به گزارش پارس ، در بخش اول نشست عوامل سریال « بچه های نسبتا بد» که به طور اختصاصی با ایسنا برگزار شد، سیروس مقدم درباره ی ایده شکل گیری این سریال، پخش نشدن این مجموعه در ماه رمضان و اینکه چرا برخلاف روال معمول سریالی را در خارج از دفترش کارگردانی کرده است و… مطالبی را بیان می کند.

همچنین حمید گودرزی و میلاد کی مرام هر کدام به توضیح نقش های خود و همکاری با پروژه « بچه های نسبتا بد» پرداخته و پیمان عباسی به پرسش هایی درباره ی چگونگی شکل گیری شخصیت های قصه و اینکه نقدی اجتماعی را با نگارش این فیلمنامه در دستور کار داشته و… پاسخ می دهد.

***

در ابتدای این نشست سیروس مقدم - کارگردان سریال « بچه های نسبتا بد» - در خصوص ایده اولیه شکل گیری این مجموعه توضیحاتی را ارائه داد و گفت: داستان « بچه های نسبتا بد» به بعد از سریال « پایتخت ۲» بر می گردد؛ در واقع از همان ابتدا ما در دفتر کاری خودمان بودیم که در آن زمان نه فیلمنامه ای برای کار داشتیم و نه متنی که بتوانیم کار را به شکل جدی شروع کنیم و دوران استراحتمان بود و خودم شخصا به دنبال سفرها و کارهای شخصی ام بودم تا زمانی که سیناپس اولیه ی این سریال مشترکا توسط شبکه اول و آقای طباطبایی (تهیه کننده) شکل گرفت و با من تماس گرفتند تا فیلمنامه را برایم بفرستند و از کلیات کار باخبر شوم.

*** تعصبی به ساخت سریال ها در دفترم ندارم

سیروس مقدم

مقدم که اغلب سریال هایش را به تهیه کنندگی الهام غفوری (همسرش) می سازد، گفت: واقعیت این است که من تعصب خاصی ندارم که حتما کارهایم در دفتر خودم با نویسنده ی خودم انجام شود و این مساله برایم مهم نیست، بلکه مهم این است که هر زمان که یک متن جذاب و فیلمنامه خوب داشته باشیم که آدم را قلقلک دهد، می توان جذب آن فیلمنامه شد. در « بچه های نسبتا بد» هم دقیقا همین اتفاق افتاد.

وی افزود: زمانی که فیلمنامه به دستم رسید، مشاهده کردم که بیس جذابی دارد و لازم است که بگویم بعد از سریال « نرگس» سوژه ای را که با موضوع جوانان بتواند دغدغه ها و مشکلات اجتماعی شان را به تصویر بکشد، کار نکرده بودم. بر این اساس دلم تنگ شده بود که کار ویژه ی تینجیرها انجام دهم؛ البته منظورم این نیست که مابقی سریال هایم ربطی به جوانان نداشت، اما روی بحث جوانان تمرکز کامل نداشتند. به همین خاطر خیلی جذب فیلمنامه مجموعه « بچه های نسبتا بد» شدم چرا که به نظر می رسید قصه پتانسیل این را دارد که یک کار خوب از آن دربیاوریم و در واقع از طرفی هم دلم می خواست تا دوره ای که یک فیلمنامه جدید برای دفتر کاری خودم کار کنم این سوژه را هم از دست ندهم و اجازه ندهم فرد دیگری آن را کار کنم.

*** نمی خواستم « بچه های نسبتا بد» را از دست بدهم

مقدم با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل پذیرفتن پروژه « بچه های نسبتا بد» پخش ماه رمضانی اش بود، خاطرنشان کرد: در واقع دلیل بعدی پذیرفتن این کار این بود که در ابتدا قرار بود برای ماه رمضان امسال ساخته و پخش شود و طبیعتا در زمانی که وجود داشت تا کار به ماه رمضان برسد، خیلی تایم کمی بود. به همین خاطر شبکه یک و حتی خود تهیه کننده به این نتیجه رسیده بودند که تنها کسی که شاید بتواند با گارانتی و تضمین کار را به پخش ماه رمضان برساند، من هستم که کمیت و کیفیت کار به گونه ای حس شود که خروجی آن در نهایت آبرومند باشد.

مقدم تاکید کرد: عقل سلیم حکم می کند وقتی یک فیلمنامه خوب به دستمان می رسد آن را از دست ندهیم. « بچه های نسبتا بد» هم یکی از فیلمنامه های خوبی بود که نمی خواستم آن را از دست بدهم.

