از شمالی ترین نقطه کشورکه سرمای سخت وسوزناکی دارد تا جنوبی ترین نقطه کشور که این روزها از سرمای شدید دست کمی از شمال کشور ندارد به گاز وابسته کرده ایم.تنها به یک دلیل. گاز در دسترس ماست.

 

جریان گاز وارداتی کشورمان از ترکمنستان به دلیل کارشکنی این کشور و در اوج سرمای زمستان قطع می شود.خیالی نیست و از مردم می خواهیم نگران نباشند چون که گازمخزن مشترک همچنان برای ما مایه قدرت است.

 

درحال‌حاضر روزانه بیش از ٧٠٠ میلیون مترمکعب گاز در کشور تولید می‌شود که حدود ٥٠٠ میلیون مترمکعب آن از پارس جنوبی تامین می‌شود.

در مسابقه پرتنش ایران و قطر در برداشت سریع ازمخزن مشترک ؛ما برداشتمان را شتاب دادیم و حالا با افتخار باید گفت به حریف قدرتمندمان نزدیک و برابر شده ایم.

 

حالا نه تنها ترکمن ها بلکه دنیا هم اگر بخواهد ما را در انرژی تهدید کند بدون شک آسوده تر از همیشه هستیم و بیانیه خواهیم داد جای نگرانی نیست و ما گاز داریم.

 

نویسنده این نوشتار که خود در متن ماجراها و زحمات شبانه روزی کارگران و کارکنان شرکت های نفت و گاز هست رسیدن به این مرحله از استقلال انرژی را عزتمند وپرغرور می داند و به همه همکارانم خسته نباشید می گویم.اما یادداشتم را با یک پرسش سخت تر از سرمای سخت این روزهای کشور ادامه می دهم. اگر گاز پارس جنوبی تمام شد... و زمستان و سرما هم همچنان بر ما ماند...؟؟ اشکالی ندارد اگر پاسخم دهید 'چو فردا بیاید فکر فردا کنیم'.اما اگر مدعی دور اندیشی اجرای برنامه های توسعه و چشم انداز ۱۰ ساله و۲۰ ساله هستیم ؛با این واقعیت چه خواهیم کرد.

 

در حال حاضرتولید گاز بزرگترین پالایشگاه گازی کشوردر شهرستان جم که زمانی بزرگترین پالایشگاه گازی خاورمیانه نیز شناخته می شد به شدت افت کرده است و تا نصف کاهش یافته است و همچنین گفته می شود پس از۱۰ سال دیگرمیزان تولید گازی پارس جنوبی ٤٠ تا ٥٠ درصد کاهش خواهد یافت و تولید در آنجا نیز به سراشیبی می افتد.

 

همان قدر که برای برداشت بیشتر از مخزن مشترک؛ با آزمون وخطا ،تدبیر وگاهی هم بی تدبیری،تحریم ها و تلاش ها به هر در و دیواری زدیم تا آنچه سهم نسل های آینده هم بود ناچارا و به خاطر اینکه از رقیب عقب نمانیم برداشت کنیم؛آیا برای روزهایی که خبری از گازهم نیست تدبیری اندیشیده شده است؟ منابع طبیعی کشور ما مهمترین سرمایه خفته و پنهان ماست اما منابع طبیعی تنها گاز و نفت نیست.در سال های سخت پیش رو و بخصوص نسل های آینده با این چالش تنش زا چگونه مواجه خواهند شد.

 

در روزهای سرمستی مان و سال های پرآبی کشور به فکر امروزمان نبودیم و اکنون همه نگران 'جنگ آب' هستیم وخطراتی که نشانه های آن سال هاست مناطقی از کشور را فرا گرفته است.

 

اگر تدبیری اندیشیده نشود و از انرژی های جایگزین استفاده نکنیم در آینده ای نه چندان دور همین نگرانی درحوزه گازی نیز کشور را فراخواهد گرفت.در سرمای جانسوز واستخوان سوز آن روزها نمی توانیم با یک بیانیه همه را به آرامش دعوت کنیم.همه بدانیم امروزهمان فردایی است که شعار می دادیم 'چو فردا رسد فکر فردا کنیم...'