به گزارش پارس ، این داستان نویس در گفت و گو با ایسنا، درباره ی دلایل استقبال مخاطبان کتاب از ادبیات ترجمه عنوان کرد: یکی از دلایل این استقبال، تبلیغاتی است که برای ادبیات ترجمه می شود. یک جو منفی نسبت به آثاری که در ایران نوشته می شود، از سوی منتقدان، روزنامه نگاران و نویسندگان وجود دارد و این افراد معتقدند کارهای خارجی بهترند. ناشران هم از کارهای ترجمه استقبال بیش تری می کنند، زیرا با چاپ آثار خارجی سرمایه راحت تر برمی گردد. آن ها همچنین معتقدند کار کردن با مترجم راحت تر است، چون مؤلف نسبت به کارش تعصب دارد و آن را تغییر نمی دهد.

او افزود: از سوی دیگر، ناشر ترجیح می دهد کاری را ترجمه کند که جایزه ای را برده و حتا اگر مترجم ناشناخته باشد، وقتی اثری را از نویسنده ای مطرح ترجمه کند، کتاب فروش می رود. اما من به عنوان کسی که در حوزه ی نقد و معرفی کتاب کار می کنم و تقریبا به روزم و آثار ایرانی و خارجی را می خوانم، معتقدم این که ادبیات ترجمه از ادبیات داخل بهتر است، دیدگاه غلطی است. بسیاری از آثاری که در ایران نوشته می شود، از ادبیات خارجی بهتر است.

نوبخت در عین حال تصریح کرد: اما این که چرا این ادبیات از سوی مخاطبان خوب خوانده نمی شود، دلیلش این است که همه می گویند مثلا موراکامی یا استر بخوانید تا اثر نویسنده ای ایرانی را.

او در ادامه همچنین عنوان کرد: اما دلیل خیلی خیلی مهمی برای خوانده نشدن آثار ایرانی وجود دارد که من به عنوان نویسنده به آن واقف هستم و آن ممیزی است. منِِ مخاطب وقتی می دانم کاری ممیزی شده و بخشی از آن حذف شده، نسبت به این کتاب بی اعتنا می شوم؛ بنابراین ادبیات ترجمه بیش تر خوانده می شود.

نوبخت همچنین درباره ی دلیل این که چرا فکر می کند از سوی نویسندگان، منتقدان و روزنامه نگاران جو منفی نسبت به ادبیات داخل وجود دارد، گفت: من فکر نمی کنم این جو منفی توطئه ای آگاهانه باشد. دلیل قانع کننده ای هم ندارد که نگاه منتقدان ما این قدر غیرمنصفانه است. اما من بین همکارانم می بینم که گفته می شود کار ترجمه به لحاظ پلات و ساختار بهتر است، ولی من این حرف را رد می کنم. آثاری که در ایران نوشته می شوند، با وجود ممیزی بسیار بهتر از کارهای خارجی هستند. اما انگار مد شده که گفته شود، ادبیات ترجمه بهتر است و این موضوع دهان به دهان می چرخد.

او در ادامه با تأکید بر نقش رسانه های برای تغییر این طرز تفکر گفت: رسانه در شکستن این سدها تأثیر دارد تا مخاطبان بدانند با وجود ممیزی و شرایط دشوار نوشتن، آثار داخل کشور به زندگی امروز ما و چیزی که ما لمس می کنیم، می پردازد.

این نویسنده همچنین در پاسخ به این سؤال که به نظرش فکر نمی کند نبود تنوع در آثار نویسندگان کشور باعث استقبال از ادبیات ترجمه شده باشد، گفت: قبول دارم که در آثار نویسندگان ما تنوع وجود ندارد. نویسندگان ما ذهنی می نویسند. البته به دلیل انتقادها دارند از این شکل نوشتن فاصله می گیرند، اما شاید محدودیت های اجتماعی و ممیزی است که بسیاری از مسائل در ادبیات ما مطرح نمی شود، بنابراین نویسنده می رود به فضای ذهنی خودش.

او در ادامه تأکید کرد: اگر نویسنده فضای اجتماعی را به داستانش ببرد و مطالبی را که در تلویزیون و مطبوعات و رسانه ها مطرح می شود، در ادبیات مطرح کند، کتابش مجوز نمی گیرد. اما از سوی دیگر، چقدر مخاطب می خواهد از منویات و درونیات نویسنده بخواند؟ ما به اندازه ی کافی تولیدات ادبیات در این حوزه ها را داشته ایم. اما باید قبول کنیم که دلیل بزرگ این موضوع، ممیزی است، وگرنه مسائل زیادی در جامعه ی ما هست که هم نویسنده دوست دارد به آن ها بپردازد و هم خواننده از خواندن شان لذت می برد. خود من در حال نوشتن رمانی در مورد زنان بی سرپرست هستم و وقتی وارد نوشتن آن شدم، فهمیدم که خیلی جاها در سد ممیزی خواهم ماند و نمی دانم کار را چگونه پیش ببرم.