پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سارا سروش - آمارها صريح است و سريع، مثل يک سيلي زير گوش، خواب را از سر مي‌پراند. مثل همين ارقام که مي‌گويند: هر 10 هزار دلار کالاي قاچاق که به کشور وارد مي‌شود، يک فرصت شغلي را از بين مي‌برد و از آنجا که همين حالا، واردات قاچاق به ايران سالانه بيش از 17.5 ميليارد دلار برآورد مي‌شود؛ مي‌شود به صراحت گفت که يک ميليون و 750 هزار فرصت شغلي در سال به واسطه چتربازها و مشتري‌هاي‌ آن ها، از دست مي‌رود.اين آمار و ارقام اگرچه يک تصوير شفاف را از شرايط موجود ترسيم مي‌کنند، اما فقط در تحليل‌هاي‌ مسئولان و کارشناسان ظهور و بروز دارند و اثري از آن‌ها در حاشيه يک پياده رو و پشت ويترين مغازه ها، جايي که گام‌هاي‌ رهگذران به تماشاي زرق و برق کالاهاي پشت شيشه، آهسته مي‌شود؛ نمي‌توان يافت.حقيقت آن است که مصرف کننده اين 17 تا 24ميليارد دلار کالاي قاچاقي که به کشور وارد مي‌شود، همين ما و شما هستيم. به اين ها، کالاهاي خارجي را که از مبادي رسمي وارد مي‌شود هم بيفزاييد تا ببينيد چطور کمر توليد زير اين بار خم مي‌شود.

رقابت کالاي ايراني و خارجي، بهانه‌اي‌ شد تا سري بچرخانيم در بازار و از زبان فروشنده، فعال بازار، توليدکننده و مشتري ها، نتيجه اين رقابت را جويا شويم.

دلايل فروشندگان براي «نه گفتن» مشتريان به توليد داخلي
توقف اول ما در بازار لوازم خانگي است. کسائيان يکي از فروشندگان و فعالان صنف لوازم خانگي است.

او که مغازه اش در بافت مرکزي شهر مشهد واقع شده و مشتريانش عمدتا از تمامي اقشار متوسط جامعه هستند، به ما مي‌گويد: کالاي ايراني به مراتب با کيفيت تر و بهتر از جنس مشابه خارجي است.

البته از آنجا که تجربه نشان داده، خبرنگار و ضبط صوتش افراد را در اظهارنظر محتاط تر مي‌کند، براي اطمينان از نظر کسائيان درباره برتري کالاي ايراني در بازار از او دليل را جويا مي‌شويم که در پاسخ عنوان مي‌کند: کالاي ايراني «خدمات پس از فروش» و ضمانت نامه دارد که مهم ترين فاکتور مورد تقاضاي خريدار است و به او اين اطمينان را مي‌دهد که در صورت خراب شدن کالا، حمايت و خدماتي درخور به وي ارائه مي‌شود، همچنين به تازگي توليدکنندگان ما در بحث رده انرژي به کمترين مصرف و بيشترين کارايي توليدات رسيده‌اند.

او با بيان اينکه در رده کالاهايي نظير يخچال فريزر و اجاق گاز، وزنه به نفع کالاي ايراني سنگين است و اغلب مشتريان هم انتخابي «وطني» دارند، تاکيد مي‌کند: در حال حاضر اين کالاها حتي به کشورهاي همسايه نظير افغانستان، عراق و ترکمنستان هم صادر مي‌شود. او مدعي  است که درباره کالاهايي نظير پنکه، چرخ گوشت و آبميوه گيري هم، ايراني‌ها رقباي خارجي خود را پشت سر گذاشته‌اند.

کسائيان البته چند نکته را در خصوص دلايل توفيق کالاهاي خارجي در بازار ايران متذکر مي‌شود: يکي از فاکتورهاي مدنظر مشتري، قيمت کالايي است که وي خريداري مي‌کند و از اين نظر، در چند سال اخير شاهد افزايش قيمت کالاهاي داخلي و به تبع آن نزديک شدن بهاي آن‌ها به قيمت مشابه خارجي شان هستيم، که به نوعي، اين موضوع به ضرر کالاهاي ايراني خواهد بود.

وي همچنين تاکيد مي‌کند: مسئله ديگري که مورد توجه مشتري است، ظاهر کالاست که خوشبختانه به تازگي مورد توجه توليدکنندگان داخلي هم قرار گرفته است.

