به گزارش پارس به نقل از روضه نیوز «حاج‌ علی قربانی»، مداحی و مناجات‌خوانی را از زمان جنگ و در جبهه شروع کرد. از مجالس مناجات‌خوانی به مجالس روضه‌خوانی راه یافت. از محضر حاج منصور ارضی بسیار استفاده کرده؛ البته نه به صورت شاگرد رسمی، بلکه در جلساتش حاضر می‌شده است. هیئت «عشاق‌الحسین» را در دورة دبیرستان با هم‌شاگردی‌ها تأسیس می‌کنند و این هیئت سیار که در مناسبت‌ها ثابت می‌شود، هنوز هم فعال است. حاج علی قربانی در ماه رمضان در مسجد «شهید بهشتی» در خیابان نبرد برنامه دارد.

اطلاعات دقیق هیئت عشاق‌الحسین را از پایگاه اطلاع‌رسانی این هیئت می‌توانید کسب کنید.
 
تنظیم این گفت‌وگو کار آسانی نبود. قرار بر این شد که بسیاری مطالب، ‌گپ و گفتی بین خودمان باقی بماند. آنچه در ادامه می‌آید، گزیده‌ای از یک گفت‌وگوی صمیمی و ساده ی ماهنامه خیمه است . تحمل پاسخ ایشان به آخرین سوالم در ماهی غیر از ماه رمضان کار بسیار سختی می‌بود.
 
بدون عکس
 
سوال: لطفاً کمی دربارة دعا و راز و نیاز و تجربه‌های شخصی‌تان در این حوزه توضیح دهید. چرا مناجات می‌خوانیم؟ چرا دعا می‌کنیم؟
 از استادی شنیدم که می‌فرمود: «دعا بیان راز و عرض نیاز است.»؛ یعنی دو بعد دارد؛ یکی عرض نیاز که همین چیزهایی است که از خدا می‌خواهیم. ما فقیر به ذات هستیم و خدا هم غنی است به ذات. آیا ممکن است که این فقیر به ذات از غنی به ذات چیزی نخواهد؟ قطعاً می‌خواهد؛ حتی اگر نگوید. ممکن است، به لفظ هم نیاورد. در کلام هم نیاورد؛ در عین حال جزو احتیاجاتش هست و می‌خواهدش. یک بعد دیگر هم بیان راز است که بیشتر دربارة اولیاء مصداق دارد.
 
سوال: گویا مناجات‌خوانی در تاریخ و تفکر شیعی از کنج دنج بیان راز و عرض نیاز به دیگر زوایای زندگی فردی و اجتماعی تسری دارد. کمی دربارة پیشینة سنت مناجات‌خوانی و پیشکسوتان این امر توضیح دهید.
از شهرهای دیگر خبر ندارم؛ اما در تهران تا آنجا که من خبر دارد، اولین مجلس همان در زمان ما مجلس «آقاسیدعلی میرهادی» بود بود؛ البته قبل از آن مرحوم «شاه‌قلی» در مسجد امام فعلی، مراسمی داشتند. ریشة بسیاری مجالس مناجات‌خوانی فعلی به مجالس آقا سیدعلی میرهادی برمی‌گردد. بسیاری دوستان که الآن مجلس مناجات دارند، در آن جلسه شرکت می‌کردند. شاید مجالس دیگری هم بوده باشد؛ اما عمدتاً دیگرانی بودند که شاید از ایشان هم در امر مناجات‌خوانی تواناتر بودند؛ به هر حال به احترام ایشان مجلسی برگزار نمی‌کردند. «حاج آقا حسن ارضی» هم مراسم دعای کمیل داشتند؛ البته شما از تاریخ شیعه و مناجات‌خوانی پرسیدید. منظورتان چیست؟
 این بحث دعاست. بحث مناجات‌خوانی به این سبک و سیاقی که مجلسی به نام مناجات و به صورت مستمر باشد و کسی هم مناجات بخواند و… فکر نمی‌کنم در زمان امام سجاد (ع) به این شکل بوده باشد.
 
