سید محمد حسینی بهشتی را اول بار از روی کتاب دینی شناختم .معلم دینی کلاس دوم و سوم راهنمایی مرحوم دکتر احمد توانا بود .چنان به متن و زمینه کتاب مسلط بود که ما در حاشیه کتاب یک جزوه کامل از تقریرات ایشان داشتیم. اسلام اجتماعی از لابلای کتاب دوم بارور می شد و در کتاب سوم به اسلام سیاسی می رسید. 

سال های 57 تا 60به بهانه مسئولیت سمعی بصری یک مسجد و یک مدرسه یا بدون آن بهانه در بسیاری سخنرانی های ایشان حاضر می شدم از مسجد گرفته تا حزب تا حسینیه ارشاد  . به نوعی شیفته اش بودم . نمادی از ادب و صلابت و عرفان و سیاست بود. همه آنچه از یک روحانی تراز جامعه آن روز توقع داشتم در او جمع بود. سال 59 تا 62 در دبیرستان مدرس به همراه برخی دیگر از دوستان دوره 21 علوی با علیرضا دومین فرزند پسرشان که از نیکان آمده بود همکلاس بودم سال دوم نظری شاگرد کلاس انشا و سال سوم شاگرد کلاس تاریخ پسر اولشان بودم . در همین مدت رفاقت با علیرضا باعث شد که اطلاعم و علاقه ام نسبت به ایشان صد چندان شود. همکاری با آقا محمد رضا در دفتر سیاسی حزب برای مشارکت در فیش برداری دائره المعارف خاورمیانه آشناییم را با ایشان افزایش داد. بعدها شنیدم که یکی از مهمترین الگوها و حامیان مادی و معنوی تحصیل دکتر روحانی در خارج از کشور شهید بهشتی بوده است. 

اندیشه و عمل شهید بهشتی ، استقامت او بر رعایت عدالت و قانون و ساده زیستی و آداب دانی او ، اعتقاد راسخش به کار تشکیلاتی و سعه صدرش در گستردن چتری از بادامچیان تا موسوی برایم درس زندگی است.