*** در « بچه های نسبتا بد» قرار بود مسائل تازه ای مطرح شود

در ادامه این نشست سیروس مقدم در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه به عنوان کارگردانی که سال هاست در تلویزیون فعالیت دارد، آیا تاکیدی روی حفظ یک تیم ندارید و چقدر سعی می کنید در انتخاب بازیگران تنوع ایجاد کنید؟ خاطرنشان کرد: همان طور که پیش از این هم گفتم تعصبی ندارم که حتما کار در دفتر خودم با گروه خودم انجام شود. یک فیلمنامه خوب مرا ترغیب می کند و فرقی نمی کند که پیمان عباسی آن را نوشته باشد یا فرد دیگری. در واقع در این کار فرصت را از دست ندادیم؛ ضمن اینکه شبکه ای هم که کار را به من سفارش داده بود شبکه ای است که می دانستم که به هر حال پای کار می ایستد؛ چرا که در « بچه های نسبتا بد» قرار بود مسائل تازه ای مطرح شود که سال ها بود که در تلویزیون آنها را ندیده بودیم.

کارگردان « بچه های نسبتا بد» در ادامه صحبت های خود گفت: « بچه های نسبتا بد» فضاسازی هایی داشت که نسبت به سایر سریال های تلویزیون، جسورتر بودند؛ به همین خاطر خود به خود این موضوع برایم جذاب بود که حتما این کار را انجام دهم؛ ضمن اینکه این فرصت هم داشتیم که آقای سیفی آزاد، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک به تیم ما اضافه شود و نظرات و دیدگاه هایش را به ما ارائه دهد و در نهایت ما کار را به گونه ای پیش ببریم که مطمئن باشیم که حتما به آنتن برای پخش می رسد.

*** « بچه های نسبتا بد» قرار بود سینمایی شود

سیروس مقدم

در ادامه نشست ایسنا، پیمان عباسی، نویسنده « بچه های نسبتا بد» وارد بحث شد و درباره ایده ی اولیه شکل گیری این سریال توضیح داد: نطفه این قصه به سه سال پیش برمی گردد. در ابتدا بر اساس یک ایده که در ذهن خودم بود، توانستیم متنی را برای این سریال آماده کنیم. در واقع قصه ای که پیش می بردیم درباره ی سه جوان بود و در آن زمان یادم هست که قرار بود نقش همایون را حمید گودرزی بازی کند و قصه یک فضای شخصیت محور داشت و لازم است بگویم که این کار در ابتدا قرار بود سینمایی ساخته شود که بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد. اما طرح از سوی سازمان صداوسیما به تصویب رسیده بود تا اینکه از طرف آقای فرجی - مدیر شبکه اول - و رحمان سیفی آزاد - مدیر گروه فیلم و سریال شبکه اول - بار دیگر قصه رو آمد.

وی افزود: قصه قبلی « بچه های نسبتا بد» در حد این بود که سه جوان گاو صندق را می دزدیدند و از آن داستان فقط همین باقی مانده است. در کل، این مجموعه در ابتدا یک استراتژی دیگری داشت و در واقع ریتم و جنس و نوع روایت تغییر کرد؛ ضمن اینکه خودم هم به عنوان نویسنده جنس نگارشم نسبت به سه سال پیش پخته تر شد و از طرفی مشاور خوبی مثل رحمان سیفی آزاد در کار داشتیم و در کنارش سیروش مقدم حضور داشت که من از سال ها قبل دلم می خواست با او کار کنم که خدا را شکر با « بچه های نسبتا بد» موفق شدم که با بو همکاری کنم.

عباسی در ادامه به شوخی گفت: سعید نعمت الله و محسن تنابنده طوری به دفتر آقای مقدم چسبیده بودند که من همیشه با خودم می گفتم تنها راهش این است که با ماشین از روی این دو نفر رد شوم تا بتوانم با مقدم کار کنم و همین اواخر هم حاضر بودم این کار را انجام دهم.