سوال: بیشتر مدنظرم این است که آیا دغدغه‌های آموزشی و پرورشی همچنان که در دعا و مناجات‌های ائمه (ع) بوده، در مجالس دعاخوانی و مناجات‌خوانی پس از آن بزرگان هم وجود داشته است؟
 بسیاری معتقدند، در مناجات‌خوانی و دعاخوانی باید دقیقاً از ابتدا تا انتها دعا را عیناً بخوانند و اگر جز آن چیزی که در متن دعاست و انشای امام (ع) است، چیزی بگویند، تأثیر دعا از بین می‌رود؛ مثلاً بسیاری آقایان معتقدند، اینکه در دعای کمیل وقتی به «یارب» می‌رسند و چند بار آن را تکرار می‌کنند، این تکرار اثر دعا را از بین می‌برد. وقتی در دعا یک بار آمده، شما هم باید یک بار تکرار کنی. به این عقیده دارند و بسیار هم به آن تکیه می‌کنند. از طرفی باید دید، آیا مستمع ظرفیت آن را دارد که برایش دعا را از بای بسم‌الله تا تای تمت بخوانی و چیزی هم در قالب روضه، روایت، حدیث قدسی و داستانی اضافه نکنی؛ در عین حال او با مناجات ارتباط برقرار کند و حظی ببرد.
 
سوال: نظر شما چیست؟ اصلاً مرز بین مناجات‌خوانی، دعا، روضه و مداحی کجاست؟ باید و نبایدهای این عرصه چه چیزهایی است؟
 من فکر می‌کنم، اگر بخواهیم این موضوعات را مرزبندی کنیم باید تعریف هر یک از آنها مشخص شود. باید معلوم شود که دعاخوان کیست و مناجات‌خوان کیست؟ البته این مباحث تخصصی است و شما باید اینها را از دیگران که صلاحیت پاسخ‌دادن دارند بپرسید. می‌فرمایند، کلام معصوم (ع) دسته‌بندی و طبقه‌بندی می‌شود.
 
گاهی مخاطب امام (ع) یک انسان عادی است و ایشان فقط قصد قانع‌کردن او را دارد. ممکن است جوابی که می‌دهد، جواب حقیقی نباشد؛ مثلاً از امام (ع) سؤال می‌کنند، آیا خدا می‌تواند همة عالم را در یک تخم‌مرغ جمع کند؟ فلاسفه می‌گویند، محال است و قدرت خداوند به محال تعلق نمی‌گیرد و بحث‌های فلسفی‌ای که به دنبال آن طرح می‌شود؛ ولی امام (ع) برای اینکه آن‌کس را قانع کند. فرمود: «خدا این کار را کرده و بالاتر از آن را انجام داده است. خداوند همة عالم را در کرة چشم جمع کرده است و شما می‌توانید همة عالم را در کرة چشم ببینید.»
 
گاهی مخاطب امام (ع) صاحب سر است و باید جوابی به فراخور وضعیت او بدهد. بالاتر از این، کلام امام (ع) به دعا می‌رسد. دعا آن کلامی است که امام (ع) در مقابل خدا انشاء کرده است؛ اما در دعاها همیشه یک غیری وجود دارد که اجازه نمی‌دهد، امام (ع) حرف‌های نهایی خود را با خدا بزند؛ چون دارد آن را مثلاً به ابوحمزه انشاء می‌کند و به او تعلیم می‌دهد؛ یا یک غیری مثل کمیل و دیگران.
بالاتر از دعا، مناجات است. مناجات از مادة نجوا یا درگوشی صحبت‌کردن است؛ یعنی آن حرف‌های درگوشی و نهایی‌شان را در قالب مناجات بیان کرده‌اند. بالاترین کلام امام (ع) در مقام انشاء، مناجات است.
 
سوال: چگونه باید تشخیص داد که این بیان راز و عرض نیاز، دعاست یا مناجات؟
 این بحث‌ها تخصصی است و باید از دوستان دیگری دربارة آن بپرسید. آنچه من شنیده‌ام، این است که در دعا بیشتر «اللهم» می‌گوییم. «م» مشددی که در «اللهم» آمده، به جای «یا»یی است که اول بوده و حذف شده است. این «م» مشدد به «یا»ی ابتدایی آن که برای ندای به بعید است، دلالت می‌کند.
 
