به گزارش پارس ، بهارلو در این جلد از کتابش، به سیاق دو جلد دیگر، عنوان بندی کامل هر فیلم را از روی پردۀ اول و آخر هر فیلم استخراج کرده و با ذکر تاریخ و زمان و سینماهای نمایش دهندۀ هر فیلم با پوستری از آنها، ثبت کرده است،   ایسنا، به مناسبت انتشار جلد سوم « فیلمشناخت ایران» به عنوان کامل ترین کتاب مرجع آثار سینمای ایران، گفت وگویی با عباس بهارلو انجام داده است.

جلد سوم کتاب « فیلمشناخت ایران» هم به شیوۀ دو جلد دیگر تألیف و تدوین شده است؟

بهارلو: از حیث ثبت کامل عنوان بندی فیلم ها و تاریخ و سینماهای نمایش دهندۀ هر فیلم و همچنین نوشتن خلاصۀ داستان کامل و درج پوستری برای هر فیلم، بله. حتی در مورد اغلب فیلم ها در بسیاری موارد، اطلاعات ثبت شده فراتر از اطلاعاتی است که در عنوان بندی فیلم ها درج است؛ مثل ثبت طراحان پوستر فیلم ها یا تاریخ و سینماهای نمایش دهندۀ هر فیلم.

چقدر زمان صرف آماده سازی این جلد شد؟

_ در مجموع برای جلدهای اول تا سوم حدود نه سال؛ البته با یک وقفۀ بیست ساله بین تألیف و انتشار جلدهای اول و دوم با سوم با این توضیح که برای تحقیق و انتشار جلدهای اول و دوم زمانی حدود هفت سال صرف شد که به ترتیب فیلم شناسی فیلم های تولید شده در فاصلۀ سال های ۱۳۰۹ تا ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۲ را در برمی گیرد. این مجموعه بار اول توسط « دفتر پژوهش های فرهنگی» و پس از آن « نشر قطره» سه بار تجدید چاپ شد، اما من به دلیل مشکلات و سختی های کار تحقیق، بیست سالی رغبتی به آماده سازی جلد سوم و چهارم را نداشتم تا این که به اصرار دوستانم در ماهنامۀ سینمایی فیلم و بسیاری از علاقه مندان کتاب تصمیم به تألیف و انتشار ادامه آن گرفتم. واقعیت این است که در مدت این بیست سال همواره مترصد آن بودم که کسانی پیدا بشوند و این بار گران و نامأجور را از روی دوش من بردارند که پیدا نشد.

جلد سوم کتاب فیلمشناخت
اطلاعات فیلم ها ازچه منبعی یا منابعی استخراج شده؟

_ فقط عنوان بندی پردۀ اول و آخر فیلم ها. تجربه به من ثابت کرده که هیچ منبع دیگری، حتی مشخصاتی که از دفاتر تولید و پخش فیلم تحویل می گیرم، کاملاً قابل اعتماد نیستند و گاهی با بی دقتی و بی حوصلگی تنظیم شده اند. بنابراین عنوان بندی خود فیلم ها موثق ترین منبع محسوب می شوند که داستان یافتن فیلم ها و پیاده کردن این مشخصات مثنوی هفتاد من کاغذ است که به گوشه ای از آن در مقدمه های جلدهای اول تا سوم اشاره کرده ام و تکرار نمی کنم.

تفاوت این جلد نسبت به دو جلد قبلی و ویژگی های آن چیست؟

_ تفاوت عمده ای ندارد و برای هر سه جلد تقریباً از یک الگو استفاده کرده ام. فقط در جلد اول برای اغلب فیلم ها یک عکس اختصاص داده ام و در جلدهای دوم و سوم به جای عکس پوستر فیلم ها درج است. البته در مواردی خلاصه داستان فیلم هایی که در جلدهای دوم و سوم ثبت شده اند با تفصیل بیش تری نوشته شده اند.

برای خلاصه نویسی داستان فیلم ها چه روشی داشتید؟

_در مقدمه یکی از کتاب ها توضیح داده ام که در خلاصه کردن داستان فیلم ها هدف اصلی بیان طرح و نقشه کلی داستان بوده و طبیعی است که در شرح خلاصه هر داستان همه اجزای فیلم نامه (یعنی موارد فرعی) مورد نظر نبوده. با وجود این، خلاصه کردن داستان فیلم ها در همه موارد به سهولت میسر نبوده است، و در مواردی به دشواری توانسته ام گَرده ای از طرح و نقشه کلی داستان را فراهم کنم زیرا بعضی از فیلم ها واجد داستان، به معنای مرسوم آن، نیستند و ارتباط دادن پاره های پراکندۀ « داستان» آن ها فقط به صرافت طبع و تسامح ممکن است.

