به گزارش  پارس به نقل ازمهر، ۸ میلیون زائر برای ایستادن در نمازعشق و گشودن صندوقچه دلشان لحظه شماری می کنند تا باری دیگر حرم یار را طواف کنند و پروانه وار به دور ضریحش خالصانه و مخلصانه بچرخند.

طواف و گشتن در دور تا دور حرم امام هشتم و شنیدن صدای نقاره ها آن هم در لحظات تحویل سال نو یکی از خاطرات به یادماندنی سفر زائران به پایتخت معنوی است، سال نو با صدای کرناها و نقاره ها از نقاره خانه آغاز می شود و این نوای عاشقانه و عطر حرم مولا دلهای شکسته و خسته را در سرزمین آفتاب مداوا می کند.

پیچیدن نوای نقاره ها

لحظه حلول سال نو در حرم رضوی با پیچیدن نوای دلنشین نقاره ها بر فراز ایوان شرقی صحن انقلاب تداعی گر لحظات معنوی در کوی رضا (ع) است و این روزها بهار در صحن ها و رواق های حرم صفایی دگر دارد.

آغوش حرم امام هشتم در لحظه تحویل سال و روزهای آغازین نوروز به رسمی هر ساله گشوده شده و دلدادگان، گنبد طلایی آقا را غرق بوسه می کنند و ثانیه ها و ساعت ها در جوار صحن و سرایش چهار زانو می زنند و از نگفته ها و از روزهایی که در سال گذشته سپری کرده اند می گویند.

آنان بی محابا می گویند و می گویند تا دلشان وا شود و مرغ خستگی از شانه هایشان گریزان و هراسان پر بکشد.

هر چند که این خانه در هر روز تقویم پر از میهمان خوانده و ناخوانده است اما بی پرده بگویم که با آغاز یک سال نو اگر اهل کوچه پس کوچه های مشهد باشی هر طور که هست خودت را به حریم یار می رسانی و در کنار گلدسته های حرم هزاران هزار بار ذکر و دعا میخوانی.

قراری با آقا

غیر ممکن است که از اهالی مشهد باشی و لحظه تحویل سال نو و روزهای نوروزی خودت را به حرم آقا نرسانی و دست ارادت را بر سینه ات قرار ندهی، اینجا پایتخت معنوی است پایتخت دل های شکسته و چشم های منتظر، اهل اینجا که باشی نه از روی آداب و رسوم و نه از سر عادت، آری از روی عشق و ارادت و شاید هم از سر یک قرار کهنه با آقا، لحظه های بهاری به حرم امام رضا (ع) می روی و در جوار بارگاهش سالت را با دور کردن کینه ها و آرزوی بهترین ها برای همه آغاز می کنی.

در لحظه های ناب نوروزی زائران و مجاوران از خیابان امام رضا و بست طبرسی عبور می کنند و به سمت رواق ها روانه می شوند و انگار به این نقطه که می رسند همه چیز فراموششان می شود و زیارت یعنی خودت را بسپاری به امواج لایزال امام؛ یعنی پرنده نباشی برگ خشک شوی و خودت را بدهی به دست باد.

معلق در هوا یعنی ماهی نباشی تکه ای چوب شوی و بیفتی در آغوش موج، غوطه ور توی آب، مثل همین هایی باشی که از راه دور می آیند و خیلی خودمانی در حریم دوست از حسرت ها، آرزوها و دلتنگی هایشان می گویند.

هرچند که لحظه حلول سال نو تنها این مشهدیها نیستند که حرم امام رضا می روند، در این لحظه خاص کرد و بلوچ و ترک به این مامن پناه می آورند و دستهایشان را به آسمان سبز دعا می رسانند و برای آنانی که نتوانسته اند خود را به این حرم ملکوتی برسانند دعا و راز و نیاز می کنند.

قلب هایی که آرام می گیرد

خیلی ها هم از دورترین سرزمین ها از آشنایانشان می خواهند تا گوشی تلفن همراه را به قلب ضریح برسانند تا آنان قلبشان آرام آرام، آرام بگیرد و نفس هایشان عطرآگین شود.

اینجا در قلب پایتخت معنوی، ساعت ها پیش از تحویل سال و طی روزهای نوروزی صحنهای اطراف حرم، پر از جمعیت می شود و مردم دسته دسته و گروه گروه خود را به حرم می رسانند و در این میانه هر کسی زیر لب چیزی زمزمه می کند و به ضریح چشم می دوزد.

همه با امام رئوفشان حرف می زنند و ناگهان اشک های شوق از گوشه چشم ها شیار می زند و دریایی از معرفت در رواق ها و صحن های آقا موج می زند.

" حال و هوای خوبی در فضای حرم پیچده وانگار در این فضا اکسیژن اصل پیدا می شود و تا ته ته ریه هایت را سالم و پاکیزه می کند" این جمله را علیرضا ۱۵ ساله در گوش مادرش نجوا می کند.

مادر هم در جواب می گوید: اینجا هر چه از آقا بخواهی برآورده می شود یادت باشد برای مادربزرگ و خاله ات دعا کنی و سلامشان را به امام هشتم برسانی.

مداوای دلهای خسته در خانه امام هشتم

میان این همه عاشق و دلداده مردی هم که از تبار فریمان است در مقابل حرم می ایستد و برای رفتن به داخل هر صحن و رواقی دعایی زیرلب زمزمه می کند، دستهایش را روی سینه قرار داده و چشم هایش را به زیارتی که می خواند دوخته است، او می گوید: زیارت را دوست دارد و حرم امام رضا که می آید دلش باز می شود.

باد از سر و روی زائران تنوره می کشد و این مرد همچنان عزم زیارت دارد و همان طور که به کتاب دعا نگاه می کند اشکها از گوشه چشمانش جاری می شود.

او می گوید: تردیدی ندارم که این خانه حاجت ها را برآورده می کند و در روزهای بهاری دل های خسته در این صحن و سرا مداوا می شوند.

این مرد ادامه می دهد: دخترم بیمار است و دکترها جوابش کرده اند اما من ایمان دارم که در این خانه و در این روزهای خوش نوروزی هیچ کس با دستهای خالی به شهر و دیار خود باز نمی گردد.

حنجره ای که با اشک های شوق تلاقی می یابد

آن سوتر مردی به گنبد خیره شده و دعایی زیر لب نجوا می کند او از امام رضا می خواهد تا در سالی که گذشت گناهانش را ببخشد و در سال جدید بهترین ها را مثل همیشه برایش رقم بزند.

حنجره او در جوار حرم امام هشتم با اشک های شوق تلاقی یافته و چشم های بارانی اش بهانه ای است برای وسعت دعا در حلول سال نو، لحظه ها می گذرد و نگاه این مرد همچنان به وسعت گنبد گره می خورد و دلتنگی ها در این خانه رخت می بندد.

در این حوالی و در جوار سقاخانه هم زنان و مادران بسیاری زانو زده اند و با آبی که طعم نهر بهشتی دارد وجود خسته شان را در لحظات بهاری سیراب می سازند.

خلسه انتظار و دستهایی که بر آسمان بلند است در این قطعه مقدس از سرزمین خدا موج می زند و در اینجا چشم های شرجی زائران با رنگ خلوص و خلوت در سجاده نماز گره خورده است.