در واقع شما وقتی اللهم می‌گویند، خدا را صدا می‌زنید؛ در حالی که بُعد دیگری این میان وجود دارد. این بعد به دلیل همان واسطه است که گفتم. ابوحمزه این وسط مانع شده و امام (ع) نمی‌تواند حرف‌های درگوشی با خدا بزند؛ اما در مناجات «الهی» می‌گوییم. شما اگر مناجات «خمسه‌عشر» را ببینید، در آن «الهی» وجود دارد. اللهم هم هست؛ اما بیشتر الهی است. مناجات شعبانیه همه‌اش الهی است؛ جز صلواتی که در ابتدا دارد.
 
همان‌طور که گفتم، این بحث تخصصی است و کار من نیست. باید از کسانی که متخصصان این موضوع بپرسید. آنچه به دست ما رسیده، در قالب مفاتیح آمده است و در آن اشاره شده کدام دعا یا مناجات است.
 
سوال: نظر شما دربارة دغدغه‌های آموزشی-پرورشی در حین مجالس مناجات‌خوانی چیست؟ گاهی در حین مناجات‌خوانی، فرازهایی وجود دارد که با توجه به محتوای غنی آنها و وضعیت بسیار خاص در محافل مناجات‌خوانی می‌توان از ظرفیت موجود و ایجادشده بهترین بهره‌برداری‌های آموزشی و پرورشی را کسب کرد.
اگر توان این کار وجود داشته باشد، فرمایش شما متین است.
 
سوال: اصلاً کسی که توان این کار را ندارد، آیا صلاحیت آن را دارد که مجلس به او سپرده شود؟
 این اختلافی است.
 
سوال: نظر شما چیست؟
 من صاحب نیستم. من احساس می‌کنم با توجه به وضعیت کنونی اگر کسی دانش و بینش این کار را داشته باشد و از توان و استعداد کافی برخوردار باشد، برگزاری این جلسات به این گونه‌ای که شما گفتید، چه بسا مفیدتر از حالتی باشد که مناجات را از ابتدا تا انتها بدون حرفی اضافه بخوانند؛ به‌گونه‌ای که قبلاً دربارة آن گفتم.
 
سوال: الآن وضعیت ما برای بهره‌برداری آموزشی-پرورشی در مجالس مناجات‌خوانی چگونه است؟ دستمان برای انجام‌دادن این فعالیت‌ها باز است؟
 وضعیت بسیار عالی است.
 
سوال: واقعاً؟ یعنی ما در حال حاضر از برگزاری این جلسات نهایت بهره را می‌بریم؟
 گاهی برای خود من باورکردنی نیست که مثلاً مناجات شعبانیه با وجود اینکه ۳۰ شب برگزار می‌شود و عملاً شب‌های آخر بسیاری حرف‌ها تکراری است؛ اما استقبال مردم عجیب و دلگرم‌کننده است.
 
سوال: پس چرا تلاشی برای تعمیم این مجالس به صورت گسترده صورت نمی‌گیرد و نظیر دغدغه‌هایی که برای پرورش مداحان وجود دارد، دربارة مناجات‌خوانی فعالیتی نمی‌شود؟
 من این را به فال نیک می‌گیرم؛ زیرا اگر قرار باشد بلایی که سر مداحی پیش آمد، بر سر مناجات‌خوانی هم بیاید، این خودش خسران بزرگی است. در این وادی، نفس به این سادگی‌ها کوتاه نمی‌آید. شما هر کسی هم که باشید، اگر ببینید در این مجالس چند نفری دور شما جمع می‌شوند، سر و صدایی می‌کنند و اشکی می‌ریزند، دیگر جمع و جور کردن خودتان کار آسانی نیست. اینکه هر کسی هوس کند که همچین مجالسی را به راه بیندازد، روح دعا و مناجات آسیب می‌بیند؛ البته من نباید این حرف‌ها را بزنم. شما باید این مباحث را از اهلش بشنوید.
 
