گاهي يك تصميم نامناسب يا ناقص و غیر کارشناسانه موجب خسارتهاي جبران ناپذیر متعدد اجتماعی و اقتصادي و فرهنگي مي شود.

تصميم شهرداري تهران مبني بر صدور جواز افزايش کلی دو طبقه­اي تراكم ساختمانها از اين جمله است:

1- خسارت اجتماعي: اگر اين تصميم بخواهد به در خواست مالکان به طور كامل اجرا شود صاحبان ساختمانهاي 3 طبقه به 5 طبقه و همين طور سائر ساختمانهاي مرتفع تر تا هفت و نه و يازده طبقه بر روي همكف، مي توانند افزایش ارتفاع بدهند و بسازند و اين امر در مجموع در حدود 30% بر جمعيت شهر تهران مي افزايد . با توجه به این که ظرفیت زیستی محدودۀ شهر تهران، با توجه به امکانات طبیعی که در محدودۀ جغرافیایی تهران وجود دارد و به فرض ساماندهی مناسب ، در حدود 4 میلیون نفر است ولی در حال حاضر جمعیت شهر تهران به بیش از 9 میلیون نفر رسیده است ، این ازدحام جمعيت موجب بروز نارسایهای متعدد و مزاحمتهاي فراوان براي شهروندان شده است؛ افزایش جمعیت بیشتر، بر آن مشکلات و مزاحمتها خواهد افزود و حالت بحرانی را بوجود خواهد آورد. بعلاوه کلانشهر تهران که به دلیل گستردگی به صورت بهشتي براي متخلفان درآمده است ، مواجه با کاهش جدّی امنیت خواهد شد.
2- خسارت اقتصادي: بسياري از ساختمانهاي 3 يا 5 طبقة موجود ، با انگيزة استفاده از مزاياي مادي افزايش تراكم ( چه براي صاحب كار كه دوطبقة بيشتر را روي ملك خودش به دست خواهد آورد و چه براي شهرداري كه موفق به كسب درآمد از محل فروش اين تراكم جديد خواهد شد)، ناگزیر تخريب مي شوند در حالي كه از عمر مفيد آنها اغلب نيمي بيش نگذشته است و بنابراين مصالح بكار رفته در ساختمانهايي كه تخريب مي شوند به نخاله هاي ساختماني و ضايعاتی تبديل مي گردند که در تپه­هايي در حاشية شهر تهران تل­انبار مي شوند ؛ در کشور ما ، به صورت متداول، براي احداث ساختمانهای پرتراكم­ترِ جديد از مصالح دست اول و غیربازیافتی استفاده می شود و بدین ترتیب خسارتي كه از لحاظ اقتصاد ملي ايجاد مي شود هنگفت است و جا دارد برآورد دقيقي از آن صورت گيرد . در مجموع با هر ساختمان که تخریب می شود امکاناتی از بین می رود و باعث ضرر می شود و برای هر ساختمانی که به جای آن برپا می شود مصالح جدید و به مقدار 30% بیش از سابق ، برای آن صرف خواهد شد؛ این هردو بر اقتصاد ملی فشار می آورد.
3- خسارت فرهنگي : در شرائطي كه به مشکل پیچیدۀ ركود تورمي گرفتاريم ، اجراي توسعه يافتة آن تصميم (كه در دو سال اخير تشديد شده و روز افزون مي­گردد) به مفهوم جستجوي راه حل مطمئني براي تبديل پول بی اعتبار یا کم اعتبار است به كالاي ديگري كه ارزش آن را نجات دهد. اين طرح گرچه در شهر تحركات ساختماني مسكن را افزايش مي دهد و باعث رونق اقتصادي در بخش شهرسازي مي شود، اما بخش معتنا­بهي از سرمایۀ ملی را در ساخت و سازهای غیر تولیدی دفن مي كند. اجرای كامل آن در بسياري از موارد حريمهاي خانوادگي را از بین می برد و باعث ضایع شدن تدبيرهاي به كار رفته براي تهران به منظور كاهش اشراف ساختمانها به يكديگر ، و در نتيجه باعث افزایش مشكلات فرهنگي و اجتماعی مي شود . بعلاوه اين بهسازي(!) موجب توسعة حرص و طمع در مردم و سبقت گرفتن بر يكديگر در استفادۀ مستقیم یا با واسطه از فرصت ناشي از افزايش تراكم مي شود بدون آن که مبنای آن احتیاج واقعی باشد . با توجه به اين كه گاهي ساختمانهاي موجود به صورت مشاع در آمده اند و برخي از مالکان راضی به تغيير وضعیت نیستند، دیگران با آنها به مقابله مي پردازند و اين امر بر اختلافات همسایگی دامن می زند.
ضرورت دارد شورای اسلامی شهر تهران با اولویت به این مصوبه بپردازد و از عمیق­تر شدن فاجعه جلوگیری کند.