حسن شمشادی در صفحه شخصی خود نوشت: اقاي جوون و محترم راننده تويوتاي مشكي شاسي بلند، به شماره ايران ٥٥ كه حدود ساعت ١٢ ظهر امروز چهارشنبه دهم تير نود و چهار، در خيابان وليعصر تهران، بين پارك ساعي و توانير، وسط خيابون از خودروت پياده شدي و خودت رو " مامور كنترل نامحسوس " معرفي كردي و به خاطر تخلف نكرده و جرم مرتكب نشده، صرفا براي نشون دادن قدرت و زورت خواستي به قول خودت اعمال قانون كني و ماشين منو بخوابوني و وقتي ديدي كه من سوال كردم به چه تخلف و جرمي و پاسخي نداشتي بدي منو به " استفاده از اسلحه " تهديد كردي و وقتي بازم ديدي من مرعوب اين تهديدت هم نشدم، جلوي چشم دهها نفر، با استفاده چند باره از "شوكر" منو پهن زمين كردي و قهرمانانه سوار ماشين شاسي بلندت شدي و رفتي ... با شما هستم : نماز روزت قبول و التماس دعا ! .
پ ن يك : اين اطلاع رساني درباره يك اتفاق و سوء استفاده از عنوان و زورگويي از طرف به ظاهر يك مامور، و فرياد استغاثه يك شهروند ايراني و يك مسلمان است از همه كساني كه متولي برخورد با تخلفات احتمالي مامورانشان هستند . 
پ ن دو : چند سوال : /اگر ايشان مامور بودند ( كه مدعي بودند كه هستند)، به چه حقي يك شهروند را به استفاده از سلاح، تهديد كردند ؟! // ايشان به چه حقي در برابر شهروند بي سلاح ( چه سرد و چه گرم ) كه فقط سوال مي كرد، چنديدن بار از شوكر استفاده كرد ؟! /// ايا نهادهاي زيربط وظيفه برخورد با ماموراني كه از كارت و سلاح و عنوانشان، براي به كرسي نشاندن حرفشان يا زورگويي سوء استفاده مي كنند، اين فرياد دادخواهي را مي شنوند ؟! و متخلف را شناسايي و با ان برخورد مي كنند ؟! //// ايا اگر يك درصد هم احتمال مامور قلابي بودن اين فرد باشد نيز، پليس درصدد شناسايي و بازداشت و معرفي اش به دستگاه قضايي، براي اعمال قانون، بر خواهد امد ؟! پ ن سه : بيچاره مردم بي گناه و بي تخلفي كه در اولين برخورد اينان، مرعوب مي شوند و تسليم خواسته هاي نامشروع و نادرستشان و صدايشان هم به جايي نمي رسد . .