جهيزيه‌ها با برندهاي خارجي تکميل مي‌شود
اما چند خيابان بالاتر، فروشنده يکي از مغازه‌هاي‌ لوازم خانگي، که نمايندگي يک برند خارجي را دارد، روايت متفاوتي را از شرايط بازار عنوان مي‌کند. او مي‌گويد:بعضي برندهاي خارجي سرشناس، به واسطه اطميناني که مردم به آن‌ها دارند، مورد استقبال همگان هستند.

او عنوان مي‌کند: آن‌ها که براي جهيزيه خريد مي‌کنند، عمدتا سراغ مارک‌هاي‌ خارجي مي‌روند که دليل آن، نگرشي است که نسبت به اسم و رسم برندهاي خارجي وجود دارد.

20درصد خريداران فقط کالاي خارجي مي‌پسندند
محدوده 17شهريور مشهد، يکي از مراکز عرضه انواع پوشاک است و عمده افرادي که راهشان را به سمت اين خيابان کج مي‌کنند، زائر هستند.

پازام پور يکي از فروشندگان پوشاک در اين مجتمع، به ما مي‌گويد که کالاي ايراني به قواره جنس خارجي مورد پسند مشتريان است.

او توضيح مي‌دهد: 80درصد افرادي که به ما مراجعه مي‌کنند، اگر کالاي ايراني مرغوب ببينند، آن را انتخاب مي‌کنند اما، 20 درصد هم هستند که به نيت خريد کالاي خارجي وارد مجتمع تجاري ما مي‌شوند.او تاکيد دارد که کالاهاي داخلي در بخش پوشاک توان رقابت با اجناس خارجي را دارد. به نظر پازام پور اگر طرح و نقشه‌ها تنوع پيدا کند، کيفيت هم دستخوش تغيير مي‌شود.

توليد مشهد به نام تهران؛ تهران به نام چين
اسحاقي خودش مشتري لباس‌هاي‌ يک توليدي در مشهد بوده و بعد از چند بار خريد، عامل توزيع همان توليدي مي‌شود. او مي‌گويد: همه کالاهاي ما در مغازه مان، توليد داخل است و مجموعه‌اي‌ از توليدي هايي که در سطح شهر زيرمجموعه يک شرکت فعاليت مي‌کنند، آن‌ها را تهيه و توزيع مي‌کنند.

به گفته اين فروشنده، عمده خريداران لباس‌هاي‌ مغازه وي، از قشر متوسط و ضعيف جامعه هستند چون کالايي که عرضه مي‌شود، چندهزار توماني از محصولات ديگر واحدهاي صنفي ارزان تر است.

اسحاقي چندباري از ضرورت «صداقت بيان» مي‌گويد تا اين نکته را ضميمه کلامش کند که؛«جنس کالاي ما به پاي توليدات خارجي نمي‌رسد، اما با جيب آدم هايي که براي قِران به قِران درآمدشان برنامه دارند، سازگار است».

او مصرانه از ما مي‌خواهد تا نکته‌اي‌ را در گزارشمان ذکر کنيم و در اصطلاح او؛ آن را «بولد» کنيم؛ «ما که فعال اين بازار هستيم، مي‌دانيم چند مغازه در همين شهر خودمان، پوشاک توليد شده در مشهد را به عنوان محصولي از شهر تهران و کارِ تهران را به عنوان توليد چين به مشتري عرضه مي‌کنند.»

ترغيب برندپسندان به خريد کالاي ايراني دشوار است
در فشردگي مغازه‌هاي‌ پُرزرق و برق خيابان احمدآباد، يک واحد صنفي روي شيشه‌هاي‌ ويترينش، رقم تخفيف بهاره چسبانده است.

از روي احتياط، نمي‌گوييم همه، اما عمده کفش‌هاي‌ اين مغازه خارجي هستند. فروشنده به تصور آن که خريداريم، سلام گرمي مي‌کند و دعوتمان مي‌کند تا بگوييم مشخصا دنبال چه نوع کفشي هستيم. وقتي مي‌فهمد خبرنگاريم، از اينکه تيرش به سنگ خورده، دمغ مي‌شود و وقتي موضوع گزارشمان را مي‌فهمد، دمغ تر.

او مي‌گويد که مشتري هايش صددرصد دنبال کالاي خارجي هستند. او عنوان مي‌کند: عمده کفش‌هاي‌ مرغوب ما، قيمتي بيش از 200هزار تومان دارند و اين يعني مشتري به دنبال کالايي مرغوب است و از همين بابت هم، حاضر به پرداخت بهايي بيشتر مي‌شود.

