاتی که در سال های 90 و 91 رخ داد و اینگونه وانمود شد که مشکلات اقتصادی و بین المللی کشور به هسته ای باز می گردد و اگر هسته ای نباشد مشکلات حل می شود! و باعث توافق برجام و توقف صنعت هسته ای و تبدیل آن صرفا به ماکتی شد، حالا در ادامه همان زمینه چینی ها در برجام و مکمل آن با FATF این بار سپاه به عنوان رکن رکین نهاد امنیتی کشور و یکی از بازوان سازندگی هدف اصلی است تا با اتفاق افتادن بحرانی شبیه به نیمه دوم سال 91، اینبار مقصر را سپاه جلوه دهند و به جامعه بگویند اگر خواهان حل شدن بحران اقتصادی کشور هستید پس به این سو باید برویم که سپاه منحل شود تا بانک های کشور دیگر نیازی نباشد با سپاه (به عنوان یک سازمانی که آمریکا آن را تروریستی می داند) همکاری کنند و بانک های ما هم تحریم بین المللی نباشند و مسائل حل شود.

این ها یعنی برجام و اتفاقات سال های 92 و 93 زمینه ای شد برای چیدن یک زیربنایی تا آرام آرام به بهانه موضوع هسته ای زیربناهای اقتصادی و امنیتی کشور هم آسیب پذیر تر شود و این دور باطل همچنان ادامه می یابد.

آمریکا در مدت اخیر هم انقدر در تحریم ها جدی بود که حتی تهدیدات فرماندهان ارشد سپاه در صورت تصویب تحریم ها کارگر نیفتاد و تحریم ها با رای بالا تصویب شد و بازی جدیدی آغاز شده است که احتمالا تا چند ماه آینده اثرات آن بر اقتصاد ما آشکارتر می شود.

تا زمانیکه بانک ها و اقتصاد ما انقدر آسیب پذیر است و تفکر کنار آمدن با غرب بر سر مصالح ملی در میان ما جاری است و تفکر ما دقیقا آن چیزی است که در زمین بازی دشمن ما تعریف می شود، حکایت همان حکایت سابق است. سال 91 تاثیرات آن را دیدیم و درس عبرت نشد و باز احتمالا سال 96 همان بازی تکرار می شود. بازی خطرناکی که در نهایت می تواند به بودن یا نبودن اصل نظام برسد! اقتصاد و نظام غلط بانکی همچنان پاشنه آشیل ماست.

اتفاق بامزه اینجاست که وقتی برجام دائما نقض می شود و ما تحریم می شویم اما باز خود را به برجام متعهد نشان می دهیم و می گوئیم حاضر با تعامل با آمریکا و اروپا هستیم، ناخواسته این پالس به طرف های مقابل می رسد که ایران نیاز به این روابط دارد و هرچقدر فشارها را بیشتر کنیم باز ایران ادامه می دهد و حاضر به ایستادگی و واکنش تند نیست. نتیجه می شود همین که در طی 2 سال اخیر که از برجام گذشته است هم از نظر کمیتی و هم کیفیت شاهد بیشترین تحریم ها بوده ایم اما باز به مسیر اشتباه ادامه دادیم و باز آمریکا ما را تحریم کرده است و گشایش اقتصادی هم حاصل نشده است.

در مجموع تفکری که باعث برجام شد اگر در ابتدا شبیه گوله برف و کوچک بود اما در طی این مدت تبدیل به توده برفی بزرگی شده که هرچه به پیش می آید بزرگ و بزرگتر می شود و در نهایت می تواند خیلی از داشته ها و دستاوردهای 40 سال اخیر را از بین ببرد.

صنعت هسته ای و صنعت موشکی و سپاه تازه ابتدای راه است. با این تفکر سرانجام نظام به دوراهی بودن یا نبودن خواهد رسید.