پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مهدی آیینی‌‌- فاجعه نابودی جنگل‌های کشور جدی گرفته نمی‌شود، چون در حالی که یک میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس نابود شده و از بین رفتن 40 هزار هکتار از شمشاد‌های شمال کشور این گونه را به سمت انقراض سوق می‌دهد، مسئولان نسبت به این وضع بحرانی حساسیت نشان نداده و سعی در مطلوب نشان دادن وضع رویشگاه‌های کشور دارند، برای نمونه در این شرایط آنها از رشد 5 درصدی جنگل‌های کشور سخن می‌گویند؛ ادعایی که با اظهارنظر بسیاری از کارشناسان در تضاد است.

روند تخریب جنگل‌ها در کشورمان بشدت در حال افزایش است، بخشی از این تخریب به دلیل شرایط اقلیمی است، اما بخش عمده آن به دلیل بهره‌برداری زیاد و نبود مدیریت صحیح است. درست است که کشورمان در کمربند خشک و نیمه‌خشک جهان قرار گرفته، اما ناتوانی مدیران در حفظ منابع عرصه را بیش از پیش بر محیط زیست کشور تنگ کرده است. اکنون بیشتر یخچال‌های طبیعی ذوب شده‌اند و برف کمی در کوهستان باقی‌مانده به همین دلیل بسیاری از رودخانه‌های دائمی کشور فصلی شده‌اند و در تمام طول سال جاری نیستند.

بنابراین با مرگ این اکوسیستم‌ها باید منتظر فاجعه‌های بیشتری، مانند نابودی جنگل‌ها و تالاب‌ها بود که با روند رو به افزایش تخریب خیلی زود گریبان کشور را خواهد گرفت. نکته اینجاست که بخشی از این شرایط بحرانی به دلیل تغییرات اقلیمی اتفاق افتاده، اما آنچه شرایط را سخت‌تر می‌کند، نبود مدیریت درست برای کنترل بحران است، به همین دلیل می‌توان گفت عملکرد برخی مدیران ناآگاه همانند تیر خلاصی است بر پیکر نیمه‌جان محیط زیست کشور، زیرا آنها با تصمیم‌های اشتباه خود اثر‌گذاری عوامل طبیعی را بیشتر کرده و زمینه را برای تخریب بیشتر محیط‌زیست کشور آماده می‌کنند.

هادی کیادلیری، رئیس جامعه جنگلبانی درباره شرایط جنگل‌های کشور اظهار می‌کند: در چند سال اخیر یک میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس نابود شده و در مدت دو سال گذشته نیز 40هزار هکتار از شمشاد‌های شمال کشور از بین رفته است.

این در حالی است که بسیاری از مدیران با ارائه طرح‌هایی مانند سدسازی در مناطقی که نیاز ویژه‌ای به آن نیست کمر به مرگ جنگل می‌بندند، این گروه از مدیران آن‌قدر با محیط زیست بیگانه‌اند که تصور می‌کنند با تخریب جنگل و درختکاری به جای آن می‌توانند خسارت وارد شده به محیط زیست کشور را جبران کنند.

برای نمونه در پروژه‌ای سدسازی در استان شمالی کشور جنگل را تخریب کرده و در برابر اعتراض‌ها گفتند با درختکاری در حاشیه سد خسارت وارد شده به محیط زیست را جبران می‌کنند، اما چنین افرادی درک درستی از محیط زیست ندارند، زیرا تخریب زیستگاهی مانند جنگل که طی یک میلیون سال ایجاد می‌شود با درختکاری جبران نمی‌شود، در واقع آنها نمی‌دانند جنگل فقط درخت نیست و مجموعه‌ای از حیات را شامل می‌شود.

افزون بر این چنانچه فقط ارزش درختان جنگل را در نظر گرفت و خسارت نیز براساس میزان چوبی که از دست رفته برآورد شود باید تاکید کرد باز درختکاری نمی‌تواند خسارت را جبران کند، زیرا در جنگلکاری در سال اول در هر هکتار فقط دو مترمکعب چوب ایجاد می‌شود، اما وقتی یک هکتار از جنگل تخریب می‌شود 300 مترمکعب چوب نابود می‌شود. بنابراین می‌توان گفت جنگلکاری از لحاظ ماهوی، سطی و حجمی با جنگل تفاوت دارد.

