وی با اظهار نگرانی از حاکمیت الگوی یکسویه در رفتار صداوسیما افزود:
واقعا باید تاسف خورد که یک خبرنگار صداوسیما این قدرت را داشته باشد که ظرف کمتر از یک دقیقه تصویری مخدوش از این دستگاه بزرگ به جامعه القا می کند اما جامعه میلیونی معلمان وفرهنگیان امکان ارتباط مستقیم با مخاطبان خود را نداشته باشند.

نظری در ادامه گفت: جامعه سیزده میلیونی دانش آموزان و یک میلیون معلمان از یک سو و خانواده های دانش آموزان و فرهنگیان مخاطبان مستقیم آموزش و پرورش هستند که این گستردگی ایجاب می کند برای رسیدن به چشم انداز ۱۴۰۴ و تسریع فرایند توسعه، شبکه ارتباطی آموزش و پرورشبا بدنه جامعه متنوع و گسترده تر شود ونمی توان فقط بهابزارهای کم تأثیر و سنتی موجود اکتفا کرد.

این کارشناس آموزشی افزود: باید به مقدمات راه اندازی یک روزنامه سراسری و تاسیس یک شبکه تلویزیونی تحت نظارت آموزش و پرورش فکر کرد. البته نیازی نیست که تشکیلات و ساختار اداری برای این منظور در نظر گرفت بلکه می توان از سازوکارهای نوینی بهره برد که کمترین بار مالی و اداری به این وزارتخانه تحمیل نکند که جزئیات فنی و تخصصی این پیشنهاد قابل طرح است.

نظری در پاسخ به این پرسش که آیا همکاری های صدا و سیما در برنامه سازیو وجود نشریات متعدد آموزش و پرورش پاسخگوی این دغدغه نیست؟ افزود:

البته همه تلاش های صورت گرفته ارزشمند است اما نگاه من از منظر تاثیر گذاری در فرایند توسعه است. مثلا همین نکاتی که رییس جمهور محترم در بازگشایی مدارس گفتند باید از طریق تصویرسازی به جامعه دانش آموزی منتقل شود. اینکه رییس جمهور از پرورش روحیه نقد، پرسشگری و آزاد اندیشی سخن گفتند و یا دغدغه های شاسیتهآقای فانی مبنی بر ارتقای کیفی آموزش هایی که به بچه ها داده می شود اگر از طریق رسانه ای فراگیر و قدرتمند تعقیب نشود طبیعتاً برای جامعه مهم تلقی نخواهد شد. متاسفانه تاکنون نه در نشریات موجود این وزارتخانه و نه در برنامه های صداوسیما این نگرش وجود نداشته که آموزش و پرورش را فقط از منظر همین اخبار یومیه نبینند و قدری فراتر بروند. ما هر روز از دنیا داریم فاصله می گیریم امروز از طرف مجامع بین المللی آموزش و پرورش جهانی صحبت از هفده نوع سواد می شود و من رسانه ای ندیدم این مسائل را تعقیب کند. همه در نقد وضع موجود استادانه عمل می کنند اماکسی راه عملیاتی پیش روی مسولان قرار نمی دهد که چه باید کرد؟ به همین دلیل همیشه رسانه ها علیه آموزش و پرورش موضع دارند و از این بابت مظلوم واقع می شود.

مرتضی نظری گفت: اگر آنطور که در افق ۱۴۰۴ ترسیم کرده ایم که کشور اول منطقه باشیم چاره ای نداریم جز اینکه تربیت نسل امروز و فردا را جدی بگیریم و فراموش نکنیم که روانشناسی سیاسی و فرهنگی کشور ما ایجاب می کند که برای مهم تلقی شدن یک موضوع توجه افکار عمومی را به آن جلب کرد. منظور از این جلب توجه حضور دائمی و اثربخش تعلیم و تربیت در افکار عمومی خانواده هاست تا نگاه عمومی از هزینه ای فرض کردن آموزش فرزندانشان به سرمایه ای دانستن آموزش تغییر کند و نخبگان سیاسی و دولتمردان در عمل آموزش و پرورش را لااقل از وزارت نفت و نیرو کمتر فرض نکنند.

نظری در پایان افزود: وزارت آموزش و پرورش در هشت سال گذشته سهمگین ترین آسیبها را متحمل شد که به نظر من افت شدید اعتبار و وجاهت این دستگاه در افکار عمومی نتیجه همه این آسیبهاست و شخصیتی همچون دکتر فانی که تقریبا با تمام جزئیات این مسائل آشنا هستند و خوشبختانه گرانیگاه تحول در آموزش و پرورش را هم یافته اند، به شرط همراهی کانال های ارتباطی موثر و فراگیر با بطن جامعه خواهند توانست با مشارکت مردم و فرهنگیان، شکوه و اعتبار مضاعفی برای آموزش و پرورش بیافرینند.