*** هفت پشت « بچه های نسبتا بد» را بررسی کردم

این نویسنده در ادامه ی این نشست در پاسخ به اینکه آنچه « بچه های نسبتا بد» را با یک کار اکشن و پلیسی صرف متفاوت می کند، چیست؟ توضیح داد: نقطه تعلیق های این سریال به قدری در ارتباط با مخاطب قالب هایش گیر کرده است که کار به نوعی به کار پلیسی شبیه است در صورتی که این کار اصلا پلیسی نیست و حتی معمایی هم نیست؛ بلکه درباره ی حال آدم ها و برای پیدا کردن شخصیت آنهاست. در نتیجه من آدم های قصه ام را پیش از ماجرا می شناختم. لازم است در این خصوص توضیح دهم این که می گویید مخاطب « بچه های نسبتا بد» بدون اینکه دقیقا بداند چرا پای کار می نشیند، به جهت این است که در این سریال همه ی آدم ها زنده هستند در واقع قصدمان این بوده که بگوییم هیچ کس به طور مطلق سیاه و یا سفید نیست و گاهی آدم های بدمان جنبه های دوست داشتنی پیدا می کنند و بالعکس. در بخش هایی از « بچه های نسبتا بد» مردم به شدت می خندند اما از آن طرف، از این به بعد در یک جاهایی بغض می کنند.

وی افزود: داستان « بچه های نسبتا بد» مثل زندگی است؛ به همین خاطر برای من نویسنده عین زندگی بودن و پیدا کردن شخصیت ها از اولویت های اولم بود و لازم است بگویم بنده به عنوان نویسنده هفت پشت شخصیت های قصه ام را بررسی کردم و سپس آنها را نوشتم.

*** سالاد ممتازی که همه چیز در آن هست

عباسی در ادامه با پرسشی مبنی بر این مواجه شد که آیا زمانی که فیلمنامه را می نوشت به بازیگرانی که این شخصیت ها را ایفا می کنند، فکر می کرد، بیان کرد: بعدها به بازیگران رسیدیم، به جز یکی از بازیگران، علی طباطبایی که بنا به دلایلی باید در این پروژه حضور می داشت. به غیر از او، هیچ آپشن دیگری ثابت نبود. ضمن اینکه در قصه قبلی که قرار بود آن را کار کنیم، کسی که سکه ها از او به سرقت می رفت یک فرد روحانی بود که گزینه اول ما برای ایفای آن نقش شهاب حسینی بود ولی در قصه بعدیمان داستانمان تغییر کرد و شخصیت مان پرتنش تر شد و جنس دیگری را تجربه می کرد و در واقع دیگر محدودیت یک روحانی را نداشت، به همین خاطر ما به یک موتور جلوبرنده محکم نیاز داشتیم که بعد به این نتیجه رسیدیم که حمید گودرزی در یک طرف قصه قرار بدهیم و در مقابلش سه شخصیت دیگر را قرار بدهیم که به نظرم انتخاب بازیگران خیلی خوب بود و در واقع یک سالاد ممتاز درست کردیم که مخاطب هرچه بخواهد در آن هست.

*** گودرزی: شخصیتم نسبتا خوب نیست، کاملا خوب است

در پی نشست « عوامل بچه های نسبتا بد» با خبرنگاران ایسنا، حمید گودرزی در پاسخ به پرسشی درباره ی اینکه آیا « طاها» را می توان جزو بچه های نسبتا خوب سریال به حساب آورد که در مقابل بچه های نسبتا بد قرار می گیرد؟ گفت: شخصیت طاها نسبتا خوب هم نیست بلکه کاملا خوب است و اگر هم یک بار به زندان افتاد بنا به دلایلی بود که اصلا مقصر خودش نبود.

وی در پاسخ به اینکه چقدر شخصیتی که در بچه های نسبتا بد بازی می کنید را دوست دارید؟ خاطرنشان کرد: باید بگویم آنچه که از من خواسته شد بازی کردم.

*** مخاطب می خواهد « طاها» را کمک کند

در پی صحبت های گودرزی، سیروس مقدم وارد بحث شد و گفت: این مطلق نبودن کاراکترها در « بچه های نسبتا بد» یک واقعیت است؛ کاراکتر طاها در قصه « بچه های نسبتا بد» اگر به سمتی می رفت که تماشاچی از همان ابتدا با یک مسیر مدرن روبرو می شد، ممکن بود که با او همذات پنداری نکند چیزی که به این کاراکتر اضافه شد چالش هایی بود که به این شخصیت دادیم؛ در واقع به نوعی که می توانم مثال بزنم وقتی خانم غفوری سریال « بچه های نسبتا بد» را می بیند، می گوید آدم دلش کباب می شود برای کسی که بی گناه است ولی نمی تواند بی گناهی اش را ثابت کند.

