پرونده این جنایت از ساعت ١:٤٥ دقیقه بامداد ٣١ فروردین سال ٩١، درپی تماس مرد میانسالی با پلیس دردستورکارقرارگرفت.

مرد میانسال که ساکن یکی ازمحله‌های شهرک قدس-غرب-بود به مأموران گفت: «لحظاتی قبل صدای فریادهای دختر همسایه را شنیدم وخیلی سریع خودم را به خانه آنها رساندم که پس از ورود با جسد مادرش در یکی از اتاق‌ها و پیکر زخمی و نیمه جان دختر جوان-فیروزه- دراتاق پذیرایی روبه‌رو شدیم.

فیروزه نیزپس ازبهبودی نسبی گفت: سال‌ها قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند. یکی از خواهرهایم ازدواج کرد، من هم که دانشجوی یکی از دانشگاه‌های شمال بودم به آنجا رفتم. خواهر دیگرم نیزبا پدرمان در کرج زندگی می‌کند. چند روزقبل برای دیدن پدر و مادرم آمدم. شب قبل مادر بزرگم و خواهرم خانه مادرم بودند و به او در جمع کردن وسایل خانه کمک می‌کردند. مادرم مستأجربود و باید خانه‌اش را عوض می‌کرد. آنها ساعتی بعد رفتند و مادرم به من گفت میهمان دارد و اگر دوست ندارم که با میهمانش مواجه شوم بهتر است به اتاق خودم بروم. من هم قبول کردم و به اتاق رفتم. ساعت حدود ١٠ شب بود که سر و صدایی از بیرون شنیدم. از اتاق بیرون آمدم ولی کسی را بیرون ندیدم. به اتاقم رفتم و به محض اینکه روی تخت دراز کشیدم مرد جوانی دستش را روی دهانم گذاشت و از من خواست کلید گاوصندوق و عابر بانک‌های مادرم را به او بدهم. او تهدید کرد اگر سر و صدا کنم مرا با چاقو خواهد زد.

اما من بدون توجه به تهدیدات مرد ناشناس شروع به سر و صدا کردم که او با چاقو به من حمله کرد و در نهایت دست و پا و دهان مرا بست. بعدهم از اتاق خارج شد. زمانی که مطمئن شدم او خانه را ترک کرده با تلاش زیاد دست و پا و دهانم را باز کردم و درحالی که خون زیادی از بدنم رفته بود خودم را به بیرون از اتاق رساندم اما از مادرم خبری نبود. وقتی خودم را به اتاق خوابش رساندم با جسد خونین مادرم مواجه شدم. خیلی سریع با پدرم تماس گرفتم و برای کمک خودم را به پذیرایی رساندم و شروع به سر و صدا کردم و همسایه‌ها را خبر کردم.در ادامه تحقیقات مشخص شد مرد جوان خودرو ٢٠٦ مقتول و کارت‌های عابر بانکش را سرقت کرده است. بدین ترتیب شماره پلاک خودرو به تمامی واحدهای گشتی اعلام شد و چند روز بعد پژو سرقت شده در یکی از مناطق تهران پیدا شد.در ادامه تحقیقات، کارآگاهان جنایی دو مرد جوان را به‌عنوان مظنون دستگیر کردند. اما مدارکی به‌دست آمد که نشان می‌داد آنها در این قتل نقشی نداشته‌اند.در نهایت با گذشت ٥ سال ازجنایت مرموز، سه دختر و مادرمقتول، بامراجعه به شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، با توجه به اینکه قاتل شناسایی نشده خواستاردریافت دیه از بیت المال شدند. بازپرس محسن مدیر روستا نیزدستور ارسال پرونده به دادگاه کیفری تهران برای بررسی درخواست اولیای دم را صادر کرد.