چند سالی است موج انتقاد گروه‌های حامی حیوانات به کشتار سگ‌های بی‌صاحب که در فضاهای شهری و حاشیه‌ها پرسه می‌زنند و به سگ‌های ولگرد شهره هستند، جان بخشی کرده است و سدی شده است برای کشتار سگ‌هایی که جرمشان پرسه زدن است.

 تکرار و تکرار آزار به حیوانات در شبکه‌های اجتماعی و ورق خوردن این تصاویر در بین کاربران بی‌شمار، آن قدر ادامه یافت که مسئولان را هم وادار به واکنش کرد و امروز کمتر کسی به خودش جرات می‌دهد محض شادی وقت، با این جانواران مطایبه کند؛ که حبس در پیش است و کامنت‌های نفرین در پس.

«سگ» که سوزن بیهوشی را با دندان از تنش بیرون می‌کشد، شروع می‌کند به دویدن و آن قدر این دویدنش استمرار دارد تا ماده بیهوشی اختیار حیوان را دست بگیرد؛ سگ گیج می‌خورد و گیج می‌خورد و... می‌افتد.

پیرمردی را که سید خطابش می‌کنند، می‌گوید: سگ تا یک مسیر را درست می‌رود و وقتی تلو تلو می‌خورد یعنی دیگر تمام شده است. سگ اگر بایستد، می‌افتد.

و ادامه می‌دهد: سگ‌ها معمولا یکی دو کیلومتر بعد از شلیک ماده بیهوشی به شتاب راه می‌روند و بعضی‌ها حتی بیشتر. و ما در این فاصله باید طوری حیوان را با چشم‌هامان دنبال کنیم که گم نشود. سخت‌ترین کار هم همین است.

آغاز زنده‌گیری سگ‌ها از دی‌ماه ۹۲

کشتار سگ با اسلحه، تنها روشی بود که تا پیش از این به عنوان راهکار کنترل جمعیت سگ‌های بی‌صاحب به کار گرفته می‌شد.

اردوان پورمحمدی، مدیر کنترل حیوانات شهری شهرداری تهران با اشاره به دلایل افزایش جمعیت سگ‌ها بویژه در دهه۷۰ می‌گوید: از بین رفتن زیستگاه طبیعی سگ‌ها در اثر گسترش شهرها؛ احداث صنایع، کارخانه‌ها و کارگاه‌های متعدد در حریم شهرها، نبود قوانین حمایت کننده از حقوق حیوانات و برخورد قانونی با متخلفان و فروشندگان غیرمجاز این حیوانات و ده‌ها دلیل دیگر عاملی شد برای ازدیاد سگ‌ها که قطعا برای محیط شهری شایسته و زیبنده نبوده و نیست.

وی می‌گوید: در گذشته اصلی‌ترین روش کنترل جمعیت سگ‌های بدون صاحب شکار این حیوانات به وسیله اسلحه گرم بود؛ موضوعی که به تدریج مورد اعتراض گروه‌های مدافع حقوق حیوانات قرار گرفت و بار روانی، زجه زدن سگ‌ها و تبعات اجتماعی آن باعث شد که این شیوه متوقف شود. دامنه این اعتراضات باعث شد تا این شیوه تغییر کند.

و از اواخر سال۹۲ بود که زنده‌گیری سگ‌ها در تهران کلید خورد.

پورمحمدی با اشاره به زنده‌گیری سگ‌ها از دی‌ماه۹۲ می‌گوید: برای این موضوع ما ۶۰نیروی جوان را که پیش از این کارتن خواب بودند، پس از ترخیص از کمپ، برای این کار آموزش دادیم و آن‌ها زنده‌گیری سگ‌ها را در مناطق حاشیه‌ای ۲،۱، ۵، ۱۵،۱۷، ۱۸، ۲۱ و ۲۲ برعهده گرفتند.

۶۰کارتن خواب؛ ۶۰زندگی

بر اساس گزارش رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران، سالانه ۹ هزار سگ ولگرد در تهران به صورت زنده گرفته می‌شوند، یعنی ماهانه حدود ۷۵۰سگ در تهران توسط شهرداری زنده‌گیری می‌شود.

 وظیفه زنده گیری این سگ‌ها را ۶۰نفری برعهده دارند که زمانی به انتهای خط رسیده بودند.

سگ بلافاصله سرنگ بیهوشی را در می‌آورد و به شتاب می‌دود. آن قدر دور می‌شود که نمی‌شود فقط با چشم، دنبالش کرد. سگ فاصله می‌گیرد و داخل دالانی می‌رود که هنوز بساط کارتن خواب‌ها درون آن پهن است. «علی» در ورودی دالان، مکث می‌کند: دو سال تمام چنین جایی زندگی کرده‌ام.

ادامه صحبت‌های او را پورمحمدی می‌گیرد و اشاره می‌کند به معتادان پاک شده فعال در این طرح: در میان معتادان پاک شده، متاسفانه جوان‌های بسیاری هم هستند که نیاز به کار دارند و می‌گویند چون سابقه داریم، کسی به ما کار نمی‌دهد. ما نیز تلاش کردیم با جذب آن‌ها و به کار گماشتنشان، هویتی به آن‌ها بدهیم. رنج سنی این جوان‌ها نهایت سی و یکی دو سال است. آن‌ها به واسطه اینکه برگشتند و مشغول کار شدند دوباره در خانواده مورد پذیرش و حمایت قرار گرفتند.