شخصیت « طاها» تا جایی پیش می رود که حتی مجبور به قانون شکنی می شود و کارت پلیس را جعل می کند تا بتواند از این طریق به حق و حقوقش برسد. مخاطب این کاراکتر را دوست دارد؛ چرا که یک موجود زمینی است و غیر قابل باور نیست.

مقدم همچنین توضیح داد: شخصیت هایی همچون طاها در جامعه ما زیاد هستند به همین خاطر ما حمید گودرزی را برای این نقش انتخاب کردیم چرا که ایشان یک مظلومیتی دارند که اگر مظلومیت ذره ای به سمت چرک و سیاه شدن برود تماشاگر دیگر با او همذات پنداری نمی کند اما در کارکتر طاها به نوعی نقشش ایفا می شود که حتی خود مخاطب دلش می خواهد او را کمک کند.

*** « بچه های نسبتا بد» قرار بود بچه های نسبتا خوب باشند

در ادامه این نشست، شهرام زمانی - بازیگردان سریال « بچه های نسبتا بد» - درخصوص انتخاب بازیگران توضیحاتی را ارائه داد و گفت: من در جریان این فیلمنامه از همان سه سال پیش بودم و در جلسه ای که با آقای مقدم داشتیم به قدری ایشان داستان را خوب تعریف کرد برای من که من همان لحظه آن را پذیرفتم و همان موقع پیشنهادهایم را در ارتباط با شخصیت های موجود در قصه ارائه دادم.

او گفت: حسنی که « بچه های نسبتا بد» داشت، این بود که آقای مقدم با توجه به این که کارگردان حرفه ای و فوق العاده باهوشی هستند، ما با یک گپ کوتاه به یک جمع بندی خوبی رسیدیم؛ چرا که اصلا فرصت بیشتری برای گپ نداشتیم و زمان محدود بود. زمانی که تمام صحبت ها انجام شد و قرار شد وارد انتخاب شخصیت ها شویم از یک طرف کار سخت بود چرا که موجودیت جوانانمان در حیطه بازیگری خیلی کم است و در واقع بازیگر جوان کم داریم. این مساله کار ما را سخت کرده بود و قراری که داشتیم این بود که از بازیگرانی که در کار قبلی آقای مقدم حضور داشتند استفاده نکنیم.

وی گفت: اوایل کار قرار بود « بچه های نسبتا بد» در واقع بچه های نسبتا خوب باشند که تغییر داستان کمی کار ما را سخت تر کرده بود؛ ضمن اینکه چیدمان رقابتی میان شخصیت ها برای ما خیلی مهم بود که تماشاچی بتواند با آنها ارتباط برقرار کند. در زمینه شخصیت ها هم باید توضیح بدهم که بازیگران ما تقریبا گزینه های اولمان بودند به جز چند شخصیت حاشیه ای، با آقای مقدم در نهایت به تفاهم رسیدیم.

***

بازیگردان « بچه های نسبتا بد» با اظهار خوشحالی نسبت به اینکه بازخوردهایی که این مجموعه تاکنون داشته خوب بوده است، خاطرنشان کرد: خدا را شکر به بازخوردهای خوبی که به آن فکر می کردیم رسیدیم و به واسطه کارگردانی خوب آقای مقدم و بازی های بسیار خوب بازیگران، کار خوبی از آب درآمد. برای این سریال بازیگرانی را وارد کار کردیم که چندین سال از آنها خبری نبود؛ به عنوان مثال آقای فیاضی بعد از « زی زی گولو» ما چیز جدی از ایشان در ذهنمان نمانده بود در واقع باید بگویم پیشکسوت های ما در این کار در حاشیه قصه بودند که خیلی هم کار سختی بود؛ چرا که باید افرادی را انتخاب می کردیم که به ما کمک کنند و به تایم لطمه نزنند و برداشت زیادی نداشته باشند و در نهایت بتوانند از پس نقش هایشان بربیایند. از این جهت خوشحال هستیم که بازیگران پیشکسوت ما توانایی هایشان را مجددا نشان دادند و در واقع مجددا کسانی در این کار زنده شدند و مردم را خوشحال کردند که سال ها بود از آنها خبری نداشتیم.