سوال: با وجود این کسانی بدون اینکه از باید و نبایدهای دعاخوانی و مناجات‌خوانی باخبر باشند، این کار را انجام می‌دهند؟
 استقبالی هم نمی‌شود. هنوز مناجات‌خوانی آن طور نشده که هر کسی که ته‌صدایی دارد، مناجات‌خوانی کند. مستمع خودش تشخیص می‌دهد که این مناجات‌خوانی نیست.
 
سوال: بنابراین ما آخرین نسل‌های مناجات‌خوانی را می‌بینیم و ممکن است در آینده کمتر با مناجات‌خوان‌هایی که با کنه مفاهیم دعا و مناجات آشنا هستند، روبه‌رو شویم.
نه؛ برای چه؟
 
 سوال: وقتی در حال حاضر بیشتر مجالس مذهبی، مجالس مداحی و روضه‌خوانی است و دغدغة آموزش و پرورش برای مناجات‌خوانی وجود نداشته باشد. طبیعتاً چنین اتفاقی می‌افتد.
خیر؛ همین حالا مجالس آقای ماشاءالله عابدی، آقای بکایی و آقای حدادیان و… وجود دارد و مجالس پرباری است.
 
سوال: در آینده چطور؟
 در آینده هم همین‌طور. در حال حاضر مجالس مناجات‌خوانی نسبت به سابق بسیار رونق پیدا کرده است. قبلاً در تهران مجالس مناجات‌خوانی به مجالس حاج حسن ارضی و آقاسیدعلی میرهادی و تعدادی محافل خصوصی ختم می‌شد؛ اما الآن مجالس خوب و جا‌افتاده‌ای برپا می‌شود.
 
سوال: ولی من فکر می‌کنم در حال حاضر استفادة حداکثری‌ای که می‌تواند از مجالس مناجات‌خوانی بشود، تحقق نمی‌یابد. متأسفانه بسیاری دوستان با تصور اینکه «تباکی» خود را به گریه زدن است این فرهنگ روضه‌خوانی را به مجالس مناجات‌خوانی نیز کشانده‌اند؛ در صورتی که «تباکی» به قول یکی از استادان، شوق گریستن است، حزن معنوی ناشی از معرفت مفاهیم متعالی است، اشتیاق برای گریستن است.
بله؛ شاید استفادة حداکثری صورت نگیرد؛ اما وضعیت نسبت به گذشته قیاس‌شدنی نیست و بسیار مطلوب‌تر است. اگر به تقسیم‌بندی‌هایی که دربارة روضه‌خوانی، مداحی، دعاخوانی و مناجات‌خوانی گفته شد، دقت کنیم، درمی‌یابیم که مناجات‌خوانی کار بسیار عظیمی است؛ چون شما کلام امام (ع) را در مقام مناجات بیان می‌کنید و ایجاد ارتباط بین مردم با کنه مفاهیمی که شما به آن اشاره کردید، کار بسیار سختی است. همان‌طور که در روضه‌خوانی‌ها کسی باید روضه بخواند که با روح کربلا و مباحث ظاهری، همین‌طور مباحث معرفتی عاشورا آشنا باشد؛ البته در کنار استعداد و هنرمندی‌های لازم این کار در بحث دعاخوانی و مناجات‌خوانی هم ظرافت‌هایی وجود دارد که باید رعایت شود.
 