براساس آمارهای منتشر شده هر سال حدود 850 هزار مترمکعب چوب به شکل قانونی از جنگل‌های کشور برداشت می‌شود، این در حالی است که مقدار زیادی نیز به شکل قاچاق برداشت می‌شود.

ضعف در جنگلکاری
حفظ جنگل‌های طبیعی برای کشورهای موفق در اولویت قرار دارد، زیرا آنها می‌دانند با جنگلکاری نمی‌توانند صدمات وارد شده به محیط زیست را جبران کنند، اما در این بین نمی‌توان اهمیت جنگلکاری را نیز نادیده گرفت، زیرا اجرای طرح‌های موفق جنگلکاری می‌تواند تا حد زیادی از فشاری که بهره‌برداری روی جنگل وارد می‌کند، بکاهد.

این در حالی است که در کشورمان جنگلکاری نیز آن طور که باید و شاید اصولی انجام نمی‌شود، برای نمونه مناطق مستعد درختکاری بدرستی شناسایی نشده یا نکات لازم در تولید نهال و پرورش آن جدی گرفته نمی‌شود.

رئیس جامعه جنگلبانی با بیان این که وضع درختکاری در کشورمان مناسب نیست، می‌افزاید: در این زمینه اعتبارات بشدت کاهش پیدا کرده، به همین دلیل اکنون خیلی از نهالستان‌های کشور رها شده‌اند و در آنها تولیدی صورت نمی‌گیرد.

افزون بر این پس از پرورش و کاشت نهال کار به اتمام نمی‌رسد، زیرا با توجه به نوع نهال باید حدود پنج تا ده سال از آن نگهداری کرد، اما در کشورمان در بیشتر مواقع به دلیل نبود بودجه پروسه نگهداری جدی گرفته نمی‌شود، به همین دلیل بعد از چند سال نهال‌های کاشته شده از بین می‌روند.

کیادلیری با بیان این که تاکنون حدود 900 هزار هکتار جنگلکاری در کشور انجام شده، تصریح می‌کند: این مقدار کاشت درخت با تخریب جنگل‌ها قابل مقایسه نیست.

اما در این میان بهزاد انگورج، معاون امور جنگل، سازمان جنگل‌ها نظر دیگری دارد، او برنامه‌های احیا در جنگل‌های شمال را مطلوب دانسته و بیان می‌کند: از ابتدای فعالیت سازمان جنگل‌ها در شمال کشور در قالب طرح‌های زراعت چوب، درختکاری و فضای سبز که بیرون از تعریف جنگل است حدود 158 هزار هکتار جنگل دست کاشت داشته‌ایم، اما به طور مشخص از این مقدار طرح توسعه جنگل حدود 40 هزار هکتار بوده است که بخشی از آن به تعریف جنگل رسیده، اما بخشی نیاز به رشد داشته و در دهه‌های آینده به جنگل تبدیل می‌شود.

در طرح‌های جنگلداری عملیات احیا و غنی‌سازی نیز صورت می‌گیرد، انگورج در این باره توضیح می‌دهد: 314 هزار هکتار نیز مساحت مناطقی است که مجریان طرح‌های جنگلی در قالب تعهدات انجام داده‌اند. به گفته او این طرح‌ها از ابتدای فعالیت ملی شدن جنگل‌ها یعنی از سال 41 اجرا شده‌اند. رئیس سازمان جنگل‌ها نیز مدتی قبل با بیان این که سه میلیون هکتار از عرصه‌های بیابانی و جنگلی کشور در طول عمر این سازمان درختکاری شده، گفته بود از این مقدار دو میلیون در عرصه‌های بیابانی و یک میلیون هکتار نیز در جنگل‌ها بوده است.

به گفته وی سالانه در کشور حدود پنج میلیون مترمکعب چوب مصرف می‌شود. در این میان حدود 800 هزارمتر مکعب از طریق جنگل‌های شمال، حدود سه میلیون از طریق زراعت چوب و حدود یک میلیون مترمکعب نیز از طریق واردات تامین می‌شود.

هزینه نهالکاری در کشورمان با توجه به شرایط اقلیمی،نوع نهال و بذر متفاوت است، به گفته مسئولان اجرای چنین طرح‌هایی بین 2.5 تا پنج میلیون تومان در هر هکتار هزینه دارد. افزون براین در طرح توسعه جنگل در هر هکتار هزار اصله درخت کاشته می‌شود، اما در طرح‌های زارعت چوب در هر هکتار 2500 اصله درخت کاشته می‌شود.