*** شخصیت سمیر فراز و فرودهای زیادی داشت

در پی صحبت های زمانی میلاد کیمرام، بازیگر نقش سمیر که در این نشست حضور داشت ابتدا در پاسخ به اینکه در بین « بچه های نسبتا بد» کدام نقش را مناسب خودتان می دید؟ خاطرنشان کرد: لازم است بگویم ما برای این کار فیلمنامه نداشتیم بلکه یک طرح کلی دستمان بود در ابتدا شهرام زمانی به عنوان بازیگردان با من تماس گرفت و گفت که قرار است یک کاری با آقای مقدم انجام بدهیم در آن زمان من مشغول بستن یک قرارداد سینمایی بودم اما « بچه های نسبتا بد» را پذیرفتم و وقتی داستان را خواندم خوشم آمد. شهرام زمانی آنقدر داستان را خوب تعریف کرد که از شخصیتم خوشم آمد؛ ضمن اینکه یکی دیگر از دلایل حضورم در این پروژه حضور سیروس مقدم بود، چرا که هر بازیگری دوست دارد با آقای مقدم کار کند؛ البته باکس ماه رمضانی این پروژه هم بی دلیل نبود که در نهایت به پخش هم نرسید.

وی اضافه کرد: خیلی وقت بود که منتظر چنین کاراکتری بودم به نظر من شخصیت های این داستان به نوعی زیبا درآماتیزه شده بود و آنچه که در داستان خواندم در رابطه با نقش خودم شخصیتی بود که فراز و فرودهای زیادی داشت در نهایت همه این مسائل دست به دست هم داد تا اینکه آقای مقدم را دیدم و یک انرژی خوب گرفتم.

*** اگر موهایت را از ته می زنی به « بچه های نسبتا بد» بیا

در ادامه صحبت های کی مرام زمانی یادآور شد: به یاد دارم شبی که با میلاد کی مرام صحبت می کردیم خیلی خوابش می آمد و من به او گفتم می خواهم چیزی بگویم تا خواب از سرت بپرد به او گفتم اگر موهایت را از ته می زنی به این پروژه بیا اگر نمی زنی نیا.

کی مرام در ادامه صحبت هایش درباره اینکه آیا کاراکتر سمیر دچار بیماری شده است؟ خاطرنشان کرد: برای شخصیت من هر اتفاقی می تواند بیفتد؛ شخصیت های « بچه های نسبتا بد» تعلیق بسیار دارند، همین طور شخصیت سمیر آنقدر تعلیق دارد و درست دراماتیزه شده است که گره گشایی های زیادی در کارش می شود و از آن طرف مشکلاتی برایش به وجود می آید. لازم است بگویم قضاوت در مورد شخصیت های « بچه های نسبتا بد» خیلی سخت است و من شخصا به تمام شخصیت های داستان علاقه دارم و فضای رئالیستی این کار برایم جذاب بود.

*** برای شخصیت « سمیر» از خط قرمزها رد شدیم

کی مرام تاکید کرد: در مجموعه « بچه های نسبتا بد» ما برای شخصیتی مثل « سمیر» ساختارشکنی کردیم و به نوعی از خط قرمزها یا رد شدیم یا آنها را پاک کردیم و یا حولش دادیم.

این بازیگر با بیان اینکه اصلا برای شخصیت های این قصه نقطه گذاری نمی کند در این زمینه توضیح داد: همه ی شخصیت های سریال واقعی هستند و به نوعی شرایط زندگی است که باعث بروز این اتفاقات می شود. جالب است که در ارتباط با شخصیت سمیر بگویم که من دزدی کردم اما در مقابل روزه ام را می گرفتم و تا صدای اذان نمی شنیدم روزه ام را باز نمی کردم و نماز هم می خواندم. در مقابل شاید در یک درگیری یک نفر را با تبر هم می زدم. بر این اساس باید بگویم شخصیت ها کاملا واقعی هستند و نمی توانیم انکار کنیم که این شخصیت ها در جامعه امروزی وجود دارند تمام شخصیت های این سریال زنده هستند گاهی بچه های نسبتا خوب می شوند و گاهی نسبتا بد می شوند.

*** حمید گودرزی سفید مطلق نیست

در پی صحبت های کیمرام سیروس مقدم خاطرنشان کرد: چندین شب گذشته دیدید که شخصیت طاها که نسبتا خوب است یک کار جعل انجام داد و مخاطب از اینکه این شخصیت سفید مطلق نیست خوشش آمد.

شهرام زمانی هم درخصوص دلیل انتخاب حمید گودرزی به عنوان بازیگر نقش « طاها» این گونه توضیح داد و گفت: یکی از دلایلی که نقش حمید گودرزی را در قصه جدید تغییر دادیم، باهوش بودن چشم های وی است که همیشه کار دستش می دهد. در حالی که برخی از بازیگران چهره شان این گونه نیست، ولی حمید گودرزی چشم های باهوشی دارد.

