مسعود پیرهادی
اصالت دین و دانش
رهبر انقلاب، آنگونه که در چهار دهه اخیر بارها تبیین کردهاند، بار دیگر بنیانهای این نظام را در دو محور کلیدی معرفی کردند: دین و دانش. این دو، نه تنها پایههای جمهوری اسلامیاند، بلکه رموز بقای آن نیز به شمار میروند. اگر جمهوری اسلامی در ۴۶ سال گذشته، از جنگ گرفته تا فتنههای سیاسی و تحریمهای پیچیده، سربلند بیرون آمده، پاسخش را باید در همین بنیانها جُست.
اما اهمیت سخنان اخیر، تنها در بیان مبانی نیست؛ بلکه در خوانش راهبردی تحولات اخیر است. رهبر انقلاب، جنگ ۱۲ روزه را نه صرفا نبردی نظامی، بلکه نماد قدرتنمایی اراده ملی و نمایش استحکام نظام اسلامی دانستند. این جنگ، خلاف طراحی دشمن، فرصتی شد برای آنکه جمهوری اسلامی، عزم خود را نه در بیانیهها، بلکه در میدان اثبات کند.
نکته مهم دیگر، تصریح بر این واقعیت است که دشمنیها با ما نه به خاطر سلاح است و نه انرژی هستهای؛ نه بهخاطر حقوق بشر و نه فناوری؛ همه اینها صرفا پوششی برای دشمنی با
«سخن نو»ییست که جمهوری اسلامی در میدان تمدنی جهان مطرح کرده: ترکیب دین و دانش در چارچوب استقلالطلبانه و مردمپایه.
امروز جمهوری اسلامی صرفا یک نظام سیاسی نیست؛ بلکه یک الگوی بدیل برای نظم مسلط جهانی است. نظمی که در آن، پیشرفت صرفا از دروازه تسلیم ممکن است و دانش در انحصار قدرتهای خاص قرار دارد. طبیعی است که ظهور الگویی که از متن ایمان دینی برمیخیزد و بدون اتکا به استعمار، به توانمندی فناورانه میرسد، خشم و واکنش جهانی را برانگیزد. این همان راز بغض همیشگی آمریکا و متحدانش نسبت به ایران است.
رهبر انقلاب، سخن از راه پیشِ رو گفتند؛ ادامه مسیر تقویت دین، تعمیق دانش، و حفظ اتحاد ملی. سهگانهای که هر یک، اگرچه در ذات خود مستقلاند، اما در عمل، ساختاری بههمپیوسته و سرنوشتساز پدید میآورند. جمهوری اسلامی، آنگونه که ایشان فرمودند، راهی به جز این ندارد و البته راهی برتر از این نیز نیست.
وظیفه امروز ما چیست؟
نخست، حفظ و بازخوانی این دو پایه حیاتی؛ دین را نه بهعنوان امری صرفا عبادی، که به مثابه زیربنای تمدنی بازفهم کنیم، و دانش را نه صرفا برای رقابت فناورانه، بلکه برای مقاومت تاریخی در برابر سیطره تمدن انحصارگر غرب، پرورش دهیم.
دوم، باید پیام این خونها را ترجمه کنیم. شهدای جنگ اخیر، هر یک، نقطه اتصال دانش و ایمان بودند؛ از سردار نظامی تا دانشمند فنی و متخصص پزشکی. آنها نه در گوشه عبادتگاه، بلکه در متن میدانِ خطر، حجت دین و برهان دانش شدند. پاسداشت آنان، یعنی بازتولید همین مدل انسانی.
و سوم، در برابر هجمههای دشمن، باید همچون سدی زنده و هوشمند عمل کنیم؛ نه منفعل و نه احساساتی. هر تهدیدی را به فرصت بدل کنیم، هر فشاری را به جهش، و هر شهادتی را به سربازی جدید برای جبهه مقاومت.
در پایان، باید بار دیگر آن جمله کلیدی رهبر معظم انقلاب را بازخوانی کرد که فرمودند:
«به کوری چشم دشمن، ایران را به اوج ترقی و افتخار خواهیم رساند.»
این، وعده یک رهبر نیست؛ این، نقشه یک تمدن است.
ارسال نظر