آمارهای متفاوت
در کشورمان کارشناسان و مسئولان آمار‌های متفاوتی از مساحت جنگل‌ها ارائه می‌دهند، این در حالی است که تعریف جنگل در کشورمان با تعریف سازمان فائو نیز متفاوت است. براساس تعریفی که از جنگل در کشورمان می‌شود، سازمان جنگل‌ها عرصه‌هایی که دست‌کم نیم هکتار وسعت داشته و تاج پوشش درختی آنها نیز دست‌کم 5 درصد باشد، جنگل می‌نامد، براساس این تعریف معاون مناطق مرطوب و نیمه‌مرطوب سازمان جنگل‌ها مدتی قبل درباره مساحت جنگل‌های کشور گفته بود 14.3 میلیون هکتار جنگل در کشور وجود دارد، اما براساس تعریف سازمان فائو از جنگل این مناطق دست‌کم باید تاج پوشش 10 درصدی داشته باشند، بنابراین با تعریف فائو مساحت جنگل‌های کشورمان 12 میلیون هکتار است.

رئیس جامعه جنگلبانی اظهار می‌کند: آمار‌ها در این حوزه درست نیست و مسئولان چند آمار متفاوت ارائه می‌دهند، برای نمونه درباره جنگل‌های شمال از سال 34 تا 86 براساس عکس‌های هوایی سالانه حدود 3000 هکتار تخریب جنگل داشته‌ایم، در جنگل‌های زاگرس نیز در پنج سال اخیر یک میلیون هکتار جنگل نابود شده است، در شمال کشور نیز گونه‌های زیادی در معرض نابودی هستند.

روند تخریب جنگل براساس منابعی مانند عکسبرداری هوایی سنجیده می‌شود، برآورد این تخریب برای جنگل‌های شمال آسان‌تر است، زیرا اطلاعات اولیه بیشتری در دست است. معاون امور جنگل، سازمان جنگل‌ها درباره مساحت جنگل‌های شمال کشور ابراز می‌کند: پایش این مناطق از سال 1334 با عکسبرداری هوایی سنجیده شده آن زمان مساحت این رویشگاه حدود دو میلیون و 85 هزار هکتار برآورد شد، پایشی که در سال 44 انجام شد حاکی از این بود که 99 هزار هکتار تخریب اتفاق افتاده، در سال 74 نیز برآورد‌ها نشان داد که میزان کاهش 141 هزار هکتار بوده است، در پایش سال 86 نیز مشخص شد تخریبی صورت نگرفته و حدود 91 هزار هکتار افزایش سطح داشته‌ایم.

این در حالی است که برخی از کارشناسان این حوزه روند تخریب جنگل‌های کشور را رو به افزایش دانسته و ادعا می‌کنند چنین ادعاهایی نمی‌تواند درست باشد، نکته اینجاست که از سال 86 تاکنون پایشی در این باره صورت نگرفته، به همین دلیل باید منتظر ماند تا مسئولان براساس اطلاعات جدید مساحت جنگل‌های کشور را اعلام کنند.

انگورج علت افزایش سطح جنگل‌های شمال را اجرای طرح حفظ و صیانت از جنگل‌های کشور دانسته و تاکید می‌کند: در جنگل‌های شمال کشور به طور دقیق و قابل استناد حدود 5 درصد افزایش داشته‌ایم و میزان کاهش 50 ساله ما براساس عکسبرداری هوایی حدود 7.1 درصد است که نمی‌تواند رقم قابل‌توجهی باشد.

نکته اینجاست که ارائه آمارهایی که از بهبود شرایط جنگل‌های کشور حکایت دارند، دردی از محیط زیست کشور دوا نمی‌کند، زیرا روند تخریب به حدی است که بدون ارائه آمار و ارقام نیز می‌توان به آن پی برد، به همین دلیل باید با مدیریت درست و فرهنگسازی مانع از نابود شدن اندک باقی مانده جنگل‌های کشور شد. برای نمونه دست‌کم می‌توان با جلوگیری از صادرات چوب، سوخت‌رسانی به بومیان مناطق جنگلی و جلوگیری از چرای دام و مقابله با آتش سوزی مانع از تخریب جنگل شد.