*** شخصیت های این سریال « نسبتا» بد هستند

در ادامه این نشست میلاد کی مرام طی سخنانی درخصوص انتخاب کاراکترهای « بچه های نسبتا بد» این گونه بیان کرد: همه کاراکترهای این سریال واقعا اسم درستی برایشان انتخاب شده است، چرا که همه، بچه های « نسبتا» بد هستند. روز اولی هم که من به آقای زمانی گفتم، به جز باکس خوبی که داشت، هر بازیگری را تحریک می کرد که با این پروژه کار کند و به هر کسی که فیلمنامه را می دادند، نمی توانست نه بگوید.

کی مرام با اشاره به ایفای نقش های متفاوتش، گفت: همیشه به عنوان بازیگر سعی می کنم در انتخاب هایم اشتباه نکنم؛ ضمن اینکه در سریال « نابرده رنج» هم گفته بودم اگر قرار است بعد از آن سریال در تلویزیون حضور داشته باشم، مطمئنا شخصیتی را بازی می کنم که هیچ ربطی به « نابرده رنج» نداشته باشد و در حال حاضر هم وقتی فکر می کنم، می بینم این اتفاق افتاده است. « جابر» مظلوم سریال « نابرده رنج» کجا و « سمیر» شمر « بچه های نسبتا بد» کجا؟ !

*** کار بازیگرانی که نقش کوتاه دارند سخت تر است

در ادامه نشست ایسنا با عوامل سریال « بچه های نسبتا بد» ، سیروس مقدم توضیح کوتاهی در ارتباط با حضور بازیگران حاشیه ای در سریال « بچه های نسبتا بد» داد و گفت: خدای ناکرده سوء تفاهمی به وجود نیاید. منظورم از بازیگر حاشیه ای به معنی کم اهمیت بودن بازیگر یا نقش نیست. در واقع کم حجم بودن کار آنها نسبت به سایر کاراکترهاست و به نظرم به همان نسبت پراهمیت تر می شود؛ چرا که در جاهایی به دلیل گره گشایی هایی که در بخش هایی از قصه انجام می گیرد، باید حتما با قدرت اجرا شود و این مساله از نظر من کارگردان مهم است.

وی افزود: در واقع بازیگری که نقش کوتاهی در یک سریال بر عهده می گیرد، نهایتا پنج سکانس فرصت دارد تا ابعاد گوناگون کاراکترش را به تماشاچی بشناساند. اما بازیگری که رل طولانی تر دارد، زمان بیشتری هم دارد؛ بنابراین بازیگر حاشیه ای قطعا کارش ارزشمندتر است. ولی حجم نقشش به نسبت سایر بازیگران کمتر است.

*** دیگر شهرت و جشنواره در من ایجاد انگیزه نمی کند

این کارگردان تلویزیون همچنین در ادامه صحبت هایش در پاسخ به اینکه چه اتفاقی افتاده که تاکنون بین سینما و تلویزیون، تلویزیون را انتخاب کرده است و آیا قصد ندارد کاری سینمایی ارائه دهد؟ خاطرنشان کرد: هر زمان که فیلمنامه خوب سینمایی به دست من برسد، قطعا کار می کنم، ولی ایمان داشته باشید، فیلمنامه هایی که در حیطه ی سینمایی به من پیشنهاد می شود، یا پایین تر از سطح کارهای تلویزیونی ام است و یا تکرار کارهای تلویزیونی ام است. به همین خاطر طبیعتا من سیروس مقدم ترجیح می دهم با موقعیتی که در تلویزیون کار می کنم، در مدیوم سینمایی هم فعالیت داشته باشم. اما ترجیحم این است که در سینما هم حرفی برای گفتن داشته باشم، وگرنه اگر صرف پول درآوردن، برگشت سرمایه و شهرت باشد که هیچ کدام از این مسائلی که گفتم در من ایجاد انگیزه نمی کند که البته شاید در ۱۰ سال پیش ایجاد انگیزه می کرد، اما حالا دیگر نه شهرت، نه عشق سینمایی کار کردن و نه عشق جشنواره در من انگیزه ایجاد نمی کند. بلکه تنها چیزی که با آن عشق می کنم، فیلمنامه ای است که مرا قلقلک بدهد.