سوال: کمی از این ظرافت‌ها بگویید. آداب این محافل و مجالس چیست؟
 آداب را علما گفته‌اند، آداب، آداب دعاست. از یک طرف گفته می‌شود دعا و مناجات با خدا، آداب خاصی ندارد. اگر شما با خدا حرفی داری، حرف بزن و همین حرف‌زدن می‌شود دعا و بالاترش نیز مناجات است.
گاهی ما حرفی برای گفتن نداریم و در چنین مواردی ائمه (ع) به ما کمک کرده‌اند. آنها در قالب دعا به ما آموخته‌اند که چگونه با خدا صحبت کنیم که هم رعایت ادب را کرده و هم حرفمان را زده باشیم.
شاید آنها در مقام تعلیم نبودند و واقعاً دعا می‌کردند؛ اما در هر صورت به ما آموخته‌اند. شاید این تعبیر مناسب نباشد؛ اما گاهی امام (ع) در دعا به‌گونه‌ای با خدا صحبت می‌کند و شاید راهی به ما آموزش می‌دهد که انگار در مناجات راهی برای نپذیرفتن خدا باقی نمی‌گذارد و خدا را مجبور می‌کند که دعا را برآورده کند.
در مناجات شعبانیه امام (ع) می‌گوید: «لِلهی اِنْ اخَذتنی بجری أخَذْتکَ بِعَفْوِک»؛ «الهی اگر بخواهی گناهان مرا به رخم بکشی، من عفوت را به رخت می‌کشم»، خب حرف دیگری باقی می‌ماند؟ آقای سیدعلی نجفی را خدا رحمت کند. ایشان دربارة دعا حرف‌های بسیاری داشت.
ایشان می‌گوید، گاهی به دلیل اینکه در مجلس دعایی رعایت ادب نمی‌شود، ممکن است نه فقط شما را نزدیک نکند، بلکه باعث دوری هم بشود. ایشان می‌گفتند، بعضی دعاها اثر دعاهای دیگر را خنثی می‌کند و بعضی دعاها را نباید بعد از برخی دیگر خواند. از طرف دیگر، دعا، دعاست و همان‌طور که قبلاً گفتم، بیان راز و عرض نیاز است. من نمی‌دانم چرا شما این سؤال‌ها را از من می‌پرسید؟
 
 سوال: به نظر حاج‌قربان، مناجات‌خوان و دعاخوان چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
[وقتی این سؤال را پرسیدم، حاج علی قربانی لبخندی زدند، سری تکان دادند، چند لحظه‌ای سکوت کردند. این لبخند و انذار و سکوت خیلی چسبید.]
من فکر می‌کنم، کسی می‌تواند این کار را بکند که واقعاً خودش اهل این داستان باشد. سحری داشته باشد. دقتی داشته باشد. توجهی داشته باشد. با ادعیه آشنا باشد. قبلاً روی این موضوع فکر نکردم. شاید مؤلفه‌های دقیق‌تری را بتوان برشمرد.
 
آنچه الآن به ذهنم می‌رسد این است که باید حتی اگر انسان خوبی نیست، دنبال آن باشد که انسان خوبی بشود. اگر گناه و معصیت می‌کند، دردش بیاید. باید اهل مراقبه باشد. یک ته‌صدایی هم داشته باشد؛ هرچند که کسانی را می‌شناسم که چندان خوش‌صدا نبودند؛ در عین حال وقتی دعا می‌خواندند، انسان را منقلب می‌کردند و به‌شدت متأثر می‌ساختند.
 
سوال: دربارة مناجات‌خوانی و دعاخوانی به نظر شما خلوت «عبد و اله» اصالت دارد یا «روح جمعی» مناجات و دعا؟
 دربارة این موضوع وقت‌شناسی انسان مهم است. از پیامبر (ص) است که «ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعر ضوا لها»؛ «همانا! برای خداوند، در ساعات زندگی شما، نسیم‌های خوشی است. آگاه باشید خود را در آن لحظات قرار دهید.» زمان خیلی مؤثر است؛ مثلاً ماه رمضان بهار دعا و مناجات است.
 
در این ایام و لیالی دستور داده‌اند که به مراسم احیاء بروید و در جمع باشید؛ البته در جمع بودن‌ها نباید ما را از خلوت محروم کند؛ اگرچه روح مجلس دعا و مجلس مناجات، مجلس انس است. مجلس انس هم بسیار شلوغ است. شلوغی آن هم این‌طور است که دو نفر بیشتر در آن نیستند؛ یکی خدا و دیگری کسی که با خدا صحبت می‌کند.
 
به تعبیری زمانی هم به نتیجه می‌رسید که آن یک نفر هم اضافه است. در مجلس مناجات و انس فقط باید «او» باشد؛ البته من تعارف نمی‌کنم که این حرف‌ها، حرف‌های من نیست. این حرف‌ها را کسی باید بگوید که سنی از او گذشته باشد؛ مثل «حاج حسن ارضی.»
 
سوال: از میان مناجات‌ها و دعاهایی که تا به حال خوانده‌اید، با کدام‌یک بیشتر ارتباط برقرار کرده‌اید؟
 مناجات شعبانیه.