کمتر از پنج سال است که در سراسر کشور و در کنار ساختمان‌های بلند و آسمان خراش‌های عصر جدید، فروشگاه‌ها و پاساژهایی را می شود دید که روز به روز بر تعدادشان افزوده  می‌شود و رد پای حضورشان را برخلاف گذشته نه فقط در مناطق اعیان نشین بالای شهر که حتی در پایین شهر و لا به لای زندگی قشر متوسط جامعه هم می‌توان پیدا کرد. فروشگاه‌های مجللی که به محض اینکه پایتان را در آن‌ها می‌گذارید انگار وارد دنیای دیگری شده‌اید دنیایی که زرق و برق هرکدام از کالاهای رنگارنگش توانایی این را دارد که هرلحظه نگاهتان را از جایی به جایی دیگر ببرد. بنای همه این فروشگاه‌های زنجیره‌ای را با پول و سرمایه‌های کلان ساخته‌اند برای همین هم اگر به پشت پرده آن‌ها نگاهی بیندازید می‌بینید که آن‌ها درکنار همه درآمدهای میلیاردی، هزینه‌ها و خرج‌های میلیاردی هم دارند.یکی از کارکنان همین فروشگاه‌ها برایمان از دور ریزهای میلیاردی فروشگاهشان گفت. دورریزی که به خودی خود یا می‌تواند با قیمت کمتر به مشتری عرضه شود و یا مایحتاج نیازمندان زیادی را تأمین کند.
 
فروشگاه ما روزانه 3میلیارد تومان درآمد دارد
 
روزانه در مکان‌های تجاری بزرگ حجم زیادی از کالا در رفت و آمد است تا مرحله‌های مختلفی را از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری طی کنند و در هیبتی پر زرق و برق در قفسه‌های فروش جا بگیرند و درنهایت در مقابل دیدگان مشتری حاضر شوند. اما نکته‌ای که نباید از آن چشم‌پوشی کرد این است که در طول خرید و فروش همه این کالاهای مصرفی چه در محصولات خوراکی و چه در محصولات بهداشتی همیشه مواردی پیدا می‌شوند که مابین این آمد و شدها شاید دچار زدگی و یا هر ایرادی باشند که شکل و شمایل آن‌ها را از چیزی که باید باشد دور می‌کند. اتفاقی که در نگاه اول اتفاق چندان مهمی به نظر نمی‌رسد اما همین که پای صحبت‌های کارکنان این فروشگاه بنشینید از هدر رفت رقم‌هایی باخبر می‌شوید که شاید شما را شگفت زده کند تا جایی که یکی از آن‌ها درباره این اتفاق این طور می‌گوید:«خب مسلماً راه اندازی این فروشگاه‌ها هزینه‌های زیادی می‌برد و خب در کنار این هزینه‌های زیاد. باید انتظار داشت که درآمدهای نسبتا بالایی هم داشته باشند مثلا در جایی که من دارم کار می‌کنم شعبه تهران است و این شعبه در روزهای معمولی و عادی‌اش چیزی حدود سه میلیارد تومان درآمد دارد که  در کنار همه این خرید و فروش‌ها حجمی هم به کالاهایی اختصاص پیدا می‌کند که در بسته‌بندی  مشکل دارند و به همین دلیل از قرار گرفتن در سبد فروش کنار گذاشته می‌شوند.»
 
