پايگاه خبري تحليلي «پارس»- جواد غياثي- پيش از اين چندين تجربه فقرزدايي در کشورهاي مختلف را مورد بررسي قرار داديم و درسهايي از آنها آموختيم در اين گزارش ضمن بررسي يک تجربه ديگر، خواهيم آموخت که چگونه مي توان از تجربياتي که ساير جوامع داشته اند (و قبلا در اين ستون بررسي شده اند)، استفاده کرد.

بدين منظور تجربه کشور تايلند جالب توجه است. تايلندي ها که مي خواستند از تجربه بنگلادش و فيليپين و برخي ديگر از کشورها در ايجاد صندوق هاي اعتبارات کم بهره براي فقرا استفاده کنند به خوبي ويژگي هاي مهم طرح ها را شناسايي کردند و پس از بحث و بررسي طرحي مناسب خود را برگزيدند.بر خلاف ساير کشورها در تايلند، دولت پيش قدم بود که خود با مشکلات متعددي مثل عدم شناخت صحيح جامعه، کوتاه مدت بودن سياست ها و امکان تغيير سريع مواضع و از همه مهمتر منطبق‌نبودن طرح با شرايط جامعه مواجه بود لذا چنانچه خواهيم گفت تايلندي ها با گردهم آوردن گروه هاي مردمي و مشورت با آنها کار را شروع کردند. در آن سالها (دهه 1990 ميلادي) 20 درصد از افرادي که در نواحي شهري زندگي مي کردند هم کم درآمد يا فقير بودند و هم از نظر محل سکونت امنيت نداشتند. از بين حدود 105 هزار خانواده حدود 13 درصد خطر اخراج از خانه اجاره اي خود و بي‌خانمان شدن را هر روز بيشتر از قبل حس مي کردند. در اين شرايط در اوايل دهه 1990 اداره توسعه اجتماعي و اقتصادي ملي تايلند جهت يافتن راه حلي براي مشکلات اين گروه دست به کار شد.

تايلند2

طرحي براي بي خانمان ها
تايلندي ها فايبون واساناسيرث را مامور کردند تا به شناسايي مشکلات اساسي فقرا و بهترين راه حل ها براي خارج کردن فقرا از چرخه منحوس فقر بپردازند. فايبون خيلي زود دريافت که بايد از تجربيات کشورهاي همسايه خود مثل گرامين بانک بنگلادش و برنامه رهن گذاري گروهي در فيليپين استفاده کند. همانطور که قبلا تجربه گرامين بانک بررسي گرديد، تجربه اين کشورها نشان مي داد که گردآوردن مردم در گروه هايي براي اعطاي تسهيلات کم بهره و آموزش مهارت هاي لازم به آنان و ايجاد علاقه و رغبت براي عملکرد بهتر در گروه بسيار حائز اهميت است.لذا فايبون مطالعه خود را با گروه هاي مردمي شروع کرد. فرآيند گردآوردن و هماهنگ کردن گروه هاي اجتماعي، سازمان هاي مردم نهاد گروه هاي شهروندي و همچنين نهادها و سازمان‌هايي که با گروه هاي کم درآمد و فقرا سروکار دارند شروع شد. طي اين فرآيند و با ارائه طرح به گروه‌هاي مردمي و فعالان و انديشمندان، چندين ايده مطرح شد و سپس مورد ارزيابي، نقد و اصلاح قرار گرفت. سرانجام براي کمک به گروه هاي کم درآمد يک صندوق با سرمايه گذاري دولتي ايجاد شد تا به آنها وام پرداخت کند اما نحوه پرداخت وام بسيار مهم بود. لذا مديران موسسه تازه شکل گرفته با استفاده از تجربيات ساير کشورها به ايجاد شبکه اي از گروه ها و نهادهاي مردمي روي آوردند تا از مزيت هاي پس انداز و وام دهي گروهي استفاده کنند. وام دهي گروهي باعث مي شود تا افراد به هم گروهي هاي خود براي پيشرفت کمک کنند. آموزش نحوه به کاربستن سرمايه به کف‌آمده يکي از مهم ترين مزيت هاي وام دهي گروهي است. آنچه در اين طرح بارز است استفاده مناسب از سازمان هاي مردم نهاد براي اجراي طرح هاست، اين سازمان‌ها که مردم را گرد هم آورده‌اند مجري پروژه هاي بزرگي مثل ساختن خانه براي اجاره نشينان هستند. موسسه مرکزي مجري طرح، بعد از گردآوردن سرمايه اوليه، به عنوان واسط بين سازمان هاي مردم نهاد، بانک هاي خصوصي و دولت مرکزي است. بعدا اين موسسه از نظر بودجه مستقل شد و هزينه سالانه خود را با سود وام ها تامين کرد.وام هاي متنوعي براي گروه هاي مختلف و سازمان هاي مردم نهادي که پروژه هاي مختلف پيشنهاد کرده بودند در نظر گرفته شد که از 3 درصد تا 10 درصد سود در نظر گرفتند.

تجربه تايلند در بهره گيري از تجربيات ساير کشورها، استفاده از ظرفيت سازمان هاي مردمي حائز اهميت است. نکته مهم آن است که سازمان متولي اجراي پروژه ها از نظر مالي به سرعت مستقل مي شود تا آسيب هاي مختلفي مثل تغيير سياست ها، کاهش بازدهي و گرايش به سياست هاي پوپوليستي براي طرح پيش نيايد. لذا طرح فقرزدايي مورد اشاره در تايلند با موفقيت همچنان بعد از 25 سال به کار خود ادامه مي دهد و به رشد و اصلاح فرآيندهاي خود مشغول است.

تايلند

براي ما که درگير سياست هاي آني و ناقص دولت ها(مثل مسکن مهر)هستيم که ممکن است به سادگي با تغيير دولت زيرسوال برود اين نکته بسيار مهم است. بناکردن طرح بر توانايي هاي مردمي و اصلاح و توسعه طرح توسط خود مردم (و البته با کمک دولت) نکته اي است که موجب پويايي و موفقيت طرح ها خواهد شد. چنانچه مطالعات متعدد در مورد طرح هاي مشابه نشان مي دهد، سازمان هاي مردم نهاد يکي از بازوهاي اجرايي طرح هاي فقرزدايي بوده و هستند.