پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اشراف، «نشنال اینترست» نشریه آمریکایی در مقاله‌ای به قلم «نیکولاس کی. گوسدو» پرفسور مطالعات امنیت ملی در دانشکده نظامی «نیروی دریایی آمریکا» به بررسی روابط چین و روسیه و تحولات آن به خصوص بعد از بحران اوکراین پرداخته است. نوشت: هر وقت رییس‌جمهور روسیه «ولادیمیر پوتین» با همتایانش در دولت چین ملاقات می‌کند، سخن از تقویت روابط مخصوص دو کشور و اعلام اهداف جسورانه مانند تجارت دوطرفه و گسترش روابط امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک پیش می‌آید. همیشه هم بین شعارهایی که در ملاقات سران داده می‌شود و آن چیزی که واقعاً اتفاق افتاده فاصله زیادی وجود دارد. البته هردو کشور در سال‌های اخیر به هم نزدیک‌تر شده‌اند ولی مسکو و پکن از گذشته در روابط خود با یکدیگر بااحتیاط عمل می‌کردند. چین نمی‌خواهد به روابط بسیار سودمند خود با غرب به خاطر پیوستن به جنگ جسورانه روسیه با غرب صدمه بزند. روسیه هم از این‌که به مدار چین کشیده شود و در حد شریک کوچک پکن پایین آورده شود، می‌ترسد.

آیا بحران اوکراین دینامیک روابط بین روسیه و چین را تغییر داده است
ولی آیا بحران اوکراین دینامیک روابط چین و روسیه را تغییر داده است؟ اگر حالا که «خط اروپایی» سنتی روسیه به خاطر منع تجارت و سرمایه‌گذاری در خطر است و روابط با آمریکا بیشتر به «صلحی سرد» نزدیک است تا شراکتی راهبردی، «پوتین» به پکن آمده تا التماس کند و به دنیا نشان دهد که توسط فشارهای غرب منزوی نشده است و هنوز جای انتخاب دارد؟ یا شاید هم می‌خواهد به چین دنیایی جدید را نشان بدهد که دو قدرت بزرگ آسیا و اروپا با هماهنگی همدیگر می‌توانند قوانین جهان را که توسط دنیای اروپا و آتلانتیک نوشته شده بازنویسی کنند؟

معامله گاز طبیعی چین و روسیه بعد از سال‌ها چگونه بسته خواهد شد؟
آیا معامله گاز طبیعی چین و روسیه بعد از ده سال در این سفر بسته می‌شود؟ بیانیه‌های وسوسه‌انگیز هنوز اعلام می‌کنند که این معامله به زودی منعقد خواهد شد و تقریباً آماده است ولی قیمت و مقدار هنوز موارد مشکل‌سازی هستند. اگر معامله بسته شد به قیمت اعلامی توجه کنید. آیا معامله‌ای ۵۰/۵۰ است که بین قیمت «گازپروم» در حد قیمت اروپایی است و چین می‌خواهد نازل‌ترین قیمت را بپردازد؟ آیا چین آماده است که از قیمت دست بردارد تا در عوض برای مدت تضمین‌شده بیشتری گاز دریافت کند؟ به خصوص آیا «ژی» تصمیم گرفته است که برای نشان دادن حسن نیت به مسکو برای گاز روسیه قیمت بالاتری از حد معمول بپردازد تا بازار گاز طبیعی روسیه را کلاً از اروپا دور کند و وابستگی روسیه به بازار چین را بیشتر کند؟

اگر قیمت از حدی که روسیه می‌خواهد پایین‌تر است، نشانه‌ای است که آن‌ها به چین تخفیفی که می‌خواهد می‌دهند تا مطمئن شوند که پکن مشتری برای مدت طولانی خواهد ماند یا شاید چین تصمیم گرفته در عوض قیمتی پایین‌تر در صنعت انرژی روسیه که به پول برای مدرن شدن احتیاج دارد، سرمایه‌گذاری کند؟ مسئله مهم دیگر آن است که آیا «پوتین» با چین قراردادی که به ضرر روسیه است را امضا خواهد کرد چون در ارزیابی‌ها بازار اروپا بعد از یافتن جایگزینی دیگر از دست روسیه خواهد رفت؟

پس تأخیر در اعلام انعقاد قرارداد گاز نشان می‌دهد که شاید روسیه هنوز حاضر نیست که کاملاً درهایش را بر بازارهای اروپا ببندد و «گازپروم» باور دارد که اوکراین بی‌ثبات امروز نقطه‌ای است که در طول زمان محو می‌شود، پس در نتیجه روسیه نباید گاز خود را به چین با قیمت حراج بفروشد.

چین در اوکراین سرمایه‌گذاری کرده است
پکن از تصمیم روسیه برای الحاق کریمه به خود چندان خرسند نیست، ولی نارضایتی‌اش را در خود نگه می‌دارد. ولی امتحان واقعی این است که «ژی» آمادگی چین برای ادامه برنامه‌های گران‌قیمتش برای توسعه بندرگاه و تأسیسات حمل‌ونقل بر شبه‌جزیره ایبری که بخشی از راهکار جاده ابریشم خودش است - و در توافقنامه‌اش با رییس‌جمهور اوکراین «ویکتور یانوکوویچ» قید شده، را نشان می‌دهد. آیا شرکت‌های دولتی چین قصد ادامه این تلاش‌ها را دارند و مسکو با حضور قوی‌تر چین در کریمه موافق است؟

چین همچنین روابط قوی با تجارت‌های کشاورزی اوکراین برقرار کرده است و واردات غذا از اوکراین را افزایش داده است. مسلماً پکن ضمانت می‌خواهد که سرمایه‌گذاری‌اش در اوکراین توسط روسیه به خطر نمی‌افتد و توانایی اوکراین برای حمل کالاها به چین از طریق راه‌های تجاری روسیه در خطر نیست.

