پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- منابع مالی بانک ها با سرعت شدیدی به سمت بازار دلالی سوق داده می شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، طی بررسی های آمارهای از وضعیت منابع و مصارف 9 بانک بزرگ دولتی و خصوص نشان دهنده آن است که بانک ها به شگردهای مختلف منابع مالی جاری در کشور را جمع آوری و بخش عمده ای از این منابع مالی را به دلایل سوددهی بیشتر مدت زمان کمتر برای بازگشت پول و همچنین ریسک اعتباری کمتر، به بخش بازرگانی و خدمات اختصای می دهند. 

نتیجه این مهم تقویت بازار دلالی، عدم تمایل سرمایه گذاران برای ورود به بخش تولید و کشاورزی و در نهایت تحت الشعاع قرار گرفتن اقتصاد کلان کشور از روند موجود و عدم تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی خواهد بود. 

در پی سیاست های اقتصادی(مدت زمان انعقاد قرارداد و نرخ سود دهی )به کار رفته از سوی بانک ها بیشترین میزان مصرف منابع مالی در بخش بازرگانی و خدمات سرمایه گذاری شده است. 

بانک های کشور در پایان هر فصل، اطلاعات پایه ای و مهم خود را در قالب سپرده ها، تسهیلات و ... با یکدیگر مبادله کرده و با توجه به فضای رقابتی موجود، هر کدام از این مجموعه ها می کوشند تا با ارائه آمار بهتر، وضعیت مناسب تری از خود نشان دهند. 

هر چند که از منظر برخی فعالان اقتصادی بسیاری ازبانک های کشور ورشکسته بوده و آمارهای ارائه شده در واقع حساب سازی به منظور عدم شفافیت صورتهای مالی آنهاست اما با توجه به اهمیت موضوع و بر اساس همین آمار که در خوش بینانه ترین حالت تهیه شده، به دلیل این که در بخش هایی مثل بازرگانی و خدمات، نرخ سود تسهیلات بالا ؛ بازگشت پول سریع تر و ریسک اعتباری پایین می باشد. لذا حجم عمده ای از منابع مالی بانک ها در این بخش به مصرف می رسد. 

در نتیجه با رونق بازار دلالی ، سایر بخش های کشاورزی، تولیدی و حتی صنعتی کاهش پیدا کرده که این امر در صورت استمرار و افزایش ، مغایر با سیاست های اقتصاد مقاومتی بوده و شرایط اقتصادی مناسبی را برای کشور رقم نخواهد زد.

جادوی بازار بین بانکی

بازار بین بانکی محلی است برای تامین مالی کوتاه مدت بانکها بین خودشان، بدون تکیه بر بانک مرکزی

به زبان ساده هر بانکی ،شب، موقع بستن صندوق ، کم آورده باشد، می تواند از بانک دیگر قرض کند تا فردا. به بیان دیگر همه بانکها مثل یک سیستم یکپارچه به هم پیوسته اند و مازاد یکی بدهی دیگری را در کوتاه مدت می پوشاند.

در ایران اتفاقات مهم و عجیبی در بازار بین بانکی می افتد که فهمیدن آن فهم از عملکرد نظام بانکی را افزایش می دهد.

نخست آن که حجم کم آوردن شبانه بخشی از نظام بانکی  و استقراض از بانک های دیگر به سرعت بالا رفته. مقدار معاملات در بازار بین بانکی از سال ٩٣ به ٩٤ دو برابر شده و از یک تریلیون تومان به دو تریلیون تومان رسیده است. این یعنی به طور متوسط هر شب، دخل بخشی از سیستم بانکی ٧ هزار میلیارد تومان کم آورده و بخش دیگری آن را پوشانده. دو برابر سایز کل دارایی های یک بانک متوسط!

دوم آن که انها که دخلشان کم آورده عموما بانکهای خصوصی  هستند و هفتاد درصد وام گیری اضطراری در این بازار توسط خصوصی هاست در حال که تنها ٤٠ درصد از سپرده گذاری در این بازار  توسط خصوصیهاست

در موقعیتی معکوس بانکهای دولتی تنها ١١ درصد از این بازار وام می گیرند اما بیش از ٣٠ درصد منابع این بازار را تامین می کنند. با توجه به انکه در مورد سایر بازیگران این بازار عملا سهم سپرده گذاری و وام گیری از این بازار متعادل است می توان تفسیر کرد کل  ٢٠ درصد مازاد وام دهی بانکهای دولتی صرف نجات بانکهای خصوصی می شود. یعنی هر شب حدود ١٥٠٠ میلیارد تومان از منابع بانکهای دولتی در قالب وام اضطراری صرف تراز شدن دخل بانکهای خصوصی می شود.

اگر بدانیم منابع بانکهای دولتی همان منابعی است که برای مسائل توسعه ای کشور به انها داده شده است، این سوال پیش می اید که چرا منابع دولتی در این حجم و با این تواتر باید صرف نجات بانکهای خصوصی شود به جای آنکه بانکهای خصوصی، این وام گیرندگان همیشه در اضطرار فکری به اصلاح مدیریت خود کنند؟