پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- یک نهاد نظارتی چندی پیش گزارشی از آمار مبتلایان به ایدز و تشریح برنامه چهارم مبارزه با ایدز پرداخته است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، هر چند گفته می شود چون این گزارش محرمانه نیست آمار ارایه شده از میزان مبتلایان به اچ‌آی‌وی در ایران دقیق نبوده است.

در این گزارش آمده است: در کشور ما از سالِ 1384 تا 1394 در موردِ زنان درصدِ روندِ جنسی شیبِ رو به افزایش داشته است. در سالِ 94 حدودِ 34درصد مواردِ جدیدِ تشخیص‌داده‌شده زنان بودند. روندِ درصدِ سنیِ ما در طولِ سال‌ها زیاد تغییر نکرده است. کماکان گروهِ سنیِ پرخطرمان از حدودِ 25 سال شروع می‌شود تا حدودِ 36 سال که جمعیتِ کارا و زایای جامعه‌اند. تقریباً در همۀ کشورها همین جمعیت تحتِ تأثیر قرار گرفته‌اند. برای همین است که ایدز بیماری است که می‌تواند اقتصاد کشور را متاثر کند. طبق آمار وزارت بهداشت مواردِ اعتیادِ تزریقی و مواردِ رابطۀ جنسی در سالِ 94 با هم برابر شد و در حالِ حاضر راهِ انتقال از طریقِ جنسی براساس آمار ثبت شدۀ وزارتِ بهداشت در حالِ پیشی گرفتن است. به علاوه آمار نشان می دهد که مرگ سالِ اولمان حدوداً ده درصد است. این نشان می‌دهد که اپیدمیِ ما قدیمی است. به عبارت ساده­تر، ما وقتی مریض‌هایمان را پیدا می‌کنیم که بیماری در آن‌ها خیلی پیشرفت کرده است و احتمالا در این مدت بیماری را انتقال داده اند.

تعدادِ تخمینی افراد مبتلا به ایدز در کشورِ ما 75 هزار نفر است. تعدادی که در پانزده سالِ گذشته شناسایی شده‌اند 34 هزار نفر است که از میانِ آن‌ها حدودِ بیست و پنج هزار نفر زنده هستند. از این تعداد حدودِ یازده هزار نفر در یک سالِ اخیر مراجعه داشتند و فعال بوده‌اند. از این یازده هزار نفر در حالِ حاضر هشت هزار و دویست نفر تحتِ درمان هستند. یکی از اهداف برنامۀ استراتژیک چهارم کاهشِ بیست‌درصدیِ مرگ و کاهش ابتلای مواردِ جدید است. این برنامه برنامه‌ای کاملاً بینِ‌بخشی و با مشارکتِ بیست و سه دستگاه تدوین و اجرا می‌شود. این برنامه دارای پنج هدفِ نهایی و یازده هدف بینابینی، یازده استراتژی و 130 هدفِ اختصاصی است. در اهدافِ اختصاصی سهمِ هر یک از شرکا به نحوی تعیین شده است که ما را به آن هدفِ نهاییِ نود نود نود برساند.

در تبیین و توضیح برنامه چهارم کنترل ایدز در ایران نیز آمده است: فهرستِ استراتژی‌های برنامۀ چهارم عبارت است از آموزش و اطلاع‌رسانی، تأمینِ سلامتِ خون، پیشگیری از انتقالِ تزریقی، کاهش آسیب، پیشگیری از انتقالِ جنسی و ترویجِ استفاده از کاندوم؛ تشخیص مراقبت و درمانِ بیماری‌های مقابتی، انجامِ تست، مشاوره و آزمایشِ اچ‌آی‌وی، پیشگیری از انتقالِ ویروس مادر به کودک، مراقبت و درمانِ افرادِ مبتلا، حمایت و توانمندسازی، مراقبت و رصد اپیدمیولوژیک و تحقیقاتِ کاربردی و تقویتِ زیرساخت‌های موردِ نیاز. همچنین برنامه توسطِ اسنادِ بالادستی حمایت می‌شود. این برنامه در چهاردهمین جلسۀ شورای عالی سلامتِ و امنیت غذایی به تصویب رسید. سوم اسفندماه 1394 این جلسه با حضورِ ریاستِ محترمِ جمهور بود و تصویبِ این برنامه حمایتِ شخصِ رئیس‌جمهوری را به همراه داشت.