*** وقتی سیروس مقدم از بازیگران شناخته شده تر است

با پایان سخنان مقدم، میلاد کی مرام در این خصوص خاطره هایی را یادآور شد و گفت: به یاد دارم که وقتی صحنه های مربوط به سریال « بچه های نسبتا بد» را در خیابان ها با حضور اشکان خطیبی، حمید گودرزی، خودم و سایر بازیگران کار می کردیم، هیچ کس ما را نمی شناخت و همه رد می شدند و خطاب به آقای مقدم می گفتند: « آقای مقدم خیلی مخلص هستیم. » به نظرم این یک اتفاق عجیبی است که آقای مقدم را همه به چهره می شناسند، دقیقا مثل سوپراستارهای سینما و تلویزیون وی را می شناختند.

*** مردم بازیگر صادق را دوست دارند

در پی صحبت های کی مرام، مقدم توضیح داد: این واقعیتی است که آنچه که برای مردم جذاب تر است، همان چیزی است که مقابل دوربین اتفاق افتاده است. اگر شما در حال حاضر جلد روزنامه ها و مجله ها را نگاه کنید، فقط عکس بچه ها را می بینید و عکس کارگردان و فیلمبردار را نمی بینید. لازم است توضیح بدهم که مردم هم با بازیگران با احترام رفتار می کنند؛ به عنوان مثال لحظاتی که حمید گودرزی مقابل دوربین می رفت، مردم به نوعی با او حال می کردند و همچنین با سایر بازیگران که به نظر من این نشان دهنده احترام است تا ادا درآوردن.

مقدم تاکید کرد: مردم بازیگران را دوست دارند. به ویژه بازیگرانی که احساس کنند، صادقانه بازی می کنند و به نظرم تماشاچی این واقعیت ها را حس می کند.

*** اگر « بچه های نسبتا بد» برای رمضان نبود…

در ادامه پرسشی مبنی بر اینکه ابتدا قرار بود « بچه های نسبتا بد» پخش ماه رمضانی داشته باشد؛ آیا اگر از همان ابتدا اعلام می کردند که کار ماه رمضانی نیست، فشارهای کاری شما کمتر نمی شد و آیا با فرصت بیشتری کارتان را ادامه نمی دادید؟ مطرح شد که مقدم در پاسخ به این پرسش ایسنا گفت: این صحبت شما کاملا درست است و اگر دقت کنید می بینید که فضای کار ما، فضای ماه رمضانی است. اگر این کار برای ماه رمضان نبود، قطعا من سرقت را در روز می گرفتم، چرا که اکثر سرقت ها در روز روشن اتفاق می افتد و طبیعتا جسارت سارقین در روز بیشتر است، اما چون در ماه مبارک رمضان بود، قرار شد که ما بعد از افطار در تاریکی شب به سراغ سرقت برویم. چرا که معمولا در ماه رمضان بعد از افطار همه مغازه ها تعطیل می شود.

وی افزود: در بخش هایی از سریال « بچه های نسبتا بد» تلاش کردیم فضاهای ماه رمضانی را از قسمت هایمان کم کنیم، چرا که دیگر مناسبتی ندارد؛ به عنوان مثال شما هر چه سرعت ماشینتان را بالاتر ببرید، قطعا میزان دقت شما کمتر و احتمال خطر برایتان بیشتر می شود. بر این اساس اگر بخواهم یک بار دیگر سریال « بچه های نسبتا بد» را بسازم، قطعا اتفاق بهتری می افتد. ممکن است از این سریال بعضی دوستان گاف هایی از ما گرفته باشند، ولی اشکالات بزرگ تری را من به عنوان کارگردان در زمان مونتاژ می دیدم که اگر این وقفه برای تولید وجود داشت، قطعا کار بهتر می شد.

*** مجبور شدیم بعضی صحنه ها را با بدل بگیریم

مقدم همچنین بیان کرد: بعضی از سکانس هایی که در زمان پخش می بینم، خودم شخصا راضی نیستم و علتش هم این است که در طول کار اتفاقی برای بازیگر می افتاد که مجبور بود از صحنه برود و من کارگردان مجبور می شدم به خاطر پخش، سکانس را با بدل ادامه بدهم. در صورتی که اگر شرایط نرمال بود، کات می کردم و اجازه می دادم تا زمانی که حال بازیگر خوب شد، سکانس ها را بگیریم.

