توماس استوارت پس از شنیدن جواب نه از خانمی که به او علاقه داشت، تصمیم به قتل وی می‌گیرد. 

کاترینا،‌ خانم مورد علاقه توماس، پس از تحقیقات از محل زندگی و کار خواستگارش متوجه می‌شود او  آدم فریب‌کاری است که سراغ طعمه‌های  ثروتمند می‌رود و با عاشق جلوه دادن خود، تلاش می‌کند صاحب ثروت آنها شود و پس از آن اقدام به طلاق می‌کند. 

در پی جستجوهای کاترینا و فهمیدن حقایق زندگی توماس او به درخواست خواستگارش جواب منفی می‌دهد. 

توماس پس از چند ماه  تلاش برای قانع کردن دختر مورد علاقه‌اش هم‌چنان ناکام مانده بود و پیام‌های تهدید آمیزش نیز نتوانسته بود نظر کاترینا را برگرداند، نیمه شب وارد خانه او می‌شود و پس از ضرب و شتم فراوان با شلیک گلوله او را به قتل می‌رساند. 

توماس استوارت در اعترافات خود گفت: از قتل کاترینا پشیمان نیستم،‌ او خیلی سمج بود و مرگ حقش بود. 

دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم او را به 36 سال حبس محکوم کرد.