بیشتر از یک میلیارد از محصولاتمان را می‌سوزانیم
 
اگر هرکدامتان برای یک‌بار هم چرخی در این پاساژها زده باشید می‌توانید به ظاهر تشریفاتی و مجلل هرکدام از این مکان‌های تجاری پی ببرید پاساژهایی که شاید هیچ‌کدامشان شبیه بازارهای سنتی قدیم نباشد تا کسبه همه کالاهایشان را«در هم» در اختیار مشتریان بگذارند. برای همین هم در نظر اول شاید کمی منطقی به نظر برسد که هرکدام از این کالاهایی که در بسته‌بندی دچار زدگی یا مشکل هستند برای حفظ ظاهر شیک و مجلسی قفسه‌های فروش، کنار گذاشته شوند. اما قسمت غم‌انگیز ماجرا نگاه مسئولان این فروشگاه‌ها به این کالاهای مصرفی است نگاهی که به صرف یک زدگی ساده کارایی آن‌ها را از محصول، به ضایعات تبدیل می‌کند.«ما بین کالاهای مختلفی که از شرکت‌های مختلف به دست ما می‌رسد همیشه محصولاتی هستند که دچار مشکل‌اند مثلا اگر کیسه برنجی باشد که فقط قسمتی از جلد مشمایی کیسه آن کنده شده باشد حتی اگر خود برنج سالم باشد یا حتی وزنی از آن کم نشده باشد کنار گذاشته می‌شود تا به دور ریز تبدیل شود نه فقط برنج که حتی محصولات دیگر هم شامل همین موضوع هستند حالا می‌تواند بسته‌بندی برنج باشد یا مثلا خمیردندانی که بسته‌بندی آن کثیف شده است؛ البته الان وضع نسبت به یکی دو سال گذشته خیلی بهتر شده چون قبلا طوری بود که مثلا اگر در باکس رب، یکی از قوطی‌ها دچار مشکل می‌شد نه فقط آن قوطی که کل باکس را دور می‌ریختند. اما الان خدا را شکر اوضاع بهتر است. برای همین اگر بخواهیم حدودا رقمی از این دورریزها و ضایعات بگوییم در فروشگاه هایمان هر شش ماه چیزی حدود 200میلیون و سالانه بیشتر از یک میلیارد کالا داریم که تبدیل به ضایعات می‌شوند.»
 
از لحاظ زمانی برایمان به صرفه نیست،تخفیف در نظر بگیریم
 
«اهالی فروشگاه ترجیحشان این است که این محصولات را تبدیل به ضایعات کنند برای همین آن‌ها را آتش می‌زنند و یا از بین می‌برند و این‌طور استدلال می‌شود که اگر بخواهیم این کالاها را ارزانتر بفروشیم و تخفیف در نظر بگیریم تا با قیمت پایین‌تر به فروش برسند باید وقت زیاد و هزینه زیادی برای  تفکیک و فروش آن‌ها در نظر بگیریم» استدلالی که وقتی با آن رو به رو می‌شوید با یک سوال بزرگ رو به رو می‌شوید آن‌هم اینکه شاید بتوان همان هزینه‌ای را که صرف جداسازی و به آتش کشیدن این محصولات کرد، صرف جداسازی و تخفیف برای مشتری کرد یا حداقل به‌جای دور ریختن و سوزاندن، آن‌ها را در اختیار افراد نیازمند گذاشت.«اما باید به این نکته هم اشاره کنم که در خیلی از مواقع ما با این مشکل هم رو به رو هستیم که مثلا شرکت تولیدکننده با ما طی می‌کند و قول می‌دهد که برگشتی‌های این محصولاتش را قبول می‌کند و می‌پذیرد برای همین هم ما آن‌ها را کنار می‌گذاریم به امید پس گرفتن، ولی از طرف آن‌ها اقدامی نمی‌بینیم برای همین هم در بعضی مواقع وقتی بخواهیم برای این محصولات تخفیف در نظر بگیریم می‌بینیم که تاریخ انقضای آن‌ها گذشته است.»
 
این فروشگاه‌ها از خیریه‌ها استقبال می‌کنند
 
وقتی شروع می‌کنیم به حرف زدن درباره پیشنهادهای جایگزین برای دور ریختن این محصولات، به موردی می‌رسیم که شاید در نگاه ایده آل بهترین نوع جایگزین باشد. آن هم اهدای این محصولات به مراکز خیریه است.محصولاتی که طبق گفته کارکنان این فروشگاه‌ها شاید در بسته‌بندی و شکل و شمایل، خیلی شسته و رفته به نظر نرسند اما به لحاظ کیفیت فرقی با دیگر محصولاتشان ندارند.«اسراف این محصولات در هر صورت اتفاق چندان خوشایندی به نظر نمی‌رسد چون هر کدام از این کالاهای دور ریز می‌توانند نیاز آدم‌های زیادی را برطرف کنند تا جایی که من خبر دارم نه فقط فروشگاه‌ ما که حتی در سایر مکان‌های تجاری اوضاع نه به این شکل که حتی وخیم‌تر و بدتر است. تا جایی که من فکر می‌کنم شاید مسئولان خود فروشگاهها زمانی را برای پیدا کردن مکان‌های خیریه پیدا نکنند ولی اگر خود این مؤسسات خیریه سری به مراکز مختلف این فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزنند آن‌ها هم حتماً از کمک کردن به آن‌ها و در اختیار گذاشتن این محصولات استقبال می‌کنند.»