کارگردان « بچه های نسبتا بد» در ادامه صحبت هایش با بیان اینکه از یک جهت هم بهتر شد که کارمان در ماه رمضان به پخش نرسید، در این زمینه خاطرنشان کرد: باید بگویم از یک جهت هم بهتر شد که « بچه های نسبتا بد» ماه رمضان به روی آنتن نرفت؛ چرا که مطمئنا یک مقایسه ای انجام می شد و دوم اینکه به هر حال در ماه رمضان به نوعی سریال زدگی وجود دارد و به دلیل اینکه مخاطب از لحظات افطار تا پاسی از شب مدام سریال می بیند، دیگر تمرکز این را ندارد که به طور کامل روی سریال تمرکز کند. اما حالا مخاطب با تمرکز بهتری سریال ما را تماشا می کند. به همین خاطر به نظر من جذابیت کار برای خود من از این لحاظ بهتر است.

*** علت نماهای شهری از ارتفاع بالا

در ادامه نشست ایسنا با عوامل سریال سیروس مقدم، پرسشی درباره پلان هایی که در « بچه های نسبتا بد» از ارتفاع بالا گرفته شده و همچنین استفاده از جلوه های کامپیوتری که تاحدودی فضا را به داستان های ماورایی نزدیک می کند مطرح شد که سیروس مقدم توضیحاتی ارائه داد و گفت: نماهای شهری اساسا آگاهانه هستند و برایشان پلان های ویژه ی جدا گرفته ایم. با این نماها تاکید می کنیم که اتفاقات در یک شهر بزرگ رخ می دهد. چرا که طبیعتا در یک شهر بزرگ آدم ها کمتر از حال یکدیگر خبر دارند و حتی در داستان می بینید که دوستان سمیر بر حسب اتفاق، خانه سمیر را پیدا می کنند که این مساله ناشی از زندگی در یک شهر بزرگ است، چرا که ما می خواستیم به طور غیرمستقیم به تماشاچی بگوییم که در شهرهای بزرگ، پرترافیک و شلوغ، خود به خود میزان حادثه و خلاف بالاتر می رود. بر این اساس فرم مونتاژ کار ما هم در واقع فرمی است که هم بر اساس ایجاد جذابیت بیشتر انجام می دهیم و هم به دلیل اینکه از قبل برای تک تک آنها تدابیری اندیشیده بودیم.

*** روایت غیرخطی نیاز به فرم دیگری دارد

کارگردان « بچه های نسبتا بد» ادامه داد: سیامک مهماندوست به عنوان تدوینگر کار از همان روز اول فیلمبرداری، برایمان پیغام فرستاد و سفارش کرد که هر سکانسی که می گیریم، میزان زیادی از نماهایی را بگیریم که برایمان ربطی به آن سکانس ها نداشته باشد، اما در مونتاژ باید از آنها استفاده کرد. به همین خاطر ما هر سکانسی که اجرا می کردیم، آقای گل سفیدی - مدیر تصویربرداری - یا برداشت تمرینی از ما می گرفت و یا برداشت اضافه تر از ما می رفت که این نماهای خاص شامل حرکت عصبی دست، تسبیح چرخاندن، نگاه های عصبی و… می شد. تمام این پلان ها، پلان هایی است که نه در فیلمنامه وجود دارد و نه در دکوپاژ من. بلکه بر اساس یک پیش بینی مونتاژ شده است.

او درباره علت استفاده از این تمهید مونتاژی گفت: وقتی شما با یک قصه خطی روبرو هستید، در نهایت سرقتی اتفاق می افتد. اما وقتی روال داستان منطقی و خطی شکسته می شود و قصه از اوج بحران شروع می شود، هیچ یک را نمی شناسید و شما مجبورید برگردید و بگویید چه کسانی بودند و با چه انگیزه ای سرقت کردند. این مساله چیزی است که در سریال های موفق دنیا اتفاق می افتد و درواقع در سریال های موفق دنیا هم قواعد را می شکند، تا حس لحظه را درست به مخاطب منتقل کنند. ولی در سریال « اغماء» به دلیل بعد ماورایی که داشتیم، لنز دوربین های ما به جای شیطان، قصه را تعریف می کرد. با این تفاوت که ما در سریال « اغماء» حتی یک پلان هم با کامپیوتر کار نکردیم و تمام لحظاتی که در این سریال دیدید، در لحظه فیلمبرداری اتفاق افتاد. اما هر آنچه که در سریال « بچه های نسبتا بد» می بینید، در مرحله تدوین اتفاق افتاده است و آن هم برای این است که فرم غیر خطی و بر هم ریخته زمان، نیاز به فرم دیگری دارد.