در دهه ۸۰ میلادی خانواده مورد توجه ویژه سازمان ملل متحد قرار گرفت؛ بدین ترتیب در سال ۱۹۸۳ بر اساس توصیه شورای اجتماعی اقتصادی سازمان ملل، کمیسیون توسعه اجتماعی از دبیرکل تقاضا کرد که اقداماتی برای ارتقای آگاهی در زمینه مشکلات و نیازهای خانواده و راه حل‌های آن در بین دولتها، سازمانهای بین الدولی، سازمانهای غیردولتی و افکار عمومی به عمل آورد. در همین راستا موضوع «خانواده در فرایند توسعه» به عنوان یکی از محورهای مجمع عمومی سال ۱۹۸۵ قرار گرفت و سال ۱۹۹۴ به عنوان سال جهانی خانواده با عنوان «خانواده: منابع و مسئولیتها در جهان در حال تغییر» نامگذاری شد. در سال ۱۹۹۴ مجمع عمومی روز ۱۵ ماه می را روز جهانی خانواده اعلام کرد.

خانواده از ابتدای تاریخ تاکنون، به عنوان اصلی‌ترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و خاستگاه فرهنگ‌ها، تمدن‌ها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین و هدایت آن به جایگاه واقعی اش، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن، موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه نابودی بوده است. پس اگر اساس و رکن اصلی خانواد‌ه که به عنوان اولین هسته جامعه به آن توجه می شود، بر پایه اصولی صحیح بنا شود‌، می‌تواند‌ موجبات رشد‌ و شکوفایی افراد‌ و د‌ر نتیجه جامعه را فراهم آورد‌.

اسلام به عنوان مکتبی انسان ساز، بیشترین توجه را به ارزش والای خانواده دارد. از این رو، این نهاد مقدس را کانون تربیت به شمار می آورد، نیک بختی و بدبختی جامعه انسانی را نیز به صلاح و فساد این بنا وابسته می‌داند و هدف از تشکیل خانواده را تأمین نیازهای عاطفی و معنوی انسان از جمله دست‌یابی به آرامش می داند. اسلام خانواده را رکن اصلی و هسته مرکزی جامعه می‌شناسد و آن را اولین نهادی می داند که تربیت و شکوفایی نسل جوان، در آن شکل می‌گیرد. این کانون همواره مورد تهاجم فرهنگ بیگانه با هدف تسلط بر منابع ملی و مادی کشورهای اسلامی و کم رنگ کردن نقش خانواده در تربیت صحیح فرزندان و از بین بردن ارزش‌های فرهنگی و دینی و اشاعه فساد و بی‌بند و باری بوده است.

امروزه مفهوم اصیل خانواده (متشکل از پدر، مادر و فرزندان) در تعدادی از کشورها دستخوش تغییرات بنیادینی شده است و خانواده‌های غیرمتعارف به شکل زندگی دو همجنس‌باز با یکدیگر، زندگی زن و مرد به صورت غیرمشروع به عنوان هم‌خانه، زندگی با حیوانات و ... رواج گسترده ای پیدا کرده است که اخیراً در قالب سبک زندگی نوین در راستای فروپاشی نهاد خانواده به سایر کشورها صادر می شود.

هم‌خانگی که از بارزترین مظاهر فساد اخلاقی و گرایشات مفسدانه جامعه معاصر مدرن است را می توان نتیجه مستقیم تغییر سبک زندگی و تعریف آن دانست. هم‌خانگی به معنی روی آوردن دو جنس جویای رابطه مستقیم بدون زندگی مشترک و زیر یک سقف، اما بدون هیچ گونه پیوند شرعی، رسمی و تعهد الزام آور است. در واقع از آنجا که در چنین جامعه‌ای، خانواده صرفاً محل آرامش روانی و لذت جنسی تعریف شده است، نسل جوان برخی از کشورها به این سبک مفسدانه از رابطه گرایش پیدا کرده اند.

این عوامل و نظایر آن سبب شده است نهاد سنتی - اخلاقی خانواده در مسیر فروپاشی قرار بگیرد، در حقیقت هم اکنون سونامی طلاق، فرزندان نامشروع، خیانت جنسی، فقدان آگاهی اعضای خانواده نسبت به حقوق و تکالیف متقابل، اختلالات روانی،  مشکلات اقتصادی، روابط خارج از زندگی زناشویی، اعتیاد و ... حاکی از تضعیف این نهاد در برخی از کشورها است.

بدیهی است چنانچه بنای خانواده از اساس و بنیان درستی نشات گرفته باشد با هیچ یک از بحران‌های مذکور روبرو نخواهد شد، لذا تحکیم خانواده نقش بسیار موثری در پیشگیری از آسیب های فردی، اجتماعی و سلامت جامعه جهانی دارد.  برای حفظ و تحکیم نهاد مقدس خانواده باید برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها در تمام سطوح آینده نگرانه و الهام گرفته از بینش الهی و در راستای مصالح خانواده باشد. به همین دلیل است که ادیان الهی بویژه دین اسلام بیشترین عنایت و توجه را به تحکیم خانواده دارد و این نهاد مقدس را کانون آسایش، مودت و رحمت می شمارد.

باید گفت بنیاد خانواده نقش بسیار تاثیرگذاری بر سلامت فردی و اجتماعی جوامع بشری دارد. لذا ازدواج و تشکیل خانواده در چارچوبی شایسته و عقلانی و تربیت صحیح فرزندان، آینده ای روشن برای جهان فردای ماست چراکه انسانهای آزادی‌خواه، صلح‌جو و موفق در بستر خانواده های سالم پرورش می‌یابند و اعضاء جوامع سالم به دنبال صلح و احیای حقوق تمامی انسانها فارغ از هیچگونه تبعیضی در جامعه جهانی هستند و بازگشت به فطرت انسانی و ارزشهای مطرح شده در ادیان الهی می‌تواند راه‌حل موثری برای برون رفت از بحران خانواده در جوامع معاصر باشد.