پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سیدامیر سیاح-  در روزهای اخیر، انتشار بخشی از فرمایشات رهبرانقلاب در انتقاد از استفاده برخی روحانیون از خودروهای گران‌قیمت، توجه محافل اقتصادی سیاسی را به خود جلب کرده است. رهبر انقلاب در حاشیه درس خارج فقه خود فرموده‌اند: «بعضی آقایان با ماشین 200 میلیونی به درس می‌آیند. عقل من که قد نمی‌دهد! طلبه و ماشین 200 میلیونی؟ اگر هم پول داشته باشی هم اسراف و حرام است.»

انتشار این فرمایش، این سؤال را ایجاد کرده است که حد تولید، نگهداری و بهره‌مندی از ثروت در نظام اسلامی کجاست و میان مردم عادی و مسوولان نظام در این‌باره تفاوتی وجود دارد؟ نگاهی به منابع فقهی نشان می‌دهد چکیده نگاه مکتب تشیع به ثروت به این ترتیب است؛

تولیدثروت در نظام اسلامی، عبادت است. تلاش برای معاش خانواده از آن هم بالاتر و در حد مجاهده در راه خداست. برعکس ثروتمندی، زهد و گوشه‌گیری از نعمت‌ها و ترک دنیا یا ضایع کردن مال و فقیرنمایی برای مردم عادی، نهی شده است.

در اسلام، داشتن ثروت مباح است، هر شهروندی می‌تواند ثروت حلال داشته باشد. ثروتی که از راه غصب و ربا و قمار و... به‌دست آمده باشد، توسط حکومت ضبط می‌شود. بخشی از ثروت و درآمد نیز ‌به‌عنوان مالیات‌های شرعی و قانونی، حق حکومت اسلامی است.

در اسلام، داشتن ثروت حلال که مالیات‌های آن هم پرداخت شده، هیچ محدودیتی حتی از نظر حجم و مقدار، ندارد اما در نگهداری و استفاده از ثروت، حدودی اخلاقی و حکومتی تعیین شده است. چند حد مهم اخلاقی ثروت یکی نهی دل‌بستن به ثروت است و دیگری غفلت و بی‌تفاوتی به فقرا به‌خصوص فقرایی در فامیل و همسایه. مؤمن می‌تواند و بهتر است ثروتمند باشد اما باید همیشه آماده دل‌کندن از آن در راه خدا باشد. مؤمن ثروتمند در کنار فامیل و همسایه فقیر یعنی کسی که نیازهای اولیه (خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش) خود و خانواده‌اش را نمی‌تواند تأمین کند، قابل قبول نیست و اسلام توصیه کرده صاحب ثروت باید ثروت خود را امانت و ودیعه الهی تلقی و فامیل و همسایه فقیر را در ثروتش سهیم کند.

سومین محدودیت ثروت در نگاه اسلام، جمع آوری و تفاخر به ثروت و سوزاندن دل ضعفاست. رفتاری که قارون بروز می‌داده و در اسلام به شدت نهی و انذار شده است. جالب اینکه قارون مدعی بود ثروتش را با تدبیر و قوه‌کارآفرینی خود به‌دست آورده اما از آنجا که با برگزاری مانور تجمل، دل فقرا را می‌سوزاند، صاحب‌واقعی ثروت؛ او را در همین دنیا به حالتی سخت و دردناک عذاب کرد و با همه اموالش توسط زمین بلعیده شد.

در سیره علوی، برخورداری و تمتع شهروندان و مسوولان نظام اسلامی از ثروت با هم تفاوت می‌کند. در مکتب علوی، حاکم نظام اسلامی حتی اگر ثروت شخصی داشته باشد، حق ندارد مانند ثروتمندان زندگی کند بلکه باید زندگی و برخورداری خود را در سطح اقشار ضعیف قرار دهد. هم ثروتمندی برای حاکم اسلامی تقبیح شده و هم همنشینی با ثروتمندان. اینکه اوضاع و احوال امروز شهروندان و به‌خصوص مسوولان جمهوری اسلامی از نظر تولید، نگهداری و بهره‌مندی از ثروت، چقدر با آموزه‌های اسلامی و علوی نزدیک است، بماند!