به گزارش مشرق، فرشاد مؤمنی اقتصاد و مدیر موسسه دین و اقتصاد با حضور در برنامه پایش شبکه یک و در پاسخ به این سؤال یکی از بینندگان این برنامه که نظرتان در مورد برنامه سوم چیست گفت: علیرغم همه محدودیت‌هایی که در دوره جنگ وجود داشت، بین برنامه 5 ساله برنامه اول و دوم میانگین نرخ تورم در مقایسه با دوره زمان جنگ بیشتر بوده است. این‌ها به دلیل نظارت و توجه زیاد به مسئله بهره‌وری بوده است.

این اقتصاددان افزود: برنامه سوم مثل هر برنامه دیگری نقاط قوت و ضعفی دارد، به مفهوم اصطلاحی کلمه این برنامه، اصلاً برنامه نبود برای اینکه تنها برنامه ای است که هدف گذاری کمی در آن وجود نداشت.

مدیر موسسه دین و اقتصاد گفت: باید مبنای سنجش را مشخص بکنیم، در برنامه سوم بزرگ‌ترین خطا اتفاق افتاد که اقتصاد ایران تاکنون در حال خوردن ضربه از آن خطاهاست. در برنامه چهارم نیز سنگ بنای بانک‌های خصوصی بدون مسئولیت تولیدی گذاشته شد، ضربه‌هایی که اکنون اقتصاد ایران می‌خورد به دلیل همین بانک‌های خصوصی است. بخش بزرگی از اقتصاد ایران ریشه در بانک‌های خصوصی دارد.

مؤمنی تصریح کرد: این‌ها به جای اینکه از بانک‌های خصوصی برای کار آرایی سیستم استفاده بکنند به ان‌ها اجازه دادند که با ولنگاری بیشتر کار کنند .نقاط قوت برنامه سوم نیز به خاطر اصلاح نهادی قابل اعتنا در آن است اما نقاط ضعف خیلی بنیادی ناشی از نگرش تعدیل کنندگان نیز در آن وجود داشت.

مؤمنی با بیان اینکه بانک مرکزی نظارتی بر بانک‌ها ندارد گفت: برای برنامه ششم باید یک رویکرد توسعه عادلانه متکی به بهره‌وری اتخاذ گردد، با استفاده از این رویکرد می‌توانیم اقتصاد ایران را جلو ببریم و از این رکود تورمی خارج شویم. جمله معروفی از پیتر دراکر است که می‌گوید: چرا پیش بینی مارکس برای کشورهای اروپایی اتفاق نیفتاد؟ دراکر در پاسخ به این سؤال پاسخ می‌دهد که دلیل آن این است که مارکس انقلاب بهره‌وری را درک نکرده بود.

این استاد دانشگاه گفت: وقتی که حرکت بهره‌وری به وجود می‌اید بازی اقتصادی از بازی با جمع صفر به بازی برد- برد تبدیل می‌شود. اگر ما به سمت تولید محوری برویم الگوی ستیز و تعارض و تنش، جای خود را به الگوی تفاهم و همکاری می‌دهد.

مؤمنی افزود: وقتي جنگ شروع شد ذخيره ارزي عراق هفت برابر ايران بود و با وجود اينكه جمعيتشان يك سوم ايران بود اما درآمد نفتي آن‌ها با ايران برابري می‌کرد. ولي وقتي كه جنگ تمام شد ايران بدهي خارجی‌اش صفر بود و حتي بدهی‌های دوره پهلوي را هم پرداخت كرد در حالي كه عراق ذخيره ارزی‌اش به صفر رسيده بود و 85 ميليارد دلار هم بدهكار شده بود.