اين فروشنده ادامه مي‌دهد: عمده کفش‌هاي ما، ضمانت کف دارند. همچنين استانداردهاي ساخت يک کفش راحت با کمترين فشار به نواحي مختلف بدن، در آن‌ها رعايت شده است. براي مثال؛ بعضي کفش‌هاي‌ مغازه ما امکان 15و حتي 30 کيلومتر پياده روي با کمترين ميزان خستگي را فراهم مي‌کنند.

او البته مدعي است که مشتري هايش اغلب مارک پسند هستند و همين موضوع هم ترغيب آن‌ها به خريد يک محصول داخلي را دشوار مي‌سازد.

وي در عين حال تاکيد مي‌کند: اگر کفش توليد داخل ما هم صاحب برندي شود و به لحاظ کيفيت، رقباي خارجي خود را به چالش بکشد، خيلي از فروشندگان از جمله ما، ويترين مغازه مان را به همين محصول داخلي اختصاص مي‌دهيم، اما بپذيريد که جاي اين برند و چنين محصول با کيفيتي خالي است.

اظهارات اين فروشنده در حالي مطرح مي‌شود که کاشاني يکي از توليدکنندگان کفش در شهرمان، در گفت وگو با ما از مشکلات واحدهاي توليدي به واسطه انباشته شدن بازار از محصولات خارجي مي‌گويد.

او تاکيد مي‌کند: همين حالا، واحدهاي توليدي کفش، تنها با 40 درصد توانشان کار مي‌کنند.

با ظاهر خوب کالا، وسوسه مان مي‌کنند
توقف بعدي ما در بازار مانتو است. جايي که محصولات تُرک در کنار ايراني‌ها به نمايش در مي‌آيد.

صاحب يکي از مغازه‌هاي‌ اين راسته، آقاي ذاکري است. مرد ميانسالي که پشت پاچال مغازه نشسته و پاسخ گفتنِ شاگردش به تنها مشتري موجود در مغازه را تماشا مي‌کند. با او موضوع گزارش را در ميان مي‌گذارم، لبخندي مي‌زند و به جعبه شيريني کوچکي که روي ميزش است، اشاره مي‌کند و مي‌گويد: ببينيد، من صبح به هواي خريد يک قالب پنير بقالي رفتم اما چشمم به اين بسته شيريني که افتاد، ظاهر قشنگش وسوسه‌ام کرد و علاوه بر يک بسته پنير، اين شيريني را هم خريدم. حکايت جنس ايراني و خارجي هم همين است. خارجي‌ها با يک ظاهر خوب و ويژه، شما را ترغيب مي‌کنند تا حتي اگر نيت خريد هم نداريد، باز هم دست به جيب شويد و بابت کالايي که تا چند دقيقه پيش آن را نمي‌خواستيد، پول بپردازيد.

او تاکيد مي‌کند که ظاهر محصول در رقابت آن در بازار بسيار موثر است. موضوعي که در پوشاک ترک، به آن توجه بيشتري مي‌شود.

اين فروشنده در ادامه مي‌افزايد: در بازار ما جنس چيني کمتر است اما اگر از من مي‌پرسيد که چرا چيني‌ها بازار ما را در عمده بخش‌ها به تصاحب خود درآورده‌اند، مي‌گويم؛ آن‌ها خوب مي‌دانند چطور گنجشک را رنگ کنند و به جاي قناري بفروشند.

بازار لوازم آرايشي در انحصار اجناس قاچاق خارجي
اما اوضاع در بازار لوازم آرايشي و بهداشتي متفاوت است. آن طور که شايسته، يکي از فعالان اين بازار مي‌گويد،در بخش محصولات بهداشتي، کفه تقاضا در بازار به نفع توليدکننده داخلي سنگين است و مصرف کننده هم سال هاست که در خريد شوينده‌ها و پاک کننده‌ها به برندهاي ايراني وفادار مانده است.

وي در عين حال متذکر مي‌شود که در بخش اقلام آرايشي، اوضاع کاملا برعکس بوده و ويترين مغازه‌هاي‌ عرضه کننده اين محصولات با کالاي خارجي و صد البته قاچاق پُر شده است.به نظر او پايين بودن قيمت کالاي خارجي که به صورت قاچاق وارد مي‌شود و همچنين ضعف توليدکننده داخلي در معرفي محصولاتش باعث شده، مشتريان طور ديگري دست به انتخاب بزنند.