سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با کارگزاران نظام را می‌توان نوعی مرام‌نامه اخلاقی مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی دانست. دستورالعملی با تکیه‌بر مبانی سلوکی و با ارکان مهمی همچون استغفار، صبر،  تقوا و تواضع. هر یک از این ارکان در بیانات اخیر رهبر انقلاب که بازتعریف مقام مسئولیت بود، رنگ و معنای تازه‌ای به خود می‌پذیرند. استغفار نه‌تنها عملی برای رهایی از خشم و سخط الهی، که مقدمه‌ای برای مدد گرفتن از قدرت لایزال او در میدان جهاد است.

استغفار با این نگاه، فراهم آوردن پیش‌شرط و زمینه برای قدم گذاشتن در میدان جهاد است. نه‌فقط تصفیه دل، بلکه تسویه‌حساب با کسی است که در میدان تنها پشتوانه ما خواهد بود. صبر در کسوت مسئولیت نام دیگر مقاومت و استقامت است و تقوا ذوالفقاری است که یک لبه‌اش برای قطع کردن پای نفس از تجاوز به حدود الهی است و لبه دیگرش برای مهار کردن دشمن. رصد دشمن باطن و ظاهر است برای حفاظت از خط قرمزها. تواضع نیز صرفا یک خلق پسندیده نه؛ که راهبردی برای جدا نشدن از دست حمایت خداوند و دور نماندن از زبان صادق مردم دردمند است.

مسئولیت در نظام اسلامی این‌گونه در اخلاق و عرفان گره‌خورده و بافته‌شده است. بر مبنای فرمایشات رهبر انقلاب ساده‌ترین و درعین‌حال بزرگ‌ترین حقیقتی که در مورد مسئولیت در حکومت اسلامی وجود دارد این است که مسئول این نظام بیش از هر مسئول دیگری باخدا طرف است. حقیقتی که به‌سادگی درک نمی‌شود و در صورت درک، به‌سادگی پذیرفته نمی‌شود و به آن اقرار نمی‌شود یا بنا بر نسیان آن گذارده می‌شود. 
این دستورالعمل مدیریتی همچنین اوج فرهنگ‌مبنایی چهره راستین جمهوری اسلامی را هم به نمایش می‌گذارد. علی‌الظاهر در این دیدار بیشتر به موضوعات اقتصادی و در وهله بعد به موضوعات سیاسی کشور پرداخته‌شده بود و تنها در یک جمله آقا به بحث فرهنگ اشاره می‌کنند. 
ممکن است از این نوع پرداخت این‌گونه برداشت شود که در کوران مسائل اقتصادی و سیاسی که نیازهای ابتدایی زندگی مردم را درگیر می‌کنند، دیگر جایی برای فرهنگی نمی‌ماند و پرداخت تک‌جمله‌ای به فرهنگ در میان انبوه سخنان اقتصادی و سیاسی، نماد و نقشی از جای تنگ فرهنگ در میان حوادث و برنامه‌های سیاسی و اقتصادی دارد.

اما جنبه ظریف ماجرا آنجا است که در سی‌وپنج دقیقه ابتدایی سخنان رهبر گرامی به اخلاق، تربیت، مرام، روحیه و زیربنای اعتقادی مدیریت و مسئولیت پرداخته می‌شود. گویی مدیریت اسلامی از اساس چیزی جز تربیت اسلامی نیست. تقوا به‌عنوان ستون خیمه فرهنگ اسلامی، یک نظریه مدیریتی است و استغفار یکی از شروط مدیر موفق است. تقوا و استغفار و تواضع را با چه واحد و سنجه‌ای می‌توان شناخت به‌جز فرهنگ؟ بر این مبنا نیل کشور به اهداف اقتصادی و سیاسی از رهگذر تربیت ناب اسلامی می‌گذرد.

هنگامی‌که رهبر عزیز و گرامی در مقام بیان توصیه‌ها و بایسته‌های مسئول تراز نظام بودند، جای مصداق عمل به تمام این بایدها، جای کسی که خودش را مخاطب بایدها دیده بود پیش از آنکه به او تذکر آن داده شود، جای حاج قاسم سلیمانی خالی بود. کسی که «برای نمایش کار نکرد» اما خدا او را به نمایش گذاشت؛ کسی که «در برابر خدا مغرور نشد» و خدا دشمن را در برابر او به خاک انداخت؛ کسی که در برابر مردم متواضع بود و مردم نیز او را از دیگران متمایز کردند.