یکی از مشکلات سه برنامۀ قبلی این بود که هماهنگی، همکاری و پایشِ جمعی نسبت به اجرای برنامه کم بود. بنابراین در پاسخ به این مساله در برنامۀ چهارم کمیته‌ای به نام سیپ تشکیل شد که وظیفه نظارت بر حسنِ اجرای برنامه را بر عهده دارد. برنامۀ کشوریِ ایدز شامل پنج زیرکمیته به شرح ذیل است؛ کمیتۀ درمان، کمیتۀ آموزش، کمیتۀ حمایت، کمیتۀ کاهش آسیب و کمیتۀ پایش و ارزشیابی. کمیتۀ کشوری سیپ نیز برای خودش یک سری شرحِ وظایف دید که عبارتند از تعیینِ ساختار، شرحِ وظایفِ اعضا، تعیینِ الگو برای دستور العمل‌ها، دریافتِ گزارش، دریافتِ گزارش از کمیتۀ پایشِ ارزشیابی، تعیینِ منابع، بازبینیِ برنامه در زمانِ اجرا و همین‌طور آموزش و تشکیلِ کمیته‌های استانی. سیپِ کشوری در مراکز استان مجریانِ بخش‌ها و دستگاه‌های مختلف استان را آموزش داده و از آن‌ها تعهد گرفته است که گزارش دوره­ای از روند پیشرفت فعالیت‌ها ارایه کنند. این مکانیزم هیچ وقت وجود نداشت.

مشکلِ دیگر این بود که در برنامه‌ریزی‌های بین‌بخشی هماهنگی بین سازمان‌ها وجود نداشت. اما در این برنامه ابتدا نتیجه منتظره معین شد و سپس سهمِ سازمان‌ها در نیل به آن نتیجه مشخص گردید. همچنین تدوینِ برنامه با مشارکتِ کاملِ مجریان بود. SWOT انجام نشد ولی تحلیل خلاءها و تحلیل وضعیت موجود انجام شد. از طرفِ دیگر ذی‌ربطان و شرکای دارای نفوذ نیز که کمتر در دسترس بودند شناسایی و فعال شدند. همچنین خدماتی که قرار است ارائه شوند در قالب یک بستۀ استاندارد تعریف شدند که همۀ دستگاه‌ها همین بسته استاندارد را ارائه می‌دهند. کارِ دیگری که سازمان‌ها کردند این بود که منابع و شکافِ بودجه‌ایِ خودشان را نیز تعیین کردند اما مشخص نبودن چگونگیِ پر کردنِ آن‌ها یک معضل برنامه بوده است.

به طور کلی در همین برنامۀ چهارم با وجودِ تمامِ تجربیاتِ برنامه‌های قبلی هنوز چالش هایی وجود دارد. مهم‌ترین چالش در این زمینه نیاز به منابعِ بیشتر است. در عین حال پروتکل‌ها عوض شده‌اند. برای مثال اکنون، طبق برنامه همۀ کسانی که مبتلا هستند باید درمان شوند. بنابراین ناگهان از رقم هشت هزار نفر به هفت و پنج هزار نفر نیازمند درمانی رسیده ایم که این نیاز به افزایش بودجه را به دنبال دارد. این برنامه برای نیل به هدف نود درصد شناسایی نیازمند امکانات و همکاری بین بخشی است. چالشِ دیگر این است که در زمان برنامه ریزی، مطالعات هزینه ‌اثربخشی اقداماتِ مختلف وجود نداشت؛ یعنی ما نمی‌دانستیم از نظرِ هزینه‌اثربخشی کدام اقدام بهتر است؛ مثلاً کاندوم بدهیم بهتر است یا اقدامات دیگر. این‌ مطالعات باید انجام شوند تا بدانیم کدام روشِ بیشترین اثربخشی را روی جمعیتِ هدف دارد.