آیا روسیه و چین دلار آمریکا را کنار خواهند گذاشت؟
همچنین و هم روسیه هردو با صدای بلند گفته‌اند که می‌خواهند استفاده از دلار آمریکا را کاهش داده و وابستگی‌شان به این منبع سبز برای دادوستد و پرداخت قروض را کم کنند. چین از این‌که به روسیه بابت مواد خام یوآن بپردازد خوشحال می‌شود در حالی‌که روسیه فکر می‌کند پول صادرات را به صورت روبل دریافت کند. ولی اقتصاددانان روسیه زمان جنگ سرد را به خوبی یاد دارند و کارکرد محدود پول انتقال‌یافته شوروی یا همان روبل و نظام مربوط به قبول وجه پرداختی به صورت روپیه هند را از خاطر نبرده‌اند – داشتن وجهی که فقط در بازارهایی خاص قابل‌قبول باشند و بجای دیگری قابل‌انتقال نباشند. مسلماً بخشی از پول که روسیه بابت فروش سوخت به چین دریافت می‌کند به پکن برای دریافت کالا و خدمات برمی‌گردد ولی شرکت‌های روسی می‌خواهند از درآمدشان برای خرید از شرکت‌های خارجی که یوآن قبول نمی‌کنند، استفاده کنند. ولی چین نمی‌خواهد اجازه بدهد که یوآن در برابر روبل به صورت آزاد شناور باشد. پس آیا این دو رییس‌جمهور می‌توانند نظامی بادوامی برای معاوضه ارز و پرداخت قروضشان درست کنند که اجازه بدهد فراسوی دلار بروند؟

آیا روسیه چین را از نظر تسلیحاتی به قطب مخالف آمریکا تبدیل خواهد کرد؟
در هنگام این سفر نیروی دریایی روسیه و چین با هم مانور مشترک خواهند داد که به روند دهه اخیر نیروی نظامی قدرتمند هر دو کشور شتاب می‌دهد. ولی چین خرید تسلیحات نظامی از روسیه را کاهش داده و صنایع دفاعی روسیه هم از فروختن تجهیزات پیشرفته‌تر به چین از ترس این‌که چین آن‌ها را مهندسی معکوس کند ابا دارد(و در نتیجه رقابتی که به خاطر فروش تسلیحات کپی‌شده روسیه توسط شرکت‌های چینی پیش می‌آید). آیا این مسئله بعد از ملاقات سران تغییر می‌کند؟ آیا نتیجه بحران اوکراین دید روسیه را در مورد تهدیدات تغییر می‌دهد، و از خطری که چینی قدرتمند در درازمدت ایجاد می‌کند به خطر کوتاه‌مدتی که رقابت با غرب در اروپای شرقی و اوراسیای غربی ایجاد می‌کند معطوف می‌کند؟ آیا تقویت توانایی‌های چین برای رقابت با برتری فناوری آمریکا به مسکو اجازه می‌دهد که توجه و منابع آمریکا را از اروپا به اقیانوس آرام تغییر دهد – ادامه همان راهکار شوروی که ژاپن را قبل از جنگ جهانی دوم از سوی سیبری برای پیدا کردن هدف به منطقه گسترده اقیانوس آرام معطوف کرد؟ اگر معامله(یا توافقی برای توسعه مشترک) تسلیحاتی مهمی در ماه‌های بعد از ملاقات سران انجام شود آن موقع جواب این سؤال را خواهیم گرفت.

آیا مسکو و پکن، دهلی‌نو را به سمت خواهند کشید؟
و سؤال آخر: «پوتین» در هنگام پیروزی عظیم «نارندرا مؤدی» به چین می‌رود. «مؤدی» بیشتر پذیرای دیدگاه «پوتین» به دنیا است – و چینی‌ها هم کنجکاوند که آیا دولت تازه حاضر با پکن است معامله‌ای کند که رقابت راهبردی بین دهلی‌نو و پکن را کم کرده و احتمال این‌که هند درگاه اصلی «پاشنه آمریکا به آسیا» باشد را کاهش دهد. اگر روسیه و چین مطمئن هستند که می‌توانند شراکت راهبردی‌شان را بسازند پس «ژی» و «پوتین» می‌توانند تلاش بیشتری کنند تا «موری» را به طرف خود کشانده و از غرب دور کنند؟

«پوتین» قبل از رفتن به شانگهای اعلام کرد: «همکاری روسیه و چین به مرحله تازه‌ای از شراکت جامع و بر هم کنش راهبردی رسیده است. اشتباه نیست که بگوییم در به بالاترین حد خود در تمام تاریخ رسیده است.» نتیجه ملاقات «پوتین» و «ژی» نشان می‌دهد که آیا به سرحد رسیده‌اند یا خیر.