آماده کردن کتاب های مرجع با این حجم چه مشکلات و سختی هایی دارد؟

_ ببینید در روزهایی که کار تحقیق و تألیف جلد سوم « فیلمشناخت ایران» را شروع کردم، توأمان، آخرین مراحل فنی کتاب « روزشمار سینمای ایران از آغاز تا انقراض قاجاریه» را از پیش می بُردم. کار تألیف هر دو کتاب، بیش از پیش، ثابت کرد که چه برای تحقیق دربارۀ سینمای ایران در سال های ماضی و چه متأخر هیچ آرشیو کامل و منسجمی از اسناد، دست نوشته ها، فیلم ها، پوسترها، عکس ها و نظایر این ها وجود ندارد. دسترسی به عنوان بندی و پوستر و عکس برخی از فیلم های متأخر همان قدر دشوار و طاقت سوز است که یافتن اعلان و سند و روزنامه ای از دورۀ قاجار. همان طور که منابع مکتوب دورۀ قاجار در کتاب خانه های متعددی پراکنده اند، و طبعاً دسترسی به آن ها میسر نیست، جابه جایی و انحلال بسیاری از دفاتر تولید و پخش فیلم نیز سبب شده که کپی پاره ای از فیلم ها و پوسترها نیز، تا اصلاح ثانوی، « گُم شده» تلقی شود. در فیلمخانۀ ملی ایران، به عنوان تنها گنجینۀ حفظ و نگه داری مواد بصری کشور، به رغم همۀ تلاشی که در سه دهۀ گذشته صورت گرفته تا دست کم یک کپی از فیلم های سینمایی حفظ و نگه داری شود، فقط دفاتر تولید و پخش و تهیه کنندگان بخش خصوصی حقوق فرهنگی فیلم هاشان را به فیلمخانه ملی ایران واگذار کرده اند و تهیه کنندگان بخش دولتی (سیمای جمهوری اسلامی ایران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در مواردی حتی بنیاد سینمایی فارابی) تمایلی به واگذاری حقوق فرهنگی یا حفظ و نگه داری فیلم هاشان در این مرکز نشان نداده اند. نتیجۀ این عدم همکاری این است که حتی در فیلمخانۀ ملی ایران نیز کپی تعدادی از فیلم های سینمایی ایران (حتی فیلم های متأخر) موجود نیست. خُب من برای دسترسی به عنوان بندی پاره ای از فیلم ها راه دیگری نداشته ام جز این که به کمک دوستانم با بسیاری از دفاتر تولید و پخش، و تهیه کننده ها و کارگردان ها تماس بگیریم و درخواست مان را که عنوان بندی و پوستر فیلم ها است مطرح کنیم. طبیعی است که با توجه به حجم هنگفت فیلم ها و پراکندگی مراکز تولید فیلم این کار با سهولت انجام نشده است.

استقبال از جلدهای اول و دوم این کتاب چگونه بوده است؟

_ جلدهای اول و دوم تا کنون سه بار تجدید چاپ شده اند. البته یکی دو سال پیش، به دلایل نامعلوم ناشر را از تجدید چاپ جلد اول منع کردند و حتی در نمایشگاه کتاب سال ۱۳۹۲ از توزیع آن جلوگیری شد؛ بدون هرگونه توضیحی و فقط با یک تماس تلفنی! . جلد دوم نیز دو سه سالی است که نایاب شده و به رغم متقاضیان فراوان، متاسفانه ناشر به دلیل هزینه های سهمگین چاپ و نشر برای تجدید چاپ آن فعلا اقدامی نکرده است.

عباس بهارلو
وضعیت استقبال؟

_ تا آن جا که من اطلاع دارم استقبال از جلد سوم خیلی خوب بوده، در نمایشگاه کتاب فروش خوبی داشته، و در اغلب کتابفروشی های معتبر کتاب توزیع شده است. این نکته را هم بگویم که ناشر و من هنوز تبلیغی برای انتشار کتاب نکرده ایم.

چقدر به کتاب های مرجع در کشورمان اهمیت داده می شود؟

_ دست کم من در این مدت سی سال ندیده ام که هیچ مرکز دولتی اهمیتی، به ویژه برای کتاب های مرجع سینمایی، قائل باشد. به دلیل همین بی توجهی گاهی بیم دارم که من و یکی دو نفر دیگر از دوستان، که پی گیر تألیف کتاب های مرجع سینمای دربارۀ سینمای ایران هستیم، آخرین نسل باشیم و کسی تن به ورود به این عرصه را به خود ندهد.

جلد چهارم در چه وضعیتی است؟

_ جلد چهارم براساس برنامه ریزی من شامل مشخصات فیلم هایی است که در فاصله سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ یا ۱۳۹۱ تولید شده اند. عمدۀ مشخصات فیلم های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ را پیدا کرده ام. این بخش از تحقیق حروف چینی و یک بار هم نمونه خوانی شده است. در بهترین حالت گمان می کنم که جلد چهارم برای نمایشگاه کتاب سال ۱۳۹۳ آماده شود.