و ادامه می‌دهد: البته این جوان‌ها هر دو هفته یکبار تحت آزمایش قرار می‌گیرند و در دو سال گذشته فقط دو نفر به سمت اعتیاد بازگشتند.

محله سعید آباد؛ منطقه ۱۸

علی در حالی که لوله یک متری‌اش را که پایپ نام دارد، دست گرفته است و سرنگ بیهوشی در ابتدای آن آماده شلیک است، بی‌سرو صدا بالای سر سگ حاضر می‌شود و با قدرت توی لوله فوت می‌کند. در کسری از ثانیه سگ بلند می‌شود و می‌دود؛ آن‌قدر می‌دود تا سرگیجه آغاز شود.

اینجا محله سعید آباد است؛ محله باغ‌های بلال و گوجه فرنگی، یکی از کانون‌های حضور سگ‌های بی‌صاحب در منطقه۱۸.

امیرحسین علیزاده رئیس اداره ساماندهی منطقه ۱۸درباره زنده‌گیری سگ‌ها که به صورت روزانه در این منطقه انجام می‌شود، می‌گوید: شهرداری دو وظیفه مهم درباره کنترل سگ‌های بی صاحب و جوندگان مضر دارد. دستورالعمل‌ها را شرکت ساماندهی صادر می‌کند و شیوه مقابله بحث مبارزه شیمیایی و فیزیکی است که اجرای آن را به پیمانکارها می‌دهیم.

وی با اشاره به شیوه کار درباره موش می‌گوید: ما یک پروسه یک هفته‌ای را در کانون‌های آلوده انجام می‌دهیم؛ روز اول بحث شناسایی و اقدامات فرهنگی را داریم، و میزان فعال یا غیرفعال بودن منافذ ورود و خروج موش را مشخص می‌کنیم. روز دوم طعمه‌گذاری است و سه روز بازبینی و مراقبت از طعمه‌ها را داریم. اگر طعمه خورده شد یعنی این منفذ موش دارد.

علیزاده اضافه می‌کند: آن قدر طعمه می‌گذاریم تا طعمه خورده نشود، یعنی این منفذ دیگر برای موش فعال نیست. در آن صورت آن منفذ را مسدود می‌کنیم و روز آخر هم لاشه‌ها را به صورت بهداشتی بر می‌داریم.

این مسئول با اشاره به مناطق حاشیه‌ای تهران می‌گوید: حاشیه‌ها با حیوانات مضر بیشتری مواجه هستند، ما به واسطه اینکه هم بافت مسکونی داریم، هم کشاورزی و هم بایر، با گونه‌های مختلف موش روبه‌رو هستیم؛ رت نروژی، موش خرما و هم موش خانگی.

تعداد سگ‌ها با نماد و نمایش کاهش نمی‌یابد

در نواحی ۶ و ۷ منطقه۱۸ که بیشترین مجاورت را با حریم دارد و بعد ناحیه۵ و ۴ که بافت بازار آهن در آن قرار دارد و ۷۷۰۰ واحد صنعتی و فضاهای بلاصاحب آن، بیشترین سگ‌های بی‌صاحب تردد و زادآوری دارند. ناحیه ۳ هم که با زمین‌های کشاورزی هم آغوشی دارد، میزبان سگ‌های بسیار است. حتی در ناحیه یک و دو هم که مسکونی هستند، به دلیل ریل راه آهنی که بلااستفاده مانده و قرار است فضای سبز شود، مردم شاهد تردد بالای سگ‌ها هستند.

علیزاده می‌گوید: جدا از گشت زنی تیم‌های زنده گیری سگ، آن‌چه اولویت اول است، پیام‌های مردمی در ۱۳۷ و ۱۸۸۸ است که روزانه رصد می‌شود. تعداد این پیام‌ها در تابستان از بین ۱۵۰ تا ۲۲۰ و ۲۳۰ پیام متغیر است، اما در زمستان به زیر ۱۰۰ می‌رسد.

و ادامه می‌دهد: پیام‌ها آن قدر زیاد است که نمی‌شود به شکل نمادین مانوری را اجرا کرد؛ تعداد سگ‌ها را نمی‌شود با نماد و نمایش کنترل کرد. حتما باید کار میدانی صورت بگیرد.

سگانی با قلاده نارنجی

علی و همراهش با وانت کنترل حیوانات شهری باز می‌گردند؛ ۱۵ سگ که به هوش آمده‌اند، قرار است به مرکز نگهداری حیوانات بی‌پناه منتقل شوند.

اردوان پورمحمدی درباره سرنوشت سگان جمع آوری شده می‌گوید: سگ‌ها را از اینجا می‌برند به یک مرکز نگهداری که خارج از محدوده شهری قرار دارد، جایی در حوالی بهشت زهرا که گنجایش ۵۰۰ قلاده سگ را دارد.

سگ‌ها بعد از مداوای دامپزشک به دو گروه مفید و غیرمفید تقسیم می‌شوند؛ سگ‌های غیر مفید به سگ‌هایی می‌گویند که به دلیل انواع بیمای قابل بازگشت به طبیعت نیستند. سرنوشت این سگ‌ها مرگ «با ترحم» است.

بقیه سگ‌ها هم شرط بازگشتشان به طبیعت، عقیم شدن است. پورمحمدی می‌گوید: اگر سگ باردار باشد، تا وضع حملش منتظر می‌مانیم. در غیر این صورت سگ‌ها را عقیم می‌کنیم. بعد از عقیم شدن، یک هفته تحت مداوا با آنتی بیوتیک قرار می‌گیرند و بعد با قلاده‌ای نارنجی